اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی
اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی

اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی

آموزش تکنیک کمربند (Abseiling) در صخره نوردی


تکنیک کمربند


هنگامی که یک صخره بیش از حد شیب دار است و بدون وسایل کمکی و محافظتی نمی توان از آن پایین آمد ، صخره نوردان برای پایین آمدن از آن از تکنیک  “کمربند” استفاده می کنند.

صخره نوردان در سرتاسر جهان از تکنیک های متفاوتی برای صخره نوردی استفاده می کنند. تکنیک “کمربند” به شما کمک می کند در شرایط سخت و دشوار با استفاده از وسایل و ابزار خاص از صخره پایین بیایید. کلمه ی “Abseiling” از کلمه ی آلمانی “Abseilen” گرفته شده است که به معنای پایین آمدن از طناب است. این تکنیک در کشور های مختلف نام های متفاوتی دارد برای مثال در آمریکا به آن (Rap Jumping) ، در انگلیس به آن (Abbing) و در استرالیا به آن (Seiling) می گویند.

این تکنیک اولین بار توسط “جین استریل چارلوت” ابداع شد. وی یک راهنمای کوه نوردی بود که در سال ۱۸۷۶ ، زمانی که سعی می کرد از کوه “پتی درو” بالا برود این تکنیک را طراحی کرد. وی در سال ۱۸۷۹ به همراه دو نفر دیگر توانست به قله ی کوه صعود کند. آقای “چارلوت” در هنگام صعود به آن قله این تکنیک را تکمیل کرد.

تکنیک کمربند


راه ها و ابزار های  متفاوتی وجود دارند که یک صخره نورد می تواند از آن ها هنگام انجام این تکنیک استفاده کند. به یاد داشته باشید که کلاه مهمترین وسیله ی محافظتی شما است. کلاه می تواند از سر شما در مقابل سنگ های در حال سقوط محافظت کند. از دستکش برای محافظت از دستان در مقابل طناب استفاده می شود. طنابی که از آن برای انجام این تکنیک استفاده می شود از طناب چند رشته ساخته شده است. این طناب ، یک طناب محکم و در عین حال راحت است که مانند کمربند دور صخره نورد بسته می شود و از آن محافظت می کند. در هنگام کوه نوردی شما به یک جفت کفش یا چکمه ی محکم نیاز دارید تا هنگامی که روی سطوح ناهموار و یا مرطوب پا می گذارید بتوانید تعادل خود را حفظ کنید.

دلایل زیادی وجود دارد که افراد از این تکنیک استفاده می کنند. یکی از دلایل مهم استفاده از این تکنک خطر پایین آمدن از یک صخره بسیار دشوار است.  صخره نوردان معمولا از این تکنیک برای برگشتن به ابتدای مسیری که شروع کرده اند یا تغییر مسیر خود استفاده  می کنند. کارگرانی که شغل آن ها مربوط به ساختمان یا معادن است برای دستیابی به بخشی از ساختمان ها برای انجام تعمیرات یا تمیز کردن آن از این تکنیک استفاده می کنند. امدادگران معمولا از این تکنیک برای پایین آمدن از بالگرد برای دسترسی به افراد مجروح استفاده می کنند. نیروهای ویژه نیز برای ورود به ساختمان های بلند از این تکنیک استفاده می کنند.

وسیله ای که برای انجام تکنیک کمربند مورد نیاز است دستگاه راپل است. این دستگاه با افزایش اصطکاک طناب ، سرعت پایین آمدن را کنترل می کند. سرعت این دستگاه وابسته به نیرویی است که صخره نورد یا کوهنورد به آن وارد می کند. همچنین می توان سرعت این دستگاه را با تغییر زاویه ای که طناب با دستگاه دارد ، کنترل کرد. این دستگاه نوع های متفاوتی دارد که افراد با در نظر گرفتن نیاز خود آن را تهیه می کنند.

استفاده از این تکنیک می تواند برای افراد بی تجربه خطرناک باشد. بعضی از افراد حتی این تکنیک را خطرناک تر از خود عمل صخره نوردی می دانند زیرا در این تکنیک در همه ی مدت زمان کوهنوردی یک طناب وزن فرد را حمل می کند. درصد بالایی از تلفات و مرگ و میر ناشی از صخره نوردی مربوط به اشتباهاتی است که در انجام این تکنیک صورت می گیرد. به همین دلیل استفاده از این روش در مکان های عمومی صخره نوردی به دلیل تناقض با افرادی که در حال بالا آمدن هستند ممنوع است.

هم هوایی در ارتفاع

هم هوایی نیازی ضروری است شاید شما از آن دسته کوه نوردانی باشید که سالی چندبار پا بر دامنه ها می گذارید و البته در آن معدود دفعات نیز سعی دارید تا قله ای مرتفع در اطراف شهرتان را صعود نمائید.
شاید هم کوه نوردی حرفه ای باشید که هر چند سال یکبار به قلل مرتفع خارج از کشورتان صعودهایی را تدارک می بینید.

چیزی که در میان تمامی انسانها در صعود به قلل مرتفع مشترک است نیاز ی است که به تطابق با ارتفاع یا هم هوایی acclimatizationn دارند. در واقع هر انسانی که قصد صعود به ارتفاعی بیش از ارتفاع محل زیست خود را دارد نیاز است تا ابتدا خود را از لحاظ آمادگی جسمانی به حدی مطلوب برساند. بخشی از این افزایش آمادگی جسمانی تطابق با ارتفاع یا هم هوایی است.

شیوه های صعود به قلل مرتفع

کوهی را تصور کنید با ۳ مرحله کمپ در ارتفاع بالا, در حالی که کمپ اصلی این کوه نیز در ارتفاعی برابر با بلندترین کوههای محل زندگی ما قرار دارد. بطور مثال کمپ اصلی کوه اورست در ارتفاع ۵۳۶۰ متری است یا کمپ اصلی چوآیو در ۵۶۰۰ متری قرار گرفته. دقت کنید شما قرار است بیش از ۵۰ روز را در ارتفاعی نزدیک به قله دماوند بمانید در حالی که تعداد کمی از روزهای صعودتان را هم بالاتر از کمپ اصلی به سر می برید.

این امر در کوههای کم ارتفاعتر نیز صادق است, مثلا ارتفاع کمپ اصلی کوه پرطرفدار لنین در پامیر ۳۷۰۰ متر است یا کمپ اصلی کوه خان تنگری در تیان شان در ارتفاع۴۰۰۰متری بر پا می شود که درست ارتفاعی است برابر با قلل مرتفع رشته کوههای البرز و زاگرس.

همانطور که می دانیم مهمترین عاملی که ما را نیازمند هم هوایی می کند کمبود فشار سهمی اکسیژن در ارتفاع است. گرچه در هر هوایی و در هر ارتفاعی میزان درصد اکسیژن (۲۱%) تغییری نمی کند اما تعداد مولکول های اکسیژن در هوای رقیق کمتر می شود و در نتیجه بدن برای رفع نیاز خود به اکسیژن, به تلاش بیشتری می پردازد. همین مسئله ساده توجیه گر نیاز بدن به تطابق با ارتفاع بالا است.حال نخستین واکنش بدن در مقابله با این کمبود اکسیژن افزایش تعداد تنفسها به شکل ارادی یا غیر ارادی است, نکته ای که بخصوص در یکی دو شب نخست اقامت در کمپ اصلی و بویژه هنگام خواب با آن مواجه خواهیم شد.

گرچه عوارض ارتفاع گاها تنها به همین مورد خلاصه نشده و علاوه بر افزایش تعداد تنفس شاهد: بی اشتهایی، تهوع و استفراغ, خستگی و ضعف, گیجی و سردرد, بی خوابی (قطع و وصل تنفسی) , عدم تشخیص صحیح, خواب های آشفته و … نیز خواهیم بود.

آغاز صعود:

آغاز هر صعودی باید همراه باشد با لمس ارتفاع بالاتر و بازگشت به کمپ پائینتر. در واقع این شیوه تاییدی است بر اصل صعود به ارتفاع بالا، خواب در ارتفاع پایین. باید بدانیم تاثیر لمس کمپ بالا همراه است با افزایش گلبولهای قرمز جهت اکسیژن گیری بهتر. این نکته که همراه است با افزایش غلظتهای هماتوکریت و هموگلوبین ضرورتا نمی تواند مفید باشد, چرا که افزایش غلظت خون از عوازض آن است.

در هر صورت بدن این آمادگی را دارد روز بعد یا روزهای بعد برای شب مانی در ارتفاع بالاتری کمپ اصلی را ترک نماید. این روند تا لمس آخرین کمپ باید ادامه یابد, یعنی لمس کمپ بالاتر, بازگشت برای شب مانی به کمپ پائین و مجددا روز بعد صعود برای شبمانی به کمپ بالاتر. بدین شکل با لمس آخرین کمپ و بازگشت به کمپ اصلی پروسه هم هوایی به انتها خواهد رسید.

اینک پس از چند روز استراحت در کمپ اصلی و تغذیه بهتر می توانید با اتکال به وجود کمپهای بالاتر صعود نهایی را به شکل پله ای و کمپ به کمپ آغاز نمائید.

الگوهای تجربی در هم هوایی

در مناطق مختلف عموما شاهد شیوه های مختلفی در هم هوایی خواهید بود. به طور مثال شیوه های هم هوایی روسها با غربیان متفاوت است و ایشان بر اساس پارامترهای تجربی خود هم هوایی می کنند.
در واقع روسها آن چیزی را که به عنوان لمس کمپ بالاتر از آن یاد کردیم اجرا نمی کنند و پس از صعود به کمپ بالا نخستین شب را در آنجا اطراق می نمایند و روز بعد به کمپ پائینتر باز می گردند. ایشان همچنین معتقدند در صورتیکه فرد پس از یک شب اقامت در ارتفاع بالاتر دچار مشکل نشد می تواند به ارتفاعی بالاتر صعود و خود را در ارتفاعی فراتر هم هوا نماید.

البته این حالت هم هوایی تنها تا دو کمپ بالاتر اجرا می شود و در نهایت فرد می باید به کمپ اصلی برای تجدید قوا باز گردد. این روند شاید برای آن دسته از کوه نوردانی که در مکانی بیش از ارتفاع معمول شهرها (۱۵۰۰ متر) زندگی می کنند طبیعی باشد, اما برای سایر کوه نوردان, بخصوص کوه نوردان غربی که در شهرهایی با ارتفع کوتاه ساکن هستند می تواند خطرناک باشد.

هم هوایی در صعودهای آلپی

سال ۱۹۸۰ راینولد مسنر در صعود انفرادی خود به اورست دوره هم هوایی خود را تنها در مدت ۲ شب و سه روز سپری نمود (البته وی پیش از حضور در تبت دوره ای را بر روی کوه کلیمانجارا به تمرینات بدنسازی و هم هوایی پرداخته بود). در واقع مسنر پس از رسیدن به کمپ اصلی و چند روز اقامت در آنجا به تنهایی به سمت گردنه شمالی در ارتفاع ۷۵۰۰ متر حرکت کرد. وی در بازگشت و با چند روز استراحت مطلق در کمپ اصلی خود را مهیای صعود نهایی به اورست نمود.

وی نهایتا در تلاشی سه روزه توانست از جبهه شمالی به قله اورست دست یابد, مسنر در بخشی از مسیر صعود با گذر عرضی (تراورس) از راهی نو خود را به دهلیز شمالی رسانده و از آنجا راهی قله شد.
امروزه کوه نوردانی که قصد صعود سبکبار (آلپی) را دارند با همین شیوه خود را به اوج هم هوایی رسانده و در نهایت آماده و مهیای صعود به قلل مرتفع می شوند.

نکته:

– هنگام رسیدن به کمپ اصلی برای آغاز صعود تعجیل نکنید و ترجیحا یک یا چند روز نخست را به استراحت بپردازید. این امر بویژه برای کسانیکه قصد صعود به قلل مرتفع و صعب العبور پامیر و تیان شان را دارند و با بالگرد وارد کمپ اصلی می شوند الزامی است.
– ارتفاع زدگی عاملی نیست که تنها با صعود به ارتفاع بالاتر حادث شود, بلکه مهمترین امر در ارتفاع زدگی سرعت زیاد صعود به ارتفاع بالاتر, شدت بالای فعالیت و میزان زیاد حمل بار می باشد.

– باید بدانیم هر ارتفاعی نیازمند هم هوایی اختصاصی است و برای رسیدن به هر کمپی می باید پروسه هم هوایی شامل لمس کمپ بالا, بازگشت به کمپ پائینتر و بعد صعود و شب مانی در کمپ بالاتر را اجرا کنیم.
– در طول دوره هم هوایی نیاز به شبمانی در کمپ آخر نیست و همان لمس کمپ آخر می تواند بیشترین تاثیر را در هم هوایی نهایی داشته باشد و باید بدانیم در ارتفاع بالای ۷۰۰۰ متر نه تنها تطابق با ارتفاع معنا ندارد, بلکه پس رفت نیز حادث می شود.
– تغییرات آب و هوا و خرابی هوا بیشترین نقش را در بهم زدن روند هم هوایی دارد.

– گاهی بدلیل عدم تطابق با ارتفاع, ممکن است نیاز به چند روز اقامت در کمپ اصلی را پیدا کنید, پس بدون داشتن استرس در از دست دادن زمان, سلامتی را بر زود هم هوا شدن ارجح بدانید.
– تفاوتهای فردی قابل ملاحظه ای در توانایی افراد جهت تطابق با ارتفاع وجود دارد. برخی به سرعت با ارتفاع تطابق می یابند و برخی نیازمند دوره های زمانی طولانی تری برای هم هوایی هستند.

– پیش از رسیدن به کمپ اصلی و حتی در کشور خود می توانید پروسه هم هوایی را با صعود به قلل بالای ۴۰۰۰ و ۵۰۰۰ متری در دسترس آغاز کنید. اما باید بدانید هم هوایی امری است کوتاه مدت (حداکثر دو هفته) و به صرف یک چنین هم هوائیی نمی توانید در صعود به قلل مرتفع ریسک نمائید و به سرعت به ارتفاعات بالاتر بروید.
– تطابق با ارتفاع با عدم وجود بیماریهای ناشی از ارتفاع و بهبود کیفیت خواب مشخص می گردد و به اصطلاح معروف: هر کس در ارتفاع خوب بخورد و خوب بخوابد, خوب هم هوا شده است.

منابع : http://iranmountainmedicine.blogfa.com