اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی
اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی

اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی

زندگی در شرایط سخت

دوره تکاوری معمولا یک دوره ۶ تا ۸ ماهه است که به جز فشارهای جسمانی و آموزش‌های تئوریک، فشارهای روانی مصنوعی هم تحمیل می‌شود تا فرد در شرایط واقعی قرار بگیرد. این افراد، به مدت ۶ ماه ۲۴ ساعته در پادگان هستند و اجازه مرخصی یا خروج را ندارند.


از آزمون های سخت در دوره تکاوری که فشار روانی بر افراد وارد میکند می توان به این موضوع اشاره کرد که ممکن است کاری از تکاوران بخواهند و انجام دهند اما مربی به راحتی آن کار را ازبین ببرد و یا ساعت ۴ و ۳۰ دقیقه بامداد برپا داده میشود و بعد از نماز و صبحانه تکاوران باید حدود ۱۰ کیلومتر را در زمانی کمتر از یک ساعت بدوند و در این مسیر از تونل‌های خشک و فاضلاب و رودخانه و جنگل و جاده عبور کرده و البته همه این کارها درحالی انجام می‌شود که یک کوله‌پشتی و تفنگ ژ۳ را نیز حمل می‌کنند.

تکاوران با عبور از تپه‌های پیش روی خود باید با ۱۲ فشنگی که در اختیار دارند به سوی سیبل‌هایی که پیش روی خود شلیک کنند که با توجه به افزایش ضربان قلب تکاوران کار بسیار سخت است .

اما آموزش های شبانه ادامه دارد و نیمه شب حدود ساعت ۳ صبح تکاوران را از خواب بیدار می کنند آنها باید فورا به حالت آماده باش قرار بگیرند و به سولاتی ک از آنها می شود به درستی پاسخ دهند. با این کار قدرت تصمیم گیری در شرایط سخت سنجیده می شود .

در کشور فیلیپین نیروهای ویژه دریایی و گروه عملیات ویژه گارد ساحلی فیلیپین باید در حالت مستی نیز آموزش نظامی ببینند. این سربازان در هنگام صبح به شدت مست کرده و در ادامه برنامه زیر را دنبال خواهند کرد:

دویدن به طول ۱۰ کیلومتر، شنا کردن به طول حدود ۳۰ کیلومتر پیوسته و بدون استراحت و در نهایت تیراندازی به اهداف.

نیروهای ارتش روسیه باید میدان نبرد را کاملاً درک نمایند پس آموزش های نظامی دردناکی در انتظار آن ها ست. بدین ترتیب آن ها نیروهای نظامی خود را طوری آماده می کنند که به راحتی در برابر درد دوام بیاورند. در واقع آن ها یک تکه بتون محکم در حال سوختن را روی شکم سرباز در حال آموزش گذاشته و با پتک به آن ضربه می زنند تا به دو نیم تبدیل شود، یا افسر فرمانده به شکم آن ها مشت می زند و در این حین نباید هیچ نشانه ای از درد در ظاهر سرباز وجود داشته باشد.

الان زمان پیش بینی و پیش گویی نیست . اگر هفتاد سال پیش میشد برای مشاغل و زندگی ها دور نمایی رو دید ، الان دیگه اونطوری نیست. افرادی که از آینده با اطمینان حرف میزنن بیشتر کاسبن تا صادق . بسیاری از جملات کلیشه ای و دانشگاهی در مورد خصوصا اقتصاد و مدیریت ، دیگه چندان کاربردی ندارند.

وسط بیابون و جنگل از هیچی نمیشه با اطمینان حرف زد.

حرف عجیبی نمیزنم جهان هرگز ثابت نمونده ، بشر هیچوقت بدون تغییر نبوده ، آینده هم نخواهد بود.
زمانی میشد با برنامه ریزی های کوتاه تا بلند مدت با کمی انحراف به نتیجه رسید. نتایجی که همگی در تغییر سیستم زندگی انسان ها اثر گذار بوده اند . دیگه با روند ها و روال های گذشته نمیشه آینده رو چندان درست پیش بینی کرد
هر چه هستیم و نیستیم ، هر چه داریم و نداریم مربوط میشه به آنچه که گذشتگان ما کردند.
الان هم این ماییم که اثر گذاریم اما نه به سادگی گذشته .
نا امیدتون نکنم . نسل ما از جنگ ها و بیماری های زیادی عبور کرده …. ما نسل قوی ای بودیم که هنوز هستیم .
اما خب دیگه نشستن و پول شمردن ، دیگه پیش بینی تقاضا و تولید عرضه، گذشته .دیگه علوم بازاریابی و فروش چندان چنگی به دل نمیزنند .دیگه راه رسیدن به هدف ، راه هایی که یاد گرفته ایم نیست دیگه نمیشه زندگی رو توی حالت اتوماتیک گذاشت.
یادمون باشه که وسط جنگل یا بیابونیم . جایی که نه از اتفاقات پیش رو خبر دقیقی داریم و نه پایانش به روشنی معلومه .

  • عموما خسته ایم . نه ؟

خسته از فعالیتی بی نتیجه ؟ خسته از کاری که بهش علاقه نداریم ؟ خسته از دویدن ها ؟ خسته از آدم ها ، از تورم ، از زندگی ؟ از باخت هامون ، از ندانم کاری هامون ، از ورشکستگی ، از بی عرضگی هامون ، از تاریکی آینده ، از صدها علل دیگه….

  • اما چه کنیم ؟

اول باید بپذیریم که دیگه تقریبا هیچ چیز قابل پیش بینی نیست و ما داریم زندگی در شرایط سخت رو تجربه میکنیم . وقتی اینو باور کنیم دیگه حداقل وقتمونو صرف شنیدن اخبار و اطلاعات غیر واقعی نمیکنیم. دیگه دور هم که میشینیم از زمانه نق نمیزنیم و کاسه جه کنم چه کنم دستمون نمیگیریم . از همدیگه هم نمیپرسیم که فکر میکنی چی میشه چی نمیشه . خانم ها آقایان ، باور کنید با دانش های ما و اساتید ما هم نمیشه با اطمینان از آینده حرف زد.
پس وقتمونو تلف گفتن و شنیدن حرف ها و اخبار از نظر من صد من یه غاز نکنیم .
باز هم یادمون باشه که وسط جنگل ویا بیابونیم.
الان زنده ماندن و بقا به واقع همان رشده.
باید باور کنیم که اهداف همونجایی که هستن نمیمونن تا بهشون برسیم . جابجا میشن . گاهی حتی لازمه تغییرشون بدیم . شاید حتی سیلی بیاد و مارو به سمت خشکی دیگری نزدیک کنه
باید همیشه آماده تصمیم گیری بود.
فرقی نمیکنه کارمون چیه ، فرقی نمیکنه مدیریم یا کارمند ، درامدمون کمه یا زیاد. باید آماده تصمیم گیری یود . و البته اجرای تصمیمات .
تصمیم بگیرید و اجرا کنید .منتظر هیچکس نباشید ، کمکی در کار نیست ‌. انتظار توزیع خوشبختی را نداشته باشید ، زیاد صبوری نکنید ، فکر نکنید همون کاری که تا حالا کردین ، تا ابد درسته.

دایناسور ها منقرض شدن اما مارمولک ها کماکان هستد . چابک بودن خیلی مهمه.

دیگه آخرای استراتژی های صد ساله انگلیسی است .برنامه ریزی بلند مدت و طبق همون برنامه پیش رفتن بیشتر شبیه جوکه تا واقعیت . استراتژی های لحظه ای رو باید باور کرد.
پیچیدگی های امروز هر دلیلی دارن ، از قدرت تحلیل بشر جلو افتادن .
بعید نیست روزی ترکیب اکسیژن و هیدروژن آب نشه . باور کنید بعید نیست .

  • کارهایی رو شروع کنید که فکر میکنید نمیتونید
  • تمرکز کنید . شروع کردن یه کار سخت ،خود به خود شمارو متمرکز میکنه .
  • دنبال هدفتون بدوید
  •  از خودتون پرتوقع بشین . از خودتون بیشتر بخواهین

– فقط پشت سرتون و گذشته هاتون و البته اهداف روبروتونو نبینین . کنارتون رو هم ببینین . خیلی چیز ها دم دستن که بهشون بی توجهیم

 

دکتر محمدعلی رقابی  – زندگی در شرایط سخت

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد