اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی
اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی

اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی

ورزش اخلاقی و اخلاق ورزشی

ورزش اخلاقی و اخلاق ورزشی-دکترسیدمهدی آقاپور 

بحثی در ورزش، فرهنگ و اخلاق در ایرانآسیب شناسی، ریشه‌ها و راهکارها  

ورزش بازتاب نظام اجتماعی است و با فرهنگ و اقتصاد و سیاست پیوند می‌خورد. غوغاسالاری فرهنگی، پول‌سالاری اقتصادی و باندبازی‌های سیاسی سه پدیده زشتی هستند که به گونه یکپارچه و به طور مضاعف در پیکره ورزشی اثر گذاشته و آثار و تبعات منفی خود را به وضوع نشان می دهند و الگوهای منفی را در جامعه ما دامن می زنند.

امروزه، اهمیت فرهنگی و اجتماعی ورزش در مقیاس ملی و بین‌المللی به حدی است که کمیته بین‌المللی المپیک با 11 کشور عضو در 1898 المپیک اول، امروز به 209 کشور عضو رسیده و در سطح جهانی کمیته‌های ملی المپیک را به صورت مستقل و غیردولتی بوجود آورده است به طوری‌که از سازمان ملل متحد نیز از نظر تعداد اعضاء و کمیت و کیفیت فعالیت‌ها و تأثیرگذاری فرهنگی در جوامع بشری فراتر رفته است.

در جامعه عزیز اسلامی- ایرانی ما نیز وجود خیل انبوه تماشاگران ورزشی که اغلب در سنین اول نوجوانی و جوانی هستند و انتشار 17 روزنامه ورزشی و 26 برنامه ورزشی در شبکه‌های مختلف رسانه ملی که خوانندگان و بینندگان ده‌ها میلیونی را به خود اختصاص می‌دهد، مبین اهمیت فرهنگی و اجتماعی ورزش و مسابقات ورزشی می‌باشد

با این حال علیرغم ارزش‌ها و باورهای غنی اسلامی ایرانی و رهنمودهای امام راحل (ره) و رهبری فرزانه انقلاب در زمینه رویکرد ورزش و تربیت بدنی در جمهوری اسلامی ایران، باتوجه به چالش‌های فرهنگی، سیاسی و اقتصادی موجود در جامعه و تأثیرگذاری مستقیم آن بر ورزش، شاهد وقایع و رفتارها و پدیده‌های ناهنجار و زشتی در رخدادهای ورزشی هستیم که هر از چندگاه دل هر ایرانی وطن‌دوستی را به درد می‌آورد که ریشه‌یابی و کالبد شکافی علل و عوامل آن یک ضرورت تام و حتمی است.

در اینگونه وقایع ناهنجار و آسیبی، امروزه بیشتر رسانه‌ها و مدیران که همواره دغدغه حل مسائل را دارند، به طور سطحی، اورژانسی، ژورنالیستی و مقطعی به موضوع پرداخته و در یک گفتگوی نمایشی طرفینی و با جریمه و مجازات برخی خاطیان، این مسائل ریشه‌ای را «ماستمالیزه» و در محاق فراموشی قرار می‌دهند. در واقع چون انگیزه، اندیشه و قدرت حل مسأله وجود ندارد، صورت مسئله پاک می‌شود. سپس روال گذشته همچنان دنبال می‌گردد.

ولی با جسارت معقول باید عنوان کرد، تا موقعی که ریشه‌ها و پیامدهای این ناهنجاری‌ها به صورت اساسی شناخته و روشن نشود و راهکارهای لازم برای درمان آن به کار گرفته نشود، نه تنها به لحاظ رفتاری و فرهنگی، بلکه حتی از نظر فنی و مهارتی و موقعیت تیم با باشگاه ویا کشور بویژه در ورزش و فوتبال ملی نیز تبعات منفی زیادی دارد.

به خاطر دارم، در سال 1360 به عنوان یک ورزشکار و فوتبالیست لیگ کشوری و یک دانشجوی پرشور و فدایی امام (ره) در رشته علوم ورزشی خدمت شهید والامقام، رجایی رسیدم. رهنمود معظم له تعریفی فرهنگی،تربیتی و اخلاقی از ورزش و تربیت بدنی منبعث از باورها و ارزش‌های اسلامی و تجارب گرانسنگ معلمیِ او بود که در همان دوره کوتاه مسئولیت خطیر خویش نیز اقدامات اساسی و زیربنایی در این زمینه به انجام رساند.

در دوران اخیر نیز نگاه فرهنگی و تربیتی به ورزش و تربیت بدنی و راهبردها و راهکارهای موجود مدوّن و مصوب آن در نظام جمهوری اسلامی را این قلم، به عنوان یک مدرس دانشگاهی و متخصص فرهنگی و جامعه‌شناختی ورزش برای ریاست محترم جمهوری اسلامی فعلی ( وقبلی) تشریح کردم ولی در غوغاسالاری رسانه‌های ورزشی و هنگامه‌های تمام نشدنی و پرسروصدای مسابقات قهرمانی کاذب، این صدا و این نگرش راهگشا و اساسی گم شد. امروز نیز که قلم به دست گرفته و بار دیگر نگرش فرهنگی و اخلاقی جمهوری اسلامی در ورزش را بر صفحه کاغذ می‌آورم، فقط به رسم تکلیف و به عنوان یک معلم و مدرس فرهنگ و ورزش است. زیرا امید چندانی وجود ندارد. لذا مطالبی حسب وظیفه به طور خلاصه آورده می‌شود.

نگرش فرهنگی و اخلاقی به ورزش چیست؟

امام راحل (ره) ورزش را تربیت ورزشی تعبیر و آن را موجب سلامت جسم و سلامت عقل دانسته که تهذیب نفس نیز باید به دنبال آن باشد. در تعبیر عمیق و زیبای رهبری فرزانه انقلاب نیز تحصیل، تهذیب و ورزش به صورت هماهنگ، یکپارچه و مستمر برای جوانان و دانشجویان تأکید شده است.

به نظر این معلم، تنها همین دلیل ارزشمند کافیست تا راه و رسم ورزش و تربیت بدنی را در همه کارکردها و رویکردهای ورزش پایه و دانش‌آموزی، ورزش عمومی و همگانی، ورزش قهرمانی و حرفه‌ای، ورزش بانوان و آموزش وتحقیقات و جهت‌گیری رسانه‌ها و مسابقات و تماشاگران و مدیران و خبرنگاران و نویسندگان و غیره روشن شود تا درنتیجه سیاست‌ها و برنامه‌های خرد و کلان خود را در نظر و عمل برمبنای آنها مشخص و اجرا نمایند و بدینوسیله ورزش و قهرمانان ورزشی و مدیریت استراتژیک ورزش کشور با شاخص‌ها و مدل اسلامی- ایرانی ، بیانگر همبستگی و هویت جمهوری اسلامی و مردم سرافراز و جوانان غیور ایران در مقیاس ملّی و فراملّی و بین‌المللی شناخته شود.

البته به تحقیق، مبانی فرهنگی و تربیتی و اخلاقی ورزش و تربیت بدنی در قرآن مجید، روایات و احادیث، مصوبه565 شورای عالی انقلاب فرهنگی، برنامه‌های 5 ساله توسعه، منشور ملی جوانان ماده 92 تا 97، منشور بین المللی یونسکو، اصول المپیزم، و نظرات فرهنگ‌شناسان و دانشمندان برجسته ایرانی و غیرایرانی به وفور یافت می‌شود.

از بُعدمردمشناسی و تاریخ نگاری ورزشی نیز مطالب مبسوطی در این زمینه وجود دارد، ازجمله قهرمانان هومر در منظومه ایلیاد و اودیسه و قهرمانان فردوسی در منظومه شاهنامه آمیختگی ورزش را با خرد و اخلاق بیان می‌کنند طرح جامع ورزش نیز در دولت گذشته زمینه فرهنگی ورزش را (هرچند به طور اندک و حاشیه‌ای) مطرح کرده است. که فرصت پرداختن به آنها در این مجال نمی‌باشد.

در مجموع به عنوان یک نظریه متقن می توان گفت که ورزش و تربیت بدنی در فرهنگ وتمدن اسلامی-ایرانی و به تبع در نظام جمهوری اسلامی، در درجه اول یک پدیده فرهنگی و تربیتی و اخلاقی است و ورزشکاران و قهرمانان ورزشی در فرایند تربیت ورزشی و حضور در مسابقات با جسم قوی و مهارت بالا، با عقل و خرد کافی و اخلاق نیکو ساخته و ظاهر می‌شوند. ولی مدل غربی ورزش کنونی رویکردی عکس آن دارد که ورود و برجسته شدن رویکرد فرهنگی- اخلاقی به فروپاشی آن منجر می‌شود. عین همان مدل سیاسی و حکومتی جمهوری اسلامی که مدل حکومتی دموکراسی کاپیتالیستی لیبرالیسم غربی را در دنیای معاصر به گوشه رینگ برده و موجب خیزش و بیداری اسلامی ملل جهان شده است.

آسیب‌شناسی فرهنگی و اخلاقی ورزش

به تحقیق و تجربه 30 ساله نگارنده، ورزش آئینه جامعه است و بروز ناهنجاری‌های سوء اخلاقی که در ورزش ایران مشاهده می‌شود دردرجه نخست ریشه در آسیب‌ها و چالش‌های امروز فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه دارد. که این خود ناشی از جنگ احزاب برای قدرت و عنائم در درون جامعه و جنگ نرم دشمن استکباری در بُعد بین‌المللی (به تعبیر رهبری) است که رفع و ریشه کنی همه آنها نیازمند عزم ملی در مردم به ویژه در مدیران و متولیان ارشد نظام می‌باشد. به قول یکی از حکمای بزرگ اجتماعی همانگونه که آب از پایین به بالا نمی‌رود. فساد و ناهنجاری‌های رفتاری و اخلاقی نیز از پایین به بالا نمی‌رود. لذا هر چند با افراد خاطی در ورزش در هر مرتبه‌ای که هستند باید بجا و عادلانه برخورد شود، ولی خطای بازیکن با خطای مربی و به ویژه مدیران قابل مقایسه نیست که درواقع از ضعف آنان ناشی می‌شود و نظارت و ارزیابی درست و کارآمدی نیز وجود ندارد.

از این ریشه‌های عمیق فرهنگی و سیاسی که بگذریم در پیکره خود ورزش و ساختارها و سازوکارهای آن از زاویه فرهنگی و اخلاقی، رفتارها و جریانات سوء و نابهنجار را می‌توان از منظر مبانی فرهنگی و جامعه شناختی و مدیریت استراتژیک ورزش از سطح به عمق در سه سطح طبقه‌بندی نمود:

الف) سطح فردی، رفتاری و مدیریتی که به عملکردها و رفتارهای اقشار و دست‌اندرکاران گوناگون و مستقیم و غیرمستقیم ورزشی به ویژه ورزشکاران و تماشاگران در حین مسابقات می‌پردازد.

ب) سطح ساختاری و نهادی و رسانه‌ای که طی آن رویکردها و عملکردهای دستگاه‌ها، نهادها و رسانه‌های مرتبط با ورزش و تربیت بدنی را به طور مستقل یا در ارتباط با یکدیگر کالبد شکافی می‌کند.

ج) سطح شاخص‌ها و معیارها که ارزیابی و تحلیل شاخص‌های پیشرفت با پسرفت فرهنگی و اخلاقی یک نظام با نهاد اجتماعی از جمله ورزش و تربیت بدنی در جامعه را در دستور کار خود قرار می‌دهد.

ابعاد و زمینه‌های سطوح سه گانه فوق را می‌توان با ذکر مثال‌های مختلف مطرح نمود که به اجمال اشاره می‌شود. در فضای مسموم و هزار توی مافیای ورزشی و غوغاسالاری رسانه‌ای آن که مبتنی بر پولکی بودن، باندبازی و نفی اخلاق و آئین جوانمردی و روح ورزشی است، ساختار و پیکره ورزشی کشور از نظر میزان اطلاع و به کارگیری سه سطح رفتاری، نهادی و شاخصی فوق برای ریشه‌یابی فرهنگی و اخلاقی سوء در ورزش کشور بیگانه و پیاده است و وظیفه خود را فقط و فقط این می‌داند که با بدنساز بدن ورزشکار را قوی، با مربی، مهارت‌های فنی و مهارتی او را افزایش و با سرپرست، روانه اردو، میدان، گود یا تشک نماید تا رکورد بزند، مدال بیاورد و از سکو بالا برود تا مثلاً سرود و پرچم و نام کشور مطرح شود. در واقع مطرح شدن خودشان برای رسیدن به نام و نان انبوه، سریع و راحت بوده که فرهنگ پول مسلک و سرمایه سالار بریتانیایی امروز مسلط کرده است.

پر واضح است که در این فضای ورزشی مسائل سوء اخلاقی و رفتاری به راحتی بروز می‌کنند. گذشته نیز نشان می‌دهد که در میادین مختلف داخلی و خارجی هم از نظر اخلاقی و هم از نظر فنی افت قابل توجهی داشته‌ایم. مقایسه تعداد مدال‌های ایران و چین و نوع رفتارها و عملکرد فرهنگی کاروان ایران در المپیک چین ، مسابقات آسیایی گوانگجو و مسابقات جهانی دانشجویان در چین به روشنی افت فنی و رفتاری کاروان ورزشی ایران را ثابت می‌کند. در چنین شرایطی اگر همه تقصیرها را به گردن ورزشکار و مربی و با حتی مدیر بیاندازیم که در سطح رفتاری تحلیل، قشر مستقیم ورزشی هستند، بی‌انصافی بزرگی است زیرا تماشاگران و مدیران و فضای رسانه‌ای و رویکرد نهادهای ورزشی و حتی نهادهای بالادستی نیز وجود دارند که از نظر نگارنده نقش و تأثیرگذاری آنها به لحاظ کمّی و کیفی به مراتب بیش از ورزشکار و مربی در بروز افت فنی و رفتاری و فرهنگی- ورزشی می‌باشد.

اصولاً ورزش امروز از مدل ورزش نوین غرب با بنیانگذاری «پیردوکوبرتن» فرانسوی در اواخر قرن 19 شروع می‌شود که ویژگی‌های اصلی آن با رویکردی چون هرچه سریع‌تر دویدن، هرچه قوی‌تر بودن و هر چه بالاتر بودن (citius - altius-Fortius )، همراه بوده و اصول و ویژگی‌های بارزی چون بردگرایی، سکولاریسم، رکوردگرایی، اومانیسم، تخصص زدگی و عقلانیت ابزاری و سازمان یافتگی در راه عظمت و منِت و شهرت و پول بر آن مترتب است. در حالی که مبانی ورزش سالم، اخلاق و خردو سلامتی و شادابی و دوستی را به ارمغان می‌آورد. و فرهنگ و تمدن اسلامی- ایرانی ما از گذشته‌های کهن باستانی تا دوران اسلامی و تا به امروز سراسر از آن حکایت می‌کند.

در فضای پرزرق و برق ورزشی با مدل غربی امروز، به جای سه مفهوم زیبا و دوست داشتنی سلامتی، شادابی و دوستی، باتسلط افراطی ورزش قهرمانی و حرفه‌ای ویژگی‌های مبتنی بر منیّت، پول و خشونت و صدمه، ناراحتی و جنگ اعصاب و کینه و دشمنی هویت و ماهیت آن را تشکیل می‌دهد. فرهنگ سودپرستانه بریتانیایی و شاخص‌های داروینسیتی تنازع بقاء برآن حاکم است. در این فضای نا سالم ورزشی، اخلاق و تربیت و ارزش‌های انسانی و فرهنگی در تمرینات و مسابقات و اردوها و رسانه‌ها و باشگاه‌ها و تیم‌ها موضوعیت و مدخلیتی ندارند. و مثلاً بازیکنی با مهارت بالاتر و مؤثر در تیم و برد آن حتی اگر مصدوم هم باشد، سرمربی ترجیح می‌دهد برای برد تیم او را به زمین بفرستد و با یک بازیکن خوب فنی علیرغم داشتن رفتار و اخلاق نابهنجار، سرمربی از او برای برد تیم خود استفاده می‌کند. و اصلاً تأثیر سوء اخلاقی این بازیکن بر رویکرد اخلاقی و رفتاری تیم و بازیکنان و تماشاگران موضوعیتی ندارد زیرا ماهیت و خمیر مایه ورزش جدید همین است.

متاسفانه ساختار ورزش در ایران یک تقلید محض از مدل غربی آن است و هیچ حرفی برای گفتن ندارد. علیرغم آنکه مدل ورزشی اسلامی ایرانی درمبانی و باورهای غنی نظام جمهوری اسلامی ایران به راحتی قابل مطالعه و استخراج است و مدیریت کلان و استراتژیک ‌ورزش کشور می‌تواند با تدبیر و تدریج و بکارگیری همه ظرفیت‌های علمی و عملی و تجربی در عرصه ورزش کشور از آن استفاده نماید و کشتی به گل نشسته ورزش و تربیت بدنی را در همه سطوح به دریای رشد و شکوفایی هدایت کند.

پرواضح است که مدل ورزشی غربی را نمی‌توان یکباره و به صورت قهری کنار گذاشت. زیرا بی‌نظمی و بی‌ساختاری از نظم بد و ساختار غلط بدتر است. جایگزینی مدل فرهنگی- ورزشی اسلامی- ایرانی را باید با ظرافت و تدبیر و تدریج و با برنامه‌ها و سیاست‌های مطلوب به لحاظ فنی و فرهنگی در همه سطوح ورزشی تدوین و طراحی و اجرا نمود تا بدینوسیله مدل غربی و ویژگی‌های غلط و غیراخلاقی آن به تدریج در درازمدت زایل شود.

در سطح ساختاری و نهادی باید به نهادهای بالادستی مانند مجلس محترم و دولت محترم، نهادهای ورزشی کلان مانند سازمان تربیت بدنی و کمیته ملی المپیک، بخش دانشگاهی وعلوم ورزشی، ورزش پایه و دانش‌آموزی و رسانه‌های ورزشی و زیرمجموعه‌های آنها پرداخته شود که آیا به چه میزان به مسئولیت‌ها و وظایف درست و قانونی خود در حوزه ورزش عمل می‌کنند. و کارکردها و رویکردهای آنها به طور مستقل یا در ارتباط با یکدیگر چیست و آسیب‌شناسی ساختاری ورزش درباره آنها چه تحلیلی ارائه می‌کند.

در سطح سوم یعنی سطح شاخصی و معیاری، باید دید که اصولاً شاخص‌ها و معیارهای فرهنگی و اخلاقی در ورزش کشور چیستند و از چه زمینه‌ها و منابعی تغذیه می‌کنند. مثلاً مراحل سه گانه رویکرد اخلاقی -ورزشی یعنی بازی منصفانه (sportsman ship) ، بازی جوانمردانه (fair play ) و بازی پهلوانانه (pahlevanane) در میادین و مسابقات ورزشی امروز چگونه قابل تحقق و پیاده شدن است. وارتباط آنها بایکدیگر چیست و موانع آنها کدام است؟

برنامه‌گرا نبودن، قانون‌گریز بودن، عدم شایسته‌سالاری، تناقض ورزش و ارزش‌ها ، دولتی شدن و تصدی‌گری دولتی، جهت‌گیری نادرست علوم ورزشی، رویکرد تیم‌داری در ورزش تربیتی و دانش‌آموزی، هرم معکوس ورزشی، ورزش ویترینی بانوان، خشونت و پرخاشگری و وندالیسم در بین تماشاگران، دوپینگ و استفاده از داروهای نیروزا، استثمار و بهره‌کشی از بدن، پوچی و بی‌هویتی و از خود بیگانگی ورزشی، مدیریت‌های ضعیف و باندی و غیرآشنا با تخصص و تجربه ورزشی، رویکرد هیاهو وحاشیه سازی رسانه‌ها، عدم استفاده از دانش و علم روز دنیا و نظایر آنها همگی از جمله موضوعاتی هستند که می‌توان درراستای دستیابی به ورزش سالم واخلاقی ودر خور مردم سرافراز ایران اسلامی به آنها پرداخت.

چه باید کرد؟

کاری نمی‌توان کرد! زیرا در وضعیت و شرایط کنونی امیدی به اصلاح نیست. و این حرف‌ها 32 سال یعنی به میزان عمر نظام مقدس جمهوری اسلامی تکرار می‌شود ولی انگار آب در هاون کوبیدن است. برای آنکه در فضای ورزشی رسانه‌ای مافیایی مدل غربی، بسیاری از مدیران و دست‌‌اندرکاران ورزشی گوششان پنبه است و یا اینکه این گوش در و آن گوش دروازه است و اصلاً هیچ وقعی به ناله‌های روشنگرانه و دردمندانه مربیان دلسوز، معلمان زحمت‌کش و نویسندگان متعهد و دانشمندان متخصص و قهرمانان محبوب و ورزشکاران با اخلاق که در ایران عزیز ما اندک هم نیستند، نمی‌گذارند. بنابر این باید خار در چشم و استخوان در گلو سوخت و ساخت، تا عمر تمام شود.

با همه این ناامیدی‌ها باز هم تکلیف حکم می‌کند که به عنوان یک معلم ومتعهد به سربلندی این خاک گلگون ، باز هم بگوییم و بنویسیم و به همه ورزشدوستان واقشار ورزشی بویژه مربیان و مدیران یادآوری کنیم که:

اگر عزم ملی و مردمی و اسلامی را در عرصه ورزش وتربیت بدنی کشور جزم کنیم،

اگر رهنمودهای امام راحل (ره) و رهبری معظم انقلاب را به طور کامل و عملی چراغ راه قرار دهیم،

اگربا جسارت، مدل فرهنگی، ورزشی اسلامی ایرانی را ترسیم و اجرا کنیم (که شدنی است)،

اگر مبانی و راهبردها وبرنامه های ورزش وتربیت بدنی در جمهوری اسلامی را محور قراردهیم،

اگر در سطح رفتاری تحلیل، همه اقشار ورزشی به مراقبت اخلاقی ورفتاری خود و دیگران اقدام نمایند،

اگر در سطح نهادی تحلیل، همه ساختارهاو نهادها به ویژه رسانه‌ها به راهبردها ی مصوب و قانونی خود عمل کنند،

اگر در سطح شاخصی تحلیل، ملاکها و معیارهایی چون قانون مداری ، طرح و برنامه ، علم و دانش، اخلاق و ارزش، دوستی و همکاری، سلامتی و تندرستی، پاک‌دستی و سخت‌کوشی، نظارت و ارزیابی و پاسخگویی، مردم‌گرایی ورزشی به جای دولتی بودن، شایسته‌سالاری و ورزش‌گرایی و مدیریت استراتژیک ورزشی به جای مدیریت های مقطعی و باندی را مورد توجه قرار دهیم،

حتی اگر به صورت نسبی و حداقلی، این اگرها روزی تحقق یابند، آنگاه برای همیشه شاهد ریشه‌کنی مدل فرهنگی ورزشی سوء غربی و پیامدهای اخلاقی ناهنجار آن در میادین و مسابقات و در بین ورزشکاران و تماشاگران و مدیران و رسانه‌های ورزشی خواهیم بود و در چنین حالتی مدل فرهنگی-ورزشی و ورزش و ورزشکاری در ایران بیانگر فرهنگ و تمدن دیرپا و غنی اسلامی- ایرانی و ارزش‌های انقلاب اسلامی در منظر جهانیان خواهد شد.

مستندات ومبانی وراهبردهای رسمی ومصوب و قانونی ورزش و تربیت بدنی در جمهوری اسلامی ایران در صورت نیاز، از جانب نگارنده قابل ارائه است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد