پاییز بـه کجا سفر کنیم؟ بهترین طبیعت هـای پاییزی وطنی کجا هستند؟ زوج هـای جوان در فصل پاییز بـه کجا سفر کنند؟ اینها سوالات برخی دوستان اسـت کـه در برنامه ریزی سفر برای پاییز را داشتند اما اطلاعات کمی درمورد جاذبه هـای پاییزی ایران داشتند، بهمین خاطر نیز در اینبخش از مجله اینترنتی پارس بـه معرفی بهترین مکان ها برای سفر هـای پاییزی میپردازیم.
پاییز فرصت بینظیری برای سفر و گردش اسـت؛ فصلی با آب و هوای مطلوب و دلپذیر که آرامش خاصی رابه گردشگران هدیه میکند. میتوان بـهدور از شلوغی و ترافیک و آلودگی شهر، در مناطق زیبا و بکر، روزهای آخر هفته رابهخوبی گذارند و خاطراتی طلایی ثبت کرد. پاییز فصل هزار رنگ اسـت که نباید فرصت گردش در آنرا از دست داد. هزاران جاذبه گردشگری نهفته اسـت که پاییز میتواند زمان مناسبی برای سفر بـه آنجا باشد.
الموت، شهری افسانهای که درباره آن داستانهـای بسیاری روایت شده اسـت. پاییز فصل خوبی برای سفر بـه الموت اسـت. از قزوین که بـه سمت جاده الموت حرکت میکنید، بـه قلعه ای سرخ و خاکستری رنگ می رسید کـه یکی از منحصربه فردترین قلعه هـای ایران اسـت.
اطراف قلعه از هر چهار جهت پرتگاه اسـت و تنها راه ورود، در انتهای ضلع شمال شرقی واقع شده اسـت. اوان، دریاچهای با زلالترین آبهاست که میتوان در آن قایق سواری و ماهیگیری کرد.
یکی از بهترین مناطق برای سفری یک روزه، روستای افجه اسـت. روستایی با آب و هوای خوش و سرسبز کـه دشت هویج آن بسیار مشهور اسـت. هرچند اینروزها هرچه بگردید هویجی در آن پیدا نمیکنید و این قضیه بـه گذشتههـای دور برمیگردد. علاوه بر گشت و گذار در مزارع و باغهـای این منطقه، اگر دل تان خواست میتوانید سری نیز بـه دره شمالی افجه بزنید، جاییکه از بقیه نقاط بکرتر اسـت.
آبشار پسچویک با ۱۵ متر ارتفاع در فاصله یک و نیم کیلومتری شمال شرق افجه و آبشار موآب ، قبل از دشت هویج از دیدنیهـای این منطقه اسـت. هرچند کـه باغهـای گیلاس این نقطه کـه در بهار شکوفه زده و بین آبشار پسوچیک و دشت هویج قراردارند، چشم هر بینندهای را خیره می کند. با عبور از جاده لشگرک بـه روستای افجه و دشت هویج میرسید.
اگر دلتان میـــخواهد تنها دو ساعت در راه باشید و بعد بـه منطقهای بکر و خوش آب و هوا، با درختان سربه فلک کشیده برسید ودر کنار آبشاری، خستگی راه را از تن بـه در کنید، آبشار گزو میتواند مقصدتان باشد. آبشار گزو کـه ۴۸متر ارتفاع دارد، در دل جنگلهـای سرسبز شمال واقع شده اسـت. این آبشار، کنار امامزادهای مشهور بـه سه بزرگوار گزو در فاصله 15 کیلومتری زیرآب سوادکوه قرار گرفته.
اگر وقتش را داشته باشید و بـه سد البرز یا لفور کـه با آبشار فاصله کمی دارد سری بزنید، جاییکه اسبها بر زیباییاش افزودهاند و تا چشم کار می کند مه و سبزی اسـت، پکیج سفرتان کامل می شود. هرچند کـه راه آبشار نیز از کنار سد و جنگلهـای بکر لفور میگذرد.برای رسیدن بـه گزو، باید از جاده فیروزکوه تا شیرگاه بروید، بعد از شیرگاه از طریق جاده لفور در پشت سد در حال ساخت البرز، وارد جنگل زیبا و بکر لفور شوید.
زمانی دشت لار مکانی بود کـه پادشاهان برای فرار از گرمای هوا بـه آن پناه میبردند و حالا این دشت محلی اسـت کـه رفتن بـه آن مخصوص گروه خاصی نیست. دشت لار کـه یکی از قشنگترین و خوش آب و هواترین دشتهـای اطراف تهران اسـت، در کوهپایه دماوند و نزدیکی آمل قرار دارد. تنوع گیاهی و جانوری در دشت لار بسیار اسـت، بـهگونهای کـه هم گون، هم آویشن، هم کاسنی و هم شیرین بیان در آن پیدا می شود.
جانوران این جا نیز مثل گیاهانش متنوعند و شامل پلنگ، گرگ، روباه، عقاب طلایی، افعی البرزی، بزمجه، مارمولک، خرس قهوهای، گراز، کل و بزکوهی، قوچ و میش، آهو و… میشود. دربهار، دشت لار پر از گلهـای زرد و شقایق می شود و آن رابه تابلویی بیمانند تبدیل میکند. اطراف چشمه دوبرار، یکی از قشنگترین جاهای این منطقه اسـت.
اسم کویر که می آید کویر مصر و مرنجاب بـه ذهن متبادر می شود؛ در حالیکـه ایران، کشوری کویری اسـت و کویرهای بسیاری در نقاط مرکزی و شمال شرقی اش دارد. کویرگردی در پاییز طرفدار زیادی دارد، چون دیگر ،نه از گرمای کشنده هوا خبری هست و نه هنوز سرمای استخوان سوز شبهـای کویر شروع شده اسـت. برای کویرگردی در پاییز پیشنهاد مـا رفتن بـه کویر ابوزیدآباد اسـت.
کویر ابوزیدآباد کـه مردم محلی آنرا بوزآباد نیز می نامند بـه معنی بوی آباد اسـت. در ابوزیدآباد کـه قلعهها و خانههـای تاریخیاش از نظر معماری بسیار باارزش اسـت، همان سکوت کویر، حاکم اسـت و چشماندازی ازریگهـای روان و شنی وجود دارد. بعد از دیدن کویر نیز میتوان از کاروانسرای صفوی، آب انبار و شهر زیرزمینی اویی کـه در نوشآباد واقع شده، دیدن کرد کـه قدیمیترین شهر زیرزمینی دنیا محسوب می شود.
کویر مصر و مرنجاب و کویر متین آباد از انتخاب هـای دیگر برای کویر دوستان اسـت.کویر ابوزیدآباد در شمال شرقی کاشان قرار گرفته وفاصله آن از تهران چهار ساعت راه اسـت. بایداز اتوبان تهران-قم حرکت کنیدوبا ادامه راه در آزاد راه امیرکبیر یا جاده قم-کاشان وارد شهر کاشان شوید. در کاشان وارد بلوار قطب راوندی شده و با ادامه مسیر در بلوار ملاصدرا بـه دوراهی می رسید کـه باید بـه سمت چپ بپیچید تا با ادامه مسیر بـه ابوزید آباد برسید.
از دیگر جاهای دیدنی ایران در پاییز ، روستای نایبند اسـت. بـه روستای نایبند، بخاطر خانههـای پلکانیاش ماسوله کویر نیز می گویند و از آنجا کـه طبیعتش دیدنی اسـت، برای سفر در پاییز هم بکر و هم دیدنی اسـت. نایبند در ۲۲۵ کیلومتری جنوب طبس، در دامنه کوهستان و مشرف بر کویر لوت و با نزدیکترین فاصله از شهر دیهوک قرار گرفته اسـت. انچه نایبند را حیرتانگیز می کند، سرسبزی آن در دل کویر اسـت.
کشتزارهای گندم و جو، نخلستانها و باغهـای میوه کـه بـه صورت پلکانی، قرار گرفتهاند، نایبند را باوجود کویری بودنش دیدنیتر کردهاند. قدمت نایبند بـه هزاران سال پیش و بـه دوره نادرشاه افشار برمیگردد. برای رفتن بـه نایبند باید از جنوب طبس وارد جاده شده و بـه سمت کرمان حرکت کنید. بعد از گذر از کریت، دیهوک و زنوغان، ۱۰۵ کیلومتر دیگر برانید تا بـه نایبند برسید. این روستا در سمت راست جاده قرار گرفته اسـت.
چهار فصل را می توان در پاییز یزد تجربه کرد. پیشنهاد مـا نیز برای سفر در پاییز، میبد یزد اسـت. صبح هـای بهاری، ظهرهـای گرم تابستانی، غروب پاییزی و شبها و نیمهشبهـای زمستانی، ارمغان پاییز برای کویر اسـت. میبد ۴۵ کیلومتر با یزد و ۱۰ کیلومتر با اردکان فاصله دارد و از نظر قدیمی بودن رودست ندارد.
میبد، بر اساس یک افسانه، در روزگار کیومرث بنیان گذاشته شده و وجود نارین قلعه کـه بـه عقیده مردم محلی و برخی منابع قدمتش بـه دوران حضرت سلیمان باز می گردد، شاهدی بر این مدعاست. جدا از نارین قلعه کـه از خشتهـای قطور ساخته شده، برج کبوترخانه، کاروانسرا و مسجد جامع میبد، کاروانسرای عباسی، قلعه مهرجرد و یخچال تاریخی میبد، از انگیزههـای سفر بـه این شهر اسـت.
پاییز بهترین فصل رفتن بـه جنگل اسـت. رنگارنگی درختان و قدم زدن بین آنهمه ی رنگ و بوی خاک بارانخورده از چیزهایی اسـت کـه حال و هوای جنگل را در پاییز خواستنیتر میکند. برای جنگل نوردی در پاییز میتوان بـه یکی از این جاها رفت کـه عکسهای بدیعی را پیش چشممان قرار می دهد.
جنگل ناهارخوران در گرگان،جاده زیبای اسالم بـه خلخال وجنگل الیمستان یا منطقه رویایی و سرسبز لندویل که پر از آبشار و درختان هزار رنگ اسـت. لندویل در ۱۵ کیلومتری آستارا واقع شده و دریاچه حیرتانگیز الیمالات نیز درجاده چمستان بـه نور قرار دارد.
پاییز در تهران نیز زیباییهـای خودش را دارد و برای دیدن پاییزی رنگارنگ، نیاز بـه رفتن راههـای خیلی دور نیست. یکی از روستاهای اطراف تهران کـه برای پاییزگردی بینظیر اسـت، روستای آهار اسـت. روستایی کـه در مسیر جاده لشگرک بـه فشم قراردارد. این روستا بنام اوهر نیز شهرت داردکه بـه معنی آب و آسیاب اسـت.
در دو طرف این روستا، دو رودخانه پر آب قرار دارد کـه در پایین روستا بـه یکدیگر وصل می شوند. یکی از جذابیتهـای آهار جز طبیعت هزار رنگش، آبشاری بـهنام شکر آب اسـت. آتشگاه باستانی قصران نیز در ارتفاعات روستا کـه قدمتش بـه زمان ساسانیان برمیگردد، از دیدنیهـای آهار اسـت.
لرستان، یکی از استانهایی اسـت کـه در پاییز، رنگ و بوی خاصی بخود می گیرد و میتواند یکی از مقصدهای فوقالعاده برای گردشگران رمانتیک پاییزگرد باشد. لرستان، عروس آبشارهای ایران اسـت و گردشگری آبشاری را می توان دراین اقلیم زیبا و خوش آب و هوا در فصل پاییز، در معرض داشت. یکی از آبشارهای زیبای این استان را میتوان آبشار بیشه دانست کـه در شهرستان سلام قرار دارد.
دراین آبشار، سقوط آب از ارتفاعی بیش از ۴۵ متر، بسیار زیبا بوده و رنگینکمان پاییز را شکل می دهد. جالب اسـت کـه بدانید این آبشار درسال ۸۷، بعنوان یکی از آثار طبیعی لرستان در لیست میراث طبیعی کشور بـه ثبت رسید. در اطراف این آبشار، جنگلهـای پوشیده از بلوط، زیبایی خاصی دارند کـه بر شکوه آن میافزاید.
در مسیر جاده چمستان بـه نور، دریاچه ای قرار دارد کـه برای اروپا گردها، یادآور پاییز سوییس و سوئد اسـت. دریاچه ای کـه الیمالات نام داشته و برای رسیدن بـه آن، باید از قلب جنگلی مملو از درختان تنومند هزار رنگ گذر کرد. در مسیر دریاچه، خرد شدن برگ درختان سبز کـه درنظر هوشیار، هر ورقش دفتریست معرفت کردگار، دیدنی و شنیدنی خواهد بود. دریاچه الیمالات را باید نگین نور دانست.
درختان تنومندش، وی را هم چون نگین در آغوش گرفته اند. انعکاس فوق العاده رنگهـای پاییزی در آب، تصویری متفاوت را برای شـما بـهنمایش میگذارد. اگر بـه این خطه پاییز نوردی ایران در شمال کشور سفر کنید، گردشگرانی را مشاهده خواهیدکرد کـه با بر پا کردن کمپهایی، شب رابه صبح می رسانند و با صدای پرندگان مهاجر از خواب بر می خیزند و مناظری بکر از طبیعت چهار فصل را مشاهده می کنند.
استان البرز کـه در نزدیکی پایتخت واقع شده اسـت، طبیعت زیبایی در فصل پاییز دارد. دراین استان کـه پاتوق آخر هفتههـای تهرانیهـای خوشنشین اسـت، روستایی قرار دارد کـه در مسیر جاده چالوس واقع شده و برای عاشقان کوچه باغ هـای شاعرانه، مکانی فوق العاده بنظر می رسد. روستای بیابانک از جمله روستاهای تاریخی کشور اسـت کـه دراین استان واقع شده.
در طول سال بـهخصوص فصل پاییز، پذیرای خیل گستردهای از عاشقان طبیعت گردی و روستا گردی در ایران اسـت. رودخانهای از وسط بیابانک میگذرد و زیبایی آنرا برای پاییزگردها خاطرهانگیز میکند. برای رفتن بـه این مکان زیبا از طریق جاده چالوس، پس از گذشت ۴۲ کیلومتر، از روستای آسارا گذر کرده و تابلوی شهرستانگ را خواهید دید.
بهشت گم شده نام منطقهای خوش آبوهوا و سرسبز در شهرستان مرودشت و کامفیروز اسـت. نام اصلی این مکان «تنگ بستانک» بوده اسـت کـه اکنون بـه بهشت گم شده مشهور شده اسـت. این منطقه دیدنی کـه زیبایی درختان انبوه و رودخانههـای پرآبش، چشم هر بیننده ای را مینوازد و مهمانان رابه تحسین و تکریم آفرینشگر هستی وامی دارد.
از جمله مناطق حفاظت شده استان فارس اسـت. انبوه درختان در منطقه بهشت گم شده در پاره ای از مناطق؛ چنان پنجه در پنجه هم انداخته و سقفی از نوازش بر سر رهگذران و گردشگران ساختهاند کـه بـه سختی میتوان درخشندگی آفتاب را از میان شاخ و برگ درختان دید.
منطقه کالپوش در شهر میامی شهرستان شاهرود استان سمنان واقع شده اسـت. جلوهای بهشتگونه از طبیعت سرخ و آتشین، آکنده از شقایقهایی کـه چشم هر بیننده ای را مسحور می کند، یکی از جاذبههـای طبیعی و فصلی منطقه کالپوش اسـت کـه هرساله در اردیبهشت، رُخ می نماید.
این منطقه در پاییز و زمستان بدلیل مجاورت با پناهگاه حیاتوحش و پارک ملی گلستان از موقعیت فوقالعاده گردشگری برخوردار اسـت.
درست کـه همه ی فکر می کنند تابستان فصل مسافرت اسـت اما این موضوع بیشتر بـه خانوادههایی مربوط میشود کـه فرزندان مدرسهای یا دانشگاهی دارند. تعداد زیادی از زوجها می توانند کل برنامهریزی سفرشان رابه بعد از تابستان موکول کنند. پاییز بهترین فصل سفر برای دوستداران رنگ و طبیعت اسـت.
پس بـه بهانه سردی و بارانی بودن هوا لذت تجربه این طبیعت بکر و رنگارنگ را از دست ندهید. در پاییز همه ی چیز مهیاست، باد ملایمی کـه میوزد، برگهایی کـه رنگینکمانی از رنگ را ساختهاند و با صدای خشخششان زیر پای شـما ساز پاییز مینوازند و جادههایی فارغ از ازدحام تابستانی، انتظار شـما را میکشند. بـه پیشنهادهای مـا فکر کنید.
این پیشنهاد مـا برای سفر بـه مقصدی خاص نیست بلکه بـه یک مسیر اسـت. مسیری از یوش بلده بـه نور. این مسیر شـما رابه دنیایی متفاوت می برد.
جادهای کوهستانی اما آسفالت کـه پر از تپه، دره، درخت و روستاهایی با بامهـای شیروانی اسـت. خوبی این مسیر آن اسـت کـه برای رسیدن بـه زادگاه نیما چند روستا را هم میبینید کـه هرکدام جاذبه خاصی دارند.
تخصص مـا پیشنهاد جاهای عجیبوغریب با اسامی غریبتر اسـت. ییلاق اولسبلنگاه منطقهای در ارتفاعات ماسال در مسیر راه خلخال کـه وجه تسمیه نامش از دو بخش اولسا و بلنگاه تشکیل شده و بـه معنای جایگاه بلندی اسـت کـه درخت ممرز میروید، برای سفر پاییزی دونفره فوقالعاده اسـت.
این منطقه دارای مراتع بسیار بوده و خانههـای موجود در آن اکثرا از چوب ساخته شده و همان طور کـه از اسم این محل پیداست در زمستان تعداد کمتری از ساکنان منطقه در ییلاق می مانند. اتفاقا این منطقه زیبا هم محل دفن یکی از بزرگان ایران زمین اسـت.
تالاب کردخورد کـه با نام تالاب آقگل هم آنرا میشناسند حد فاصل استانهـای مرکزی و همدان در ۲۰ کیلومتری شمال شرقی ملایر و یک کیلومتری جنوب شرقی روستای کردخورد قرار دارد. این تالاب در فصل پاییز بسیار زیباست چون فصل مهاجرت پرندگان اسـت و پرندگانی از مناطق سردسیر روسیه و قفقاز بـه این منطقه پرواز می کنند.
این تالاب با نزولات جوی و ذوب برف در ارتفاعات پر میشود. تالاب کردخورد در اواخر فصل بهار خشک شده ولی در طول پاییز و زمستان آبدارد ودر فصل بهار از میزان آب آن کاسته می شود.
پوشش گیاهی بسیار بینظیر و همجواری تالاب با کوه کت کـه بیش از دو هزار متر ارتفاع دارد، زیبایی این تالاب را چند برابر میکند. این تالاب از لحاظ وجود مواد غذایی مناسب برای پرندگان، یکی از غنیترین آبگیرهای منطقه غرب ایران محسوب می شود.
اگر بـه طبیعت علاقه ندارید، می توانید شهر هـای کویری مانند یزد را برای سفر دونفرهتان انتخاب کنید. پاییز فصلی اسـت کـه در آن می توان چهار فصل را دریک شبانهروز در یزد تجربه کرد. صبحهـای بهاری، ظهرهای گرم تابستانی، غروب پاییزی و شبها و نیمهشبهـای زمستانی، ارمغان پاییز برای کویر اسـت.
بـه بار نشستن و فصل برداشت محصولاتی مثل بادام، پسته و انار ازجمله جاذبههایی اسـت کـه یزد را برای گردشگران دراین فصل جذاب و زیبا کرده اسـت؛ بـه ویژه این کـه در تعداد زیادی از انارستانهـای استان یزد، جشنواره انار برگزار می شود و تعداد زیادی از گردشگران دراین باغها حضور مییابند.
روستای زیبای لاویج، روستایی اسـت کـه دور تا دورش را کوههـای البرز در بر گرفته اسـت و طبیعت بکر و کمنظیری دارد. کوههایی کـه در بهار، پوشیده از درختانی سبزرنگ میشوند و چشم هر بازدیدکنندهای را نوازش میدهند ودر پاییز نیز جشنوارهای از رنگ را دراین منطقه برپا میکنند. اگر بـه این منطقه رفتید، آب گرمش را بـه هیچ وجه از دست ندهید.
آبگرم لاویج در دامنه کوههـای قسمت شرقی لاویج از دل زمین بـه بیرون میجوشد. این آبگرم دارای املاح معدنی و گوگردهای فراوانی اسـت کـه برای امراض پوستی و دردهای مفاصل، کمردرد، پادرد و مهمتر از همه ی برای تمدد اعصاب بسیار مفید اسـت. از آبگرمهـای مشهور آن آبگرم لاویج «بیبنو» و «شفل» را می توان نام برد کـه هرکدام خواص مخصوص بـه خودرا دارند.
حیف اسـت کـه در پاییز کویر را تجربه نکنید. پیشنهاد مـا برای کویرگردی مرنجاب و مصر نیست بلکه جندق اسـت. جندق از توابع شهرستان خور اسـت کـه در 350 کیلومتری شمال شرقی اصفهان قرار دارد. جندق از شمال بـه کویر بزرگ، از غرب بـه کویر ریگ جن و سلسله کوههـای جندق، از جنوب بـه بیابانهـای اطراف خور و از شرق بـه حاشیه جنوبی دشت کویر محدود میشود.
شهری کویری کـه آسمانش منجمها و علاقه مندان بـه ستاره شناسی رابه خود جذب میکند. وقتی بـه جندق سفر میکنید فرصت دارید تا شترسواری را تجربه کنید. علاوه بر این، حیات وحش جندق هم با کل و بز، قوچ و میش، خرگوش، قمری، کبک و تیهو و پاقرقره، انواع روباه معمولی و روباه شنی، گرگ، عقاب و البته پلنگ و یوزپلنگ جذابیتهای خاصی را دراین منطقه ایجاد کرده اسـت.
«گردشگری انبوه» باعث تخریب محیط زیست بیشتر می شود لذا باید با دیدگاه «گردشگری مسئولانه» برای حفاظت از محیط زیست حرکت کنیم.
بر طبق تعریف انجمن بین المللی اکوتوریسم (TIES)، می توان اکوتوریسم را به عنوان سفری مسئولانه به مناطق طبیعی تعریف کرد که در این سفر محیط زیست و رفاه مردم محلی حفظ می شود. چنین سفرهایی را می توان به لطف شبکه بین المللی موجود میان افراد، مؤسسات و صنعت گردشگری ایجاد کرد که در آن گردشگران و متخصصان گردشگری در مورد مسائل زیست محیطی آموزش می بینند.
همچنین اکوتوریسم ملی استرالیا، این نوع از گردشگری را به عنوان گردشگری پایدار زیست محیطی با تمرکز اولیه بر تجربه مناطق طبیعی تعریف می کند که درک، قدردانی و حفاظت از محیط زیست و موضوعات فرهنگی را تقویت می کند.
گردشگری اکوتوریسم علاوه بر به حداقل رساندن تأثیرات فیزیکی، اجتماعی، رفتاری و روانی، زمینه ایجاد فرهنگ احترام و حفاظت از محیط زیست و در عین حال ارائه تجربیات مثبت به بازدیدکنندگان و میزبانان را فراهم می کند.
در اکوتوریسم، آگاهی بیشتری نسبت به لزوم حفاظت از محیط زیست و تمایل به مشارکت در این امر وجود دارد. اکوتوریسم ممکن است به حفاظت از مکان های حساس محیطی و افزایش آگاهی در مورد مسائل حساس محیطی و اجتماعی نیز کمک کند همچنین امکان دارد فرصت های درآمدی مناسبی برای مردم محلی ایجاد کند.
پیوستن به اکوتوریسم راهی برای تضمین ادامه رونق صنعت گردشگری، ارائه مزایای اجتماعی و اقتصادی به مقاصد و جوامع در سراسر جهان است. طبیعت گردی فرصتی را برای غرق شدن در دنیای طبیعی به شیوه ای لذت بخش و مؤثر فراهم می کند. اما علی رغم هدف حفاظت از محیط زیست، اکوتوریسم می تواند حتی ناخواسته آسیب های زیست محیطی ایجاد کند چراکه اکوتوریست ها اغلب به مناطق و محیطی شکننده می روند که در معرض خطر سقوط یا فرسایش قرار دارند. اختلال در زندگی حیات وحش، حذف پوشش گیاهی با جمع آوری گیاهان و افزایش تولید زباله به دلیل حضور بازدیدکنندگان در منطقه نیز از پیامدهای احتمالی طبیعت گردی است.
برخی از بازدیدها در دوره های حساس مانند دوره های پرورش یا جوجه ریزی انجام می شود و اثرات پنهانی مانند مصرف سوخت برای سفرهای هوایی یا جاده ای نیز وجود دارد، از این رو خطر تبدیل اکوتوریسم به گردشگری انبوه علاوه بر تأثیرات زیست محیطی، تأثیرات عظیم بر سطوح مختلف نیز به دنبال خواهد داشت که از جمله آن ها می توان به پاکسازی زمین ها برای ساخت زیرساخت ها مانند جاده ها و هتل ها اشاره کنیم. به جهت کاهش این اثرات مخرب بر محیط زیست لازم است سیاستگذاران و مردم با رعایت نکاتی باعث خودداری از آسیب رسیدن به اکوسیستم شوند.
گردشگری پایدار به ساز و کاری اشاره دارد که می تواند به رونق اقتصاد محلی کمک کند، وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک را کم و خسارت ناشی از فعالیت های کاهنده کارایی سرزمین را به کمترین حد خود کاهش دهد. در واقع گردشگری پایدار اگر اتفاق بیفتد، یک معادله برد-برد خواهد بود.
گردشگری پایدار ابتدا باعث ارتقای بنیه مالی جامعه محلی می شود و وقتی که جامعه محلی از رفاه بیشتری برخوردار باشند، مجبور به حفر چاه بیشتر، قاچاق چوب و شکار بی رویه برای تامین معیشت خود نیستند. فشار بر طبیعت کاهش پیدا می کند و این موضوع به کاهش خطرات ناشی از بیابان زایی نیز کمک می کند. مزیت دوم اینکه گردشگری مسئولانه باعث آشنایی گردشگرانی که از فرهنگ ها و جوامع مختلف هستند با آیین ها و فرهنگ جامعه مقصد می شود. تعامل به وجود می آید، رواداری را افزایش می دهد و به این ترتیب کدورت ها نیز کاهش پیدا می کند.
جامعه ای با امنیت بالا در گردشگری و تبادلات فرهنگی، جامعه ای تاب آورتر است و احتمال نزاع، سقوط ارزش های اخلاقی و افزایش تمهیدات امنیتی در آن کاهش پیدا می کند.
در مقابل مفهوم گردشگری پایدار، «گردشگری انبوه» قرار دارد. گردشگری انبوه چیزی به عنوان ظرفیت برد را به رسمیت نمی شناسد. هر اکوسیستم از هر سرزمینی توانایی پذیرش حد مشخصی از مردم، مسافران و گردشگران را دارد. در صورت بی توجهی به این توانایی، تشدید روند تخریب محیط زیست کشور را شاهد خواهیم بود. این دو مفهوم در دروس دانشکده های گردشگری تدریس می شوند و حتما باید جزو اصول گردشگری به رسمیت شناخته شوند.
تبعات ناشی از گردشگری انبوه بر محیط زیست بسیار فراتر از آن چیزی است که تصور میشود. میزان تولید زباله، ورود پساب ها، شیرابه ها، تخریب های غیرعمدی به سامانه های طبیعی و آلودگی صوتی در محیط زیست افزایش پیدا می کند. به علاوه با سلب آسایش جامعه محلی، فرهنگ جامعه محلی نیز به مخاطره می افتد.
تغییر ظرفیت تحمل هر اکوسیستم اقدامی نادرست است و لازم است به سمت گردشگری یا بومگردی مسئولانه سوق پیدا کنیم. اصولا هر مکان گردشگری و طبیعی ظرفیت تحمل خاصی دارد بنابراین نباید بیش از ظرفیت از آن استفاده کرد.
گردشگران باید جز رد پا چیزی از خود در طبیعت بر جا نگذارند، پسماندهای انبوه مواد غذایی خود را با خود برگردانند و بهانه برای نبود سطل زباله در طبیعت نیاورند، به ۱۰۰ متری رویشگاه های حساس و محیط های تالابی نزدیک نشوند، آلودگی صوتی ایجاد نکنند، در حد توان برای روشن کردن آتش از پیک نیک های گازی و سفری استفاده کنند و در غیر این صورت به جای استفاده از چوب های خشک منطقه با خود ذغال به همراه داشته باشند و حتما در پایان کار خود آتش را خاموش کنند.
به عنوان مثال، در مقطعی قرار بود ساخت تله کابین دریاچه ولشت – در شهر چالوس واقع در استان مازندران – از ادامه ایستگاه هفت به سمت دریاچه ولشت ساخته شود. با مشورت یک مشاور ژاپنی امکان پذیر بودن آن را سنجیدند. مشاور ژاپنی امکان پذیر نبودن این پروژه را تایید کرد چراکه به گفته او برای اقتصادی شدن این طرح باتوجه به بودجه هزینه شده برای ساخت آن باید روزانه ۳۷ هزار و ۵۰۰ نفر از این تله کابین استفاده می کردند. با اینکه سرمایه گذار گفته بود می تواند از راه تبلیغات، روزانه این تعداد نفر را فراهم سازد باز هم مشاور ژاپنی این پروژه را امکان پذیر نداشت چراکه ظرفیت برد مقصد بیشتر از ۵۰۰ نفر نبود و نمی توان ۳۷ هزار و ۵۰۰ نفر را دور دریاچه ای که تنها ۵۰۰ نفر ظرفیت بُرد داشت، جمع کرد.
در صورت اجرای این طرح، دریاچه آرامش و زیبایی موجود را از دست می داد، اهداف آن تامین نمی شد و در نهایت اکوسیستم نیز آسیب می دید. به همین دلایل اجرای این پروژه کنسل شد.
در کوهنوردی به برنامه ریزی زیادی نیاز داریم . جستجوی مسیرها، یافتن مکانهای مناسب برای کمپینگ، یافتن منابع آب، بررسی تجهیزات ، مطالعه نقشهها، به خاطر سپردن پیشبینیهای آب و هوا تنها بخشی از موارد واجد بررسی هستند. و البته غذا نیز از اهمیت ویژه ای چه در برنامه های یکروزه و چند روزه برخوردار است.
وقتی مجبورید همه چیز را روی پشت خود حمل کنید، انتخاب درست اهمیت بیشتری هم خواهد داشت.
حمل غذای بیش از اندازه
شاید رایج ترین اشتباه در هنگام رفتن به برنامه، بسته بندی بیش از حد غذای کوهنوردی باشد. گرفتار شدن در دام “هرچه بیشتر بهتر” آسان است اما نکته اینجاست که شما مجبورید همه چیزها را در کوله خود حمل کنید و این موضوع به سرعت تبدیل به یک عذاب می شود. در این صورت انرژی بیشتری مصرف خواهید کرد و این می تواند در ارتفاعات به معنای عدم هم هوایی، از پا افتادن یا سایر موارد باشد.
برای جلوگیری از حمل غذای زیاد لازم است برای هر وعده غذایی و هم چنین میان وعده ها برنامه ریزی کنید. برای این کار می توانید از تجارب قبلی در برنامه های سبک تر استفاده کنید.
حمل غذای کمتر از میزان نیاز
بین انتخاب غذای کافی و حمل غذای ناکافی خط باریکی وجود دارد. و البته هیچ چیزی بدتر از به پایان رسیدن منابع غذایی در آخرین روز یک برنامه چند روزه یا در میان یک برنامه برای تمام روز نیست. در اینجا هم بهترین راهکار برنامه ریزی دقیق خواهد بود.
یک راهکار دیگر هم شاید خودشناسی باشد. هیچ کس بهتر از خود شما نمی داند که معمولا کمتر از نیاز برمیدارید یا بیشتر از نیازتان حمل می کنید. بررسی برنامه های قبلی به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید مرز تعادل را پیدا کنید. سوالات زیر را از خودتان بپرسید و پاسخ دهید:
اگر به این نتیجه رسیدید که معمولا کمتر از اندازه لازم حمل می کنید، می توانید همیشه یک یا چند وعده و میان وعده اضافی (بسته به تعداد روز برنامه) به آخر لیست خرید خود اضافه کنید.
حمل غذاهای حجیم
مقدار مناسبی غذا از نظر کالری حمل می کنید اما مشکل اینجاست که در کوله پشتی شما جا نمی شوند. به طور مثال حمل یک نان باگت حجیم آسان خواهد بود اما جای زیادی هم در کوله شما خواهد گرفت.
به دنبال مواد غذایی بروید که نسبت به حجم خود کالری و مواد مغذی زیادی داشته باشند. برای مثال در این مورد می توان به میوه خشک و آجیل اشاره کرد. مسلما هیچ کس از خوردن خربزه در علم کوه بدش نمی آید اما اگر بخواهید خودتان حمل کنید حساب جای سایر تجهیزات هم داشته باشید.
عدم تنوع کافی
مسلما وضعیت غذا در کوهنوردی مانند یک سفر به سواحل زیبا نخواهد بود اما همچنان می شود تا حد امکان از این شرایط لذت برد. عدم تنوع غذایی باعث می شود مواد مغذی مختلف مانند ویتامین ها، پروتئین ها و .. به حد کافی به بدن شما نرسد. از سوی دیگر روی احساس و شرایط روانی هم تاثیر منفی خواهد داشت.
سعی کنید وعده غذایی هر روز کمی متفاوت از وعده قبلی باشد. درست است که تقریباً هر چیزی بعد از صرف انرژی بسیار خوش طعم می شود، اما اجازه ندهید عدم تنوع کار را به جایی برساند که حتی با وجود گرسنگی نتوانید لقمه تان را قورت بدهید.
برای این کار می توانید از یک ترفند استفاده کنید. به طور مثال از هر نوع خوراکی بیش از یک عدد خرید نکنید. (به طور مثال یک بسته مغز آفتابگردان، یک عدد انرژی بار، یک بسته آجیل خشک، یک لواشک،…) به این شکل پس از تهیه لیست مجموعه ای متنوع از مواد غذایی خواهید داشت. البته لازم است اصول تغذیه را در موقع انتخاب در نظر داشته باشید.
عدم خوردن غذاهای خوش طعم
حتی سرسخت ترین کوهنوردان هم پس از چند وعده خوردن غذای بدمزه تسلیم خواهند شد. پس لازم است به طعم غذایی که استفاده می کنید، توجه داشته باشید. برای این کار مواد غذایی را انتخاب کنید که به طور معمول در رژیم غذایی شما قرار داشته و سیستم گوارش شما به طعم آنها عادت دارد.
همچنین همراه داشتن تنقلات مانند شوری و شیرینی می تواند هم برای تنوع و هم برای دریافت قند و بهتر کار کردن معده مفید واقع شود.
حمل غذاهای سنگین
یکی دیگر از شتباهات رایج غذایی در کوهنوردی حمل غذای سنگین است. به طور کلی هم به غذایی می توان سنگین گفت که نسبت به وزن خود کالری کمی دارد. به طور مثال برخی از میوه ها در این دسته جای می گیرند.
حمل غذای سنگین باعث می شود در ازای باری که حمل می کنید کالری کمی به دست آورید که خب نتیجه آن هم معلوم خواهد بود. این را می توان به برخی از کنسروها هم نسبت داد، که با وجود وزن قوطی و مایع کنسرو در نهایت کالری کمی ارایه می دهند.
برای در امان ماندن از این اشتباه یک قاعده کلی را در نظر بگیرید. هر ماده غذایی که در ازای هر ۱۰۰ گرم وزن، کمتر از ۳۰۰ کالری دارد را کنار بگذارید. در این صورت حمل یک کیلو مواد غذایی باید حدود ۳۰۰۰-۴۰۰۰ کالری برای بدن شما داشته باشد که تقریبا معادل کالری مصرفی چندین ساعت کوهنوردی است.
عدم استفاده از غذاهای غنی از مواد مغذی به مقدار کافی
مواد غذایی که حمل می کنید باید ترکیبی از انواع درشت مغذی ها مانند کربوهیدرات، پروتئین وچربی و همین طور ریزمغذی ها مانند ویتامین ها و مواد معدنی باشد. این مورد به خصوص در برنامه های چند روزه که ذخایر بدن کاهش می یابد اهمیت بیشتری خواهد داشت. پس اینقدر روی سوپ و نودل تاکید نکنید.
با اینکه هضم پروتئین در ارتفاع می تواند سختتر باشد اما باید در غذای خود به اندازه کافی داشته باشید. اضافه کردن مواردی مانند پروتئین بار، کنسرو تن ماهی، گوشت قرمه، میوه خشک… می تواند سفره شما را مقوی تر کند. به همین مثال ها اکتفا نکرده و به دنبال سایر موارد هم بروید.
استفاده از غذاها با آماده سازی پیچیده
غذاهای مفصل با مواد جالب مانند قرمه سبزی. همه اینها در تئوری عالی به نظر می رسد تا زمانی که آن را عملی کنید. شما در حال اتمام یک روز ۱۰ ساعته هستید و تنها چیزی که می خواهید این است که در اسرع وقت با کمترین مصرف منابع (انرژی فردی، زمان، کپسول، ظرف و ظروف) شامتان را میل کرده و به خواب بروید.
پخت و پز پیچیده در کوهستان و کمپ به دلیل عدم دسترسی به تجهیزات مناسب دشوار خواهد بود. بعلاوه کاهش فشار هوا در ارتفاعات موجب دیرتر پختن غذا هم می شود. مدیریت کپسول گاز یکی از روشهایی است که می توانید بار کوله خود را کنترل کنید. بهترین غذاها برای کوهنوردی به کمترین انرژی برای پختن و البته هضم شدن نیاز دارند.
شکر بیش از حد
شکر برای انفجارهای کوچک انرژی مفید است، اما مصرف بیش از حد مواد غذایی حاوی قند باعث ایجاد کمبود انرژی در بلندمدت می شود.
شما می بایست به دنبال منابع غذایی باشید که سرشار از کربوهیدرات و چربی های خوب هستند تا در طول روزهای طولانی انرژی شما را حفظ کنند. پر کردن بدنتان با شکر باعث می شود که پس از سوخت سریع آن در بدن، احساس خستگی و تنبلی کنید.
اطمینان حاصل کنید که وعده های غذایی و میان وعده های شما متعادل هستند!
عدم شناخت نیازها و ترجیحات غذایی خود
در پایان ، هیچکس بهتر از شما ترجیحات غذایی شما را نمی داند.
قبل از رفتن به کوه، دور از تمدن، برای تمرین رژیم غذایی خود در خانه وقت بگذارید.
قبل از اینکه مسیر طولانی را از طریق کوهنوردی طی کنید، باید ایده خوبی در مورد میزان غذای مورد نیاز خود در طول فعالیت زیاد داشته باشید و اینکه چه نوع غذایی برای بدن شما مناسب است. سعی کنید خود را با سایر افراد کمپینگ یا کوهنورد مقایسه نکنید.
هر کس متفاوت است و مهم ترین چیز این است بفهمید چه چیزی برای شما بهتر کار می کند..
بک پکینگ و کمپینگ یکی از قدیمی ترین نوع سفرها و همچنین از نظر هزینه ایی یکی از بصرفه ترین و ارزان ترین سفرها است که در عین حال بسیار هم عالی و لذت بخش است؛ به عبارتی وارد یک ماجراجویی و کاملا متکی به خود در هر شرایط در طول سفر می شوید.
اگر شما اهل سفر با کوله و کمپینگ (اردو) باشید و یا تمایل به تجربه این نوع سفر لذت بخش را داشته باشید،
صد
در صد بهتر است که درباره نکاتی مربوط به آن بویژه کوله بندی و جزئیات
لوازم همراه مورد نیاز و اطلاعاتی که باعث شود شما در سفرتان به مشکل
برنخورید و یا نکاتی که از قبل نمی دانسته اید و با رعایت آن ها سفر بهتری
خواهید داشت را مطالعه نمایید.
با ما باشید تا به
بحثی پیرامون راهنمای جامع کوله گردی (بک پکینگ) بپردازیم و امیدواریم برای
شروع سفر یا سفرهای بعدی تان مفید واقع گردد.
در سفر، یک یا چند همسفر خوب، لذت مسافرت را چند برابر می کند.این قضیه در راستای کوله گردی بیشتر صادق است به دو دلیل:
در صورت نبود همسفر باز جای نگرانی نیست، شما با ذهن خودتان می توانید در هر شرایطی از سفر لذت ببرید.
و این هم بگوییم که طبق آمار، بیش از 60% از گردشگرها بک پگینگ، بصورت انفرادی سفر می کنند اما حتما در کوله گردی انفرادی باید در زمینه های مربوطه و اینکه در دل طبیعت بقول معروف تنهایی از عهده خودتان بر بیایید اصل مهمی است.
چه در حالت عادی مانند آشپزی و تهیه غذا، کار کردن با ابزارهای همراهتان و…. و چه در حالت اضطراری مانند جراحت که حداقل اندک آشنایی به کمک های اولیه برای خودتان داشته باشید.
هرچند که آدم در دنیای طبیعت و بدور از شهر و شلوغی، از زمان فارغ می شود و این اتفاقا یکی از تاثیرهای خوب طبیعت دوستی و طبیعت گردی است اما بدانید که اگر ساعت را احتساب نمی کنید،
حداقل تعداد روزها رو در نظر بگیرید، با مثال بگوییم؛ شما قصد سفری 3 روزه در دل کوهستان را دارید اما هوس می کنید در طول سفر مثلا دو روز بیشتر بمانید، خب در این صورت کمبود منابع مانند آب و غذا، باتری ها چراغ قوه، گوشی و … سفر را برایتان تلخ ممکن است بکند.
برعکس این قضیه هم هست که اگر سفری مثلا 10 روزه را در 6 روز انجام دهید، فقط بار سنگین با خودتان کشیده اید و در راستا منابع و مواد غذایی تان اسراف کرده اید.
بطور خلاصه، اگر اهل ورزش منظم نیستید، حداقل بدن تنبلی نداشته باشید!
چون
که در این صورت پس از روز اول حرکت و پس از اولین شب اقامت، فردا بدنتان
کوفته می شود و بجای تمایل ادامه سفر، بیشتر با خودتان می گویید کاش الان
تو تختم خونه خواب بودم!
همچنین قبل سفر، از سلامتی جسمانی خود و همسفرانتان مانند عدم وجود سرماخوردگی و… مطمئن باشید.
مهمتر از همه، از مشکلات فیزیکی خود و همسفرانتان و یا حساسیت به موادها غذایی خاص، گیاهی خاص و … اطلاع داشته باشید.
در صورت رفتن به اماکن طبیعی معروف هر شهر و کشور، طبیعتا بغیر از گزینه چادر زدن، گزینه اقامت در مهمانسراها، کلبه های زیبا و مانند آن ها هم پیش روی شما هست.
اما در سفر به اماکن خلوت، یعنی جاهایی که افراد کمتری می روند و بیشتر مخصوص کوله گرد ها حرفه ایی است،
برای اقامت در مهمانسراها در جاهای خلوت و پرت احتیاط بخرج بدید؛ برای مثال ممکن است که در نیمه شب نقشه ایی برای تهاجم به شما و غارت کردن وسائل همراه، تجهیزات الکترونیک و پول نقد همراهتان را داشته باشند و حتی اتفاقاتی بدتر…
برای این موضوع، اگر مسیر سفرتان صعب العبور است طبیعتا نباید انتخاب اولین سفر کوله گردی تان، اینطور باشد.
این قضیه خیلی بیشتر در سفرها کوهستانی بدلیل دشواری مسیرها عبور، تغییرات آب و هوایی شدید نسبت به شهر و … صادق است. یا در جنگل ها، مواجه با حیات وحش و حیوانات نا اهلی دغدغه می تواند باشد.
بنابراین برای حداقل دو سه بار سفر اولتان، بهتر است سفری را انتخاب نکنید که مناسب یک کوله گرد حرفه ایی است که زندگی اش در این سفرها و مسیرها گذشته است!
این یک حقیقت محض است که یکی از هدف ها اصلی کوله گردی، حفاظت از محیط زیست می باشد و پس ترجیحا وسایل حمل و نقل عمومی بهتر است،
بویژه برای مسیرهای صعب العبور و یا در شرایط آب و هوایی دشوار، شماو خودروی شخصی تان درصورت بروز مشکل فنی و وارد نبودن به تخصص مکانیک، سفر را برایتان تلخ می کند چرا که در سفرهای کوله گردی با توجه به مسیرهای هدف، انتظار آنتن دهی گوشی خود و یا دسترسی آسان به امداد خودرو را نداشته باشید.
حجم کوله پشتی، وزنی که میتواند تحمل کند یا جنسی که دارد سه معیار مهم برای انتخاب کوله است.
برای خرید حتما وقت بگذارید و راهنمایی از مغازه مورد نظر بخواهید و آن ها هم بعنوان اینکه شما مشتری و خریدار هستید موظف هستند که راهنمایی صادقانه کنند شما را، در غیر این صورت خرید را از جای دیگر باید انجام داد.
اگر خودتان برای انتخاب کوله مورد نظرتان اطلاعات کافی ندارید، مسیر و مقصد سفر، فصل سفر و وسایلی که همراهتان هست را با متصدی فروش در میان بگذارید. در حالت کلی هم یک کوله باید حداقل 13 الی 15 کیلوگرم را تحمل کند.
شاید عنوان کلیشه ایی باشد! و بگویید جای توضیح ندارد،
برای مثال در فصول سرد لباس ها گرم و پشمی و در فصول گرم بالعکس لباس هایی راحت و نخی، روشن و نازک و تا حد امکان نسبتا پوشیده که آفتاب سوختگی نگیرید مناسب است اما بغیر از این نکات کلیشه ایی، فاکتورهای دیگری هم هست که بهتر است اطلاع داشته باشید.
برای مثال وزن لباس؛ در اولین فکر ممکن است بگویید مگر لباس چقدر وزن دارد که بخواهیم سر چند گرم کم یا زیادش بحث کنیم، اما همانطور که در اول مطلب هم گفتیم، در کوله گردی و سفرها پیاده روی در دل طبیعت، صحبت، صحبته کیلو نیست، بلکه گرم است!
یا مثلا شاید در فصل پاییز حالا باز بستگی به زمان دقیقش و موقعیت جغزافیایی، فکر کنید که لباس ها گرم و پشمی لازمتان است.
اما بعد میبینید که هوا آنقدر سرد نیست، اما بارش وجود دارد، آنگاه نه تنها لباس گرم و ضخیم که وزن بیشتری هم دارد به کارتان نمیاید، بلکه خیس می شود و وزنی شاید بیش از دو برابر بگیرد و خشک شدن آن ها هم زمان زیادی می برد. در صورتی که یک لباس بارانی ضد آب سبک از جنس پلاستیک و… کافی تان بود.
همچنین معیار های دیگر هم در نظر بگیرید؛ برای مثال لباستان بهتر است که: در برابر اشعه خورشید مقاوم باشد، دارای خاصیت آنتی باکتری باشد، منافذ هوا داشته باشد، در برابر حشرات از شما محافظت کند و جیب به اندازه کافی داشته باشد.
در صورت سرد نبودن هوا حتما صندل به همراه داشته باشید،
چرا که هر چند ساعت یکبار، باید پایتان هوایی بخورد وگرنه خسته و کلافه خواهید شد.
همچنین کفشتان، در فصل های گرم بهتر است که منافذ هوایی داشته باشد و در فصول سرد برعکس خاصیت ضد آب و عایق هوا را داشته باشد.
مهمتر از همه، هنگام خرید کفش استانداردی را انتخاب نمایید که با توجه به استاندارد ساختش، کمترین احتمال پیچ خوردگی مچ پایتان وجود داشته باشد.
درصورتی که از نظر وزن بارتان و وجود فضا مشکلی ندارید، در هر شرایط، حداقل چند مدل کفش داشته باشید: پوتین، کتانی استاندارد، صندل و… چه در سرما چه در گرما !
حتما در سفرتان کفش یدکی داشته باشید،
حالا از همانی که پوشیده اید یا نوعی دیگر، چرا که درصورت خرابی مثلا لباس، باز می توان کاری کرد؛ برای مثال با چیزی بست یا با نخ و سوزنی بطور موقت دوخت اما برای کفش، بعید است که بتوان وسط کویر یا کوهستان، کفش را تعمیر کنید، چرا که فشار زیادی به آن است و از نظر تداوم فایده ای ندارد.
در این مورد خلاصه تر بگوییم؛ برای چادر دو نکته کلیدی ملاک است:
• وزن چادر که یکی از سنگین ترین تجهیزات همراه است.
• جنس چادر، چادرهای مسافرتی قیمت های نسبتا بالایی دارند و البته متنوع؛ یعنی قیمت ارزان هم هست،
اما برای خرید، خرج یکباره برای همیشه بکنید، یعنی شاید بودجه تان را یک و نیم برابر کنید، چادر مسافرتی ایی بخرید که برای همیشه برایتان کافی و با کیفیت باشد. اما حساسیت در خرج هزینه، چادری را نصیبتان می کند که ممکن است حتی برای اولین بار استفاده، باز نشود و در سیستم مکانیکی آن نقص پیش آید درصورتی که یک بار هم استفاده نکرده اید! به ضد آب بودن چادر هم بسیار توجه کنید.
راهنمای جامع کوله گردی (بک پکینگ)
• میخ و چکش
• لنگر مخصوص چادر
• پادری هم برای بیرون و هم درون چادر
• جعبه ابزاری مختصر درصورت وجود نقص فنی
• لوازم مخصوص دوخت و دوز
• طناب ها مقاوم و ضخیم
• فن تهویه شارژی یا با باتری
• خاک انداز و جارو
کیسه خواب دو نوع است:
برای این نوع سفر، بدلیل دوری از امکانات راحت تر شهری و لوازم خانگی، غذاهای ساده و بی دغدغه برای درست کردن ارجحیت دارد اما از طرفی هم بخاطر نوع سفر، باید حاوی انرژی و کالری خوب و بالایی باشد.
در این نوع سفر، غذاهای مقوی و پر کالری را بویژه از زمان عصر به بعد بهتر است که زیاده روی و پرخوری نشود، چرا که برعکس تصور ممکن است بی حال و کند و حس سنگینی به آدم بدهد؛ پس به اندازه متناسب غذا را مصرف نموده و برای انرژی از نوشیدنی های انرژی زا مثل نوشیدنی های کافئین دار (چای، قهوه و…) یا نوشابه ها انرژی زا و امثال آن مثل آب میوه استفاده نمایید.
هنگام صبح هم با معده خالی و ناشتا، یک عدد سیب مصرف کنید چرا که تاثیر خوردن سیب در ناشتا بودن از چای و قهوه برای سرحال شدن بیشتر است.
همچنین مصرف روزانه غذای با کالری مناسب به مقدار 680 الی 1200 گرم (بسته به جثه فرد) مناسب است.
چند خوراک پیشنهادی که حتما باید همراه داشته باشید:
• چای کیسه ایی، قهوه نسکافه
• اگر ضررشان برایتان اهمیت چندان ندارد، نوشابه ها انرژی زا
• قمقمه حاوی آب میوه تازه که هم تشنگی را برطرف کند و هم انرژی دهد
• میوه های تازه بویژه میوه هایی که زود خراب نمیشوند و له شدنی نیستند
• تخم مرغ آب پز
• غذاهایی مثل کتلت و کوکو بشرطی که تازه پخت باشد.
• غذاها کنسروی
• ماکارونی، نودل، سوپ آماده
• شیرینی جات خشک یا شکلات مانند حلوا شکری که هم باز سالم تر است و هم انرژی زا است.
• سیب زمینی، بلال و ذرت که ماندگاری، انرژی و طرز تهیه خوب و راحتی دارند.
بیشتر در طبیعت گردی، آتش درست کردن باب است اما به محیط زیست آسیب می زند و حتی گاها باعث آتش سوزی.
اما اجاق گاز سفری کوچک یا گاز پیکنیکی بهتر است ولی تنها عیب آن ها، سنگین شدن بار است اما یک شخص طبیعت گرد،
طبیعت را دوست دارد و اگر منطقی فکر کند با درست کردن آتش، آسیب به طبیعت نزده و گرفتن فرصت استفاده از طبیعت سالم و تمیز را از دیگران نمیگیرد.
طبیعتا در این نوع سفر بویژه فصل گرم، آب کافی اساسی ترین نیاز در طول سفر است و این نیاز مخصوصا اگر سفر طولانی باشد کم نیست و بجای اشتباه کردن و حمل چندین لیتر بطری آب، از دستگاه های تصفیه ساز آب که معمولا کوچک و سبک بنسبت هستند استفاده کنید و با آن ها، از آب چشمه ها و دریاچه ها استفاده نموده و تصفیه نمایید.
در مناطق گرم و خشک بویژه بیابانی، درصورت کمبود آب، چاهی کوچک در حد یک کاسه حفر نموده و روی آن یک کیسه پلاستیکی بکشید و توجه کنید که در معرض نور آفتاب باشد که از طریق تعریق و میعان، آب نوشیدنی بدست بیاورید.
• دستمال کاغذی، دستمال های عادی هم خشک و هم مطوب
• لوازم مخصوص شست و شو (صابون و مایع دست شویی و ظرف شوری، پودر شست و شو دستی و…)
• قرص ها و داروها ضد سرماخوردگی و حساسیت
• دارو مسکن
• کرم ضد افتاب در فصول گرم
• پماد ها التیام بخش درصورت کشیده شدن پوست به سطح سخت یا گزیدگی
• مواد ضدعفونی کننده
• داروهای شخصی درصورتی که با تجویز پزشک، نیاز به مصرف روزانه دارو دارید.
• لوازم کمک ها اولیه مخصوصا پانسمان و چسب زخم و بتادین
• قرص های مخصوص کنترل دفع غذا (سهل کننده و بالعکس) چرا که تغییر موقعیت جغرافیایی و آب و هوا در دفع انسان تاثیر می گذارد.
گردشگری به عنوان فعالیت سفر و تور تعریف می شود. در اصل مجموعه ای از فعالیت های متصل به گردشگران هنگام سفر به یک مکان است. و بنابراین ، گردشگری به عنوان یک صنعت به معنای همان موارد است ، اما از دیدگاه اقتصادی و پولی.
جهانگردی یک صنعت بسیار گسترده ، پر جنب و جوش ، پویا و دارای رشد است. جهانگردی به عنوان یک صنعت مجموعه ای از کلیه فعالیتهای تجاری است که در هنگام بازدید از مکانهای مختلف از طریق گردشگری ، تور یا مسافرت ، به نیازهای گردشگران پاسخ می دهد.
گردشگری در حقیقت یک صنعت بسیار گسترده است که از بخش های مختلف یا صنایع فرعی مختلف تولید شده و محصولات و خدمات مختلف و مشابهی را ایجاد می کند که باعث تقاضای گردشگری می شود و در واقع عمل تور و مسافرت را برای گردشگری ممکن می سازد.
بنابراین ، صنعت گردشگری می تواند به عنوان مجموعه صنایعی تعریف شود که با فراهم کردن زیرساخت ها و محصولات و خدمات، تسهیل می شود و سفر را برای اهداف مختلف و سفر به مکانهای تفریحی و منافع تجاری امکان پذیر می کند.
صنعت گردشگری درمجموع در مورد فراهم کردن وسایل لازم برای کمک به گردشگران در طول سفر خود است.دو روش برای بررسی تعریف صنعت گردشگری وجود دارد: طرف تقاضا و طرف عرضه .
با تعریف جهانگردی ، این فعالیتی از سمت گردشگران یا افرادی است که برای مقاصدی سفر می کنند و شامل تمام کارهایی است که آنها در طول سفر خود انجام می دهند. به این ترتیب گردشگری به عنوان صنعت تبدیل می شود به مجموع تمامی محصولات و خدماتی که توسط گردشگران مصرف یا استفاده می شود و به طور مستقیم و غیرمستقیم از فعالیت های گردشگری آنها پشتیبانی می کنند . به این ترتیب ، رزرو سفر ، حمل و نقل ، اقامت در هتل ، غذا ، بازدید از مقصد و غیره ، همه به بخشی از گردشگری تبدیل می شوند.
طرف عرضه فقط به طرف دیگر این موضوع نگاه می کند. بنابراین ، تعریف صنعت گردشگری سمت عرضه ، مجموعه ای از تمام صنایعی است که کلیه محصولات و خدماتی را ارائه می دهد که به طور مستقیم و غیرمستقیم به گردشگران در سفر خود کمک می کند و سفر و فعالیت گردشگری را برای مردم امکان پذیر می کند.
از این صنعت به عنوان صنعت مسافرتی و گردشگری و همچنین به عنوان صنعت مسافرتی نیز یاد می شود. سفر با اینکه تفاوت چندانی ندارد و همیشه به معنای گردشگری نیست ، اما صنعت گردشگری اغلب به عنوان صنعت مسافرتی خوانده می شود. این در شرایطی است که مسافرت معمولاً از نظر اقتصادی ، پولی و اقتصادی به عنوان گردشگری در نظر گرفته می شود.
صنعت گردشگری از طریق شبکه گسترده ای از صنایع مرتبط و همچنین سایر صنایع جانبی که هدفشان ارائه خدمات به گردشگران و مردم درطول سفر برای اهداف مختلف است ، فعالیت می کند.
بر این اساس دو ویژگی مهم گردشگری به وجود می آید. اول اینکه ، جهانگردی دارای زنجیره ای با ارزش است که شامل صنایعی است که در مجموع به گردشگران خدمت می کنند و همچنین این صنعت را می سازند. دوم ، از آنجا که گردشگران مختلف بسته به نوع گردشگری خود نیازهای متفاوتی دارند ، این صنعت با استفاده از نسبت های مختلف هر یک از محصولات و خدمات ، تفاوت های کمی به آنها می دهد.
زنجیره ارزش گسترده گردشگری شامل خدمات مسافرتی و توری مانند موارد زیر است: رزرواسیون وپیش فروش بلیط ؛ صنعت حمل و نقل (سفر و حمل و نقل بین المللی و ملی)؛ محل اقامت؛ صنعت میهمان نوازی؛ غذا و نوشیدنی؛ محصولات گردشگری و مقصد و محصولات و خدمات مرتبط؛ سفر و حمل و نقل محلی.
گردشگری را می توان از دو طریق طبقه بندی کرد ، یکی مسافت یا منطقه و دیگری براساس نوع گردشگری. طبق طبقه بندی اول ، گردشگری می تواند یک جهانگردی بین المللی باشد. این نوع گردشگری سفر از یک کشور به کشور دیگر را تحت پوشش قرار می دهد و گردشگران را توریست های بین المللی می نامند. طبقه بندی دوم گردشگری داخلی است. این به معنای مسافرت از یک شهر یا ایالت دیگری به شهر دیگری داخل کشورخودتان است و گردشگران ، مسافر یا گردشگران داخلی هستند. کمیت و ارزش خدمات صنعت گردشگری که توسط گردشگران بین المللی مصرف می شود به میزان قابل توجهی بالاتر از آنچه مورد استفاده گردشگران داخلی است قرار دارد.
دوم اینکه براساس نوع گردشگری. در اینجا گردشگری از دو نوع تشکیل شده است یعنی گردشگری تفریحی و گردشگری تجاری. هر یک از اینها انواع مختلف دیگری از گردشگری را دارند. گردشگری اوقات فراغت شامل انواع تفریحی ، تفریحی ، ورزشی و انواع دیگری از گردشگری است. گردشگری تجاری به معنای مسافرت برای اهداف تجاری و شامل گردشگری MICE و سایر انواع گردشگری تجاری است.
در این طبقه بندیِ جهانگردی بر اساس انواع نیز ماهیت ، کوانتوم و ارزش خدمات گردشگری ارائه شده توسط این صنعت تا حد زیادی بسته به نوع گردشگری متفاوت است.
همه اینها به طور گسترده ای تمام چشم انداز بازار یا بازارِ هدفِ صنعت گردشگری را با کل مجموعه مخاطبان هدف ایجاد می کند. و طبقه بندی جهانگردی باعث ایجاد بخش های مختلف بازار و بخش مشتری می شود.
همه اینها زنجیره ارزش گردشگری گسترده نیز هست. این زنجیره ارزش با توجه به این بخش های بازار گردشگری ، به نسبت های مختلفی عمل و خدمت می کند.
از اردیبهشتماه امسال برنامهای که از آن با نام «پروژهی ساماندهی دریاچهی الموت» نام بُرده شده است، گفتوگوهایی را پیشآورده و شماری از دوستداران زیستبوم را نگران دریاچهی اوان و پیامدهای انجام چنین پروژهای ساخته است. روشن است که هرگونه دستاندازی به طبیعت، حتا اگر سرپرستان پروژهها با صدای بلند چنین وانمود کنند که «به قانون محیط زیست احترام میگذاریم» (آنچنان که مدیرکل میراث فرهنگی قزوین از زبان سرمایهگذاران بازگو کرده است)، باز پیامدهای زیستبومی خواهد داشت.
نخست باید پرسید که تصویب و انجام چنین پروژهای چه سودی دارد؟ سرپرستان میراث فرهنگی استان قزوین آرمان خود را «ایجاد بسترهای گردشگری و توریستی و رونق مسافر و افزایش کسب و کارهای گردشگری در منطقه» برشمردهاند و گفتهاند که چنین آرمانی آنها را برانگیخته تا پروژهی یادشده را به بخش خصوصی واگذار کنند (ایسنا، 29 اردیبهشت). اکنون نیز پس از گفتوگوهایی که در فضای مجازی پیش آمد، بهگونهی رسمی اعلام کردهاند که با واگذاری پنج درصد از 150 هکتار درخواستی سرمایهگذار، موافقت کردهاند(گزارش ایسنا، 2 خرداد).
با شنیدن چنین خبری هر دوستدار زیستبومی حق خواهد داشت بپرسد در این روزها که بهسبب فراگیری بیماری کرونا بسیاری از بخشهای گردشگری بسته یا نیمهبسته است، چه بایستگیای سبب میشود که چنین شتابزده بخشی از زمینهای دریاچهی اوان برای ساخت «مجتمع گردشگری» در پیرامون این دریاچه به بخش خصوصی واگذار شود؟ درست است که کرونا مهمان همیشگی ما نیست و چهبسا روزی درمانی برای آن پیدا شود؛ اما چرا مسوولان محیطزیست از درنگ ناگزیری که در کاروبار گردشگری پیش آمده است بهره نمیبرند تا با باریکبینی و دقت افزونتری چنین پروژههایی را بیشتر بررسی و سپس تصویب کنند؟ بهویژه آنکه یکی از نگرانیهای جدی انجام این پروژهها کاهش حجم آب دریاچهی اوان است.
از سوی دیگر، درحالی (دوم خرداد) گفته میشود که با پنج درصد واگذاری زمینها موافقت شده است که در 26 اردبیهشتماه مسوولان محیطزیست ناگزیر شده بودند کار پروژه را به سبب «تهدید رسوبات و تخریب بیش از اندازه»، متوقف کنند (گزارش تارنمای صدا و سیما).
درخور نگرش است که از فروردینماه امسال مشکل مدیریتی دریاچهی اوان، میان دولت و بخش خصوصی و کشمکش میان این دو بخش، وجود داشته و ساماندهی دریاچه اوان را با دشواری روبهرو ساخته است تا بداناندازه که فرماندار قزوین از «بی متولی بودن دریاچه اوان» شِکوهها کرده و گفته بود: «معلوم نیست متولی دریاچهی اوان بخش خصوصی است یا بخش دولتی؟» (باشگاه خبرنگاران جوان، 7 فروردین 1400). وی گفته بود: «به نظر میرسد اجرای طرحهای سودآور توسعهی گردشگری برای اهالی و سکنهی بومی روستای اوان و سایر روستاهای اطراف دریاچه میتواند مشکل کمبود اقامتگاه در کنار این دریاچه را برطرف کند، اما تهدیدات زیستمحیطی دریاچه اوان از جمله رشد سریع خزهها و شکار پرندگان مهاجر فقط از طریق دخالت موثر سمنهای زیستمحیطی مستقر در منطقه گردشگری اوان از بین خواهند رفت». پرسش همینجاست که واگذاری پنج درصد از دریاچهی اوان به بخش خصوصی آیا با در نظر گرفتن دیدگاه «سمنهای زیستمحیطی» بوده است؟
به هرروی، علیرضا خزایلی مدیرکل میراث فرهنگی قزوین، در گفتوگو با ایسنا گفته است: «پروژهی گردشگری اوان در محدودهی ۵ هکتار انجام میشود، این وسعت مساحتی است که با طی مراحل قانونی از طریق امور ارضی و اداره کل منابع طبیعی برای سرمایهگذاری بهصورت شفاف و قانونی در اختیار سرمایهگذار قرارگرفته و دارای پیوست زیست محیطی است؛ طبق بررسی صورت گرفته پروژه آسیبی به حجم آب دریاچه وارد نمیکند». هرچند آنهایی که نگران آسیبدیدن زیستبوم دریاچه اوان هستند نمیتوانند تا بدیناندازه و با اطمینان از آسیبندیدن زیستبوم دریاچه سخن بگویند!
نقل از امرداد
آن چه اغلب طبیعت گردان و گردشگران مبتدی، حتی بیشتر از خطر خرس ها و حشرات، نگران آن هستند این است که چگونه در طبیعت به دستشویی ( توالت صحرایی ) بروند. این کاری است که انسان ها برای هزاران سال آن را انجام داده اند. بنابراین قبل از اینکه سفر خود را آغاز کنید و بخواهید در طبیعت به دستشویی ( توالت صحرایی ) بروید موارد زیر را بررسی کنید. پس تا انتهای این مطلب را مطالعه نمایید .
از قانون ( هیچ سرنخی از خودت جانذار ) استفاده کنید: یکی از بهترین کارهایی که می توانید در حق سایر گردشگران انجام دهید تمیز کردن محل،حتی تمیزتر از روز اول آن است .
بررسی کنید و ببینید آیا قوانینی درباره دفع ضایعات انسانی در آن محل وجود دارد یا خیر:
برخی مناطق مرتفع، حساس یا پر رفت و آمد قوانینی برای جمع آوری و دفع ایمن
فضولات خشک انسانی دارند که از افراد می خواهد این گونه ضایعات را در کیسه
ای با خود حمل کنند.
فراتر از موارد فوق، چند اصل مهم وجود دارد که باید آن ها را رعایت کنید. پس بیاید برویم سر اصل مطلب!
مکانی را انتخاب کنید که از محل چادرزنی یا کاروان شما دور باشد. برخی افراد ممکن است بیش از یک مکان را برای این کار تعیین کنند. هنگام انتخاب مکان برای دستشویی، بسته به جایی که هستید همیشه موارد زیر را در نظر بگیرید: در کنار آبراه های کوچک: در این مکان ها هرگز مستقیما داخل دریاچه، تالاب یا جریان آبراه ادرار نکنید. همیشه حدود ۲۰۰ فوت ( تقریبا ۷۰ قدم) از منبع آب فاصله بگیرید. در کنار آبراه های بزرگ: اگر عضوی از یک گروه رفتینگ و قایق سواری هستید که در کنار رودخانه های بزرگ مستقر می شوند، در صورت اجبار میتوانید مستقیما به داخل آب ادرار کنید. در این مناطق جریان آب ادرار را در خود حل کرده و می برد و همچنین از اشباع زمینی که در آن چادر زده اید جلوگیری می شود. البته توصیه ما این است که این کار را انجام ندهید .در ادامه این مطلب روش هایی آورده شده که میتوانید ابتدا از آنان استفاده نمایید . مناطق کوهستانی و مرتفع: در مناطق کوهستانی که محدوده زندگی بزهای کوهی است، توصیه می شود روی یک تخته سنگ ادرار کنید. بزها به نمک های موجود در ادرار جذب می شوند و با کندن خس و خاشاک اطراف در جستجوی بلور نمک محل را پاکسازی می کنند.
اگر برای ادرار کردن چمباتمه می زنید(نشسته ادرار می کنید) زمین نرمی پیدا کنید تا ادرار روی لباستان ترشح نکند(مثلا برگ های سوزنی کاج روی زمین مناسبند). حالت نشستن بازتر به شما در حفظ تعادل کمک می کند. مطمئن شوید شلوار، کفش ها، بند کفش و سایر وسایلتان در معرض ادرار قرار نداشته باشند. به شیب زمین توجه کنید و در سربالایی ادرار کنید تا جریان مایع به سمت پایین سرازیر و از شما دور شود.
اگر جایی که ادرار می کنید شلوغ است و فضای شخصی کافی در اختیار
ندارید، می توانید یک لنگ،حوله پیاده روی به دور خود بپیچید تا دیگران شما
را نبینند. و یا اگر شخص دیگری همراه شماست می تواند مراقب نزدیک شدن سایر
گردشگران باشد تا شما به کارتان برسید.
یک فانل ادراری( دستگاه دفع
ادرار سرپایی که معمولا برای بانوان استفاده می شود) به شما کمک می کند در
هوای سرد و بارانی و یا در بیابان و کوهستان که فضای شخصی زیادی وجود
ندارد، بتوانید ایستاده ادرار کنید. استفاده از آن را از قبل در خانه تمرین
کنید. در صورت امکان فانل را آبکشی و خشک کرده و در یک کیسه پلاستیکی حمل
کنید.
در پیاده روی های روزانه می توانید تعدادی دستمال توالت و یک کیسه پلاستیکی زیپ دار با خود حمل کنید. دستمال های مصرف شده را داخل پلاستیک انداخته و به محض رسیدن به منزل در سطل آشغال دفع کنید.
اگر شب ها در چادر می خوابید و نمیخواهید در سرمای شب برای دستشویی کردن بیرون بروید، کافی است از یک بطری( در صورت لزوم متصل به یک فانل) استفاده کنید. بطری دربسته را خارج از چادر گذاشته و صبح هنگام، آن را دور از مکان چادرزنی جایی در میان بوته ها خالی کنید.
قبل از آنکه سفر خود را آغاز کنید مطمئن شوید تجهیزات زیر را با خود به
همراه دارید و تکنیک های صحیح استفاده از آن ها را یاد بگیرید. تجهیزات لازم: علاوه بر موارد اولیه یعنی دستمال توالت و ژل ضدعفونی کننده دست موارد زیر را نیز همراه داشته باشید:
کیسه پلاستیکی زیپ دار:
دستمال های مصرف شده را در کیسه انداخته و با خود ببرید . برای پنهان کردن
محتویات کیسه می توانید از کیسه مشکی یا آن را با فویل آلومینیومی استفاده
کنید.
بیلچه مسافرتی: اغلب آن ها بسیار سبک وزن بوده و برای کندن یک گودال کوچک بسیار کاربردی هستند.
کیسه یا محفظه مخصوص فضولات جامد:
در برخی مناطق کوهستانی، حساس یا پر رفت و آمد لازم است که فضولات جامد
انسانی را در کیسه یا محفظه ای انداخته با خود حمل کنید. در این صورت باید
برخی لوازم دفع فضولات انسانی را با خود بیاورید. برخی از آن ها کیسه های
پلاستیکی ساده ای هستند که با نام “کیسه آبی” شناخته می شوند و برخی دیگر
کیسه های مهر و موم شده و دولایه ای هستند که حاوی ژل جاذب نیز می باشند.
اگر قرار است با وسایل نقلیه بزرگتری جابجا شوید( مانند کمپ زدن با ماشین
یا قایق سواری در مناطق دورافتاده) می توانید یک سطل فلزی درب دار با یک
کیسه پلاستیکی بزرگ و قابل تجزیه را به عنوان یک دستشویی سیار کاربردی و کم
هزینه با خود حمل کنید.
برای حفر
گودال باید حدود ۲۰۰ فوت (۷۰ قدم) دورتر از محل اتراق و یا آبراه و رودخانه
در نظر یگیرد . برای ایجاد فضای خصوصی تر می توانید از بوته های کوچک
استفاده کنید. همواره به محیط اطراف توجه داشته باشید تا راه برگشت به
چادرها را گم نکنید مخصوص در هوای تاریک . سعی کنید زمینی نسبتا نرم پیدا
کنید که آفتاب گیر هم باشد. این شرایط به تجزیه بهتر و سریعتر فضولات کمک
می کنند. از یک بیلچه، چوب، سنگ یا پاشنه کفش استفاده کرده تا چاله ای به
قطر تقریبی۱۰ سانت و عمق حدودا ۲۰ سانت حفر کنید.
اگر زمین بیش از حد
سفت یا سنگلاخ است، تکه سنگی را بلند کرده و از فضای زیر آن استفاده کنید.
سپس تکه سنگ را سر جایش قرار داده و یا فضولات را در کیسه با خود حمل کنید.
در توالت صحرایی تا حد امکان استفاده از دستمال را کاهش دهید.
در صورتی که دستمال همراه نداشتید یا به اتمام رسید می توانید با اشیاء
طبیعی مانند برگ های بزرگ( که سمی نباشند)، سنگ های گرد و بدون لبه و یا
حتی از گلوله برفی برای تمیز کردن خوداستفاده کنید.
دستمال توالت یا
اشیاء طبیعی استفاده شده را در چاله ای که کنده اید بیندازید.و یا حتی
بهتر، آن ها را در کیسه ای پلاستیکی با خود ببرید.
استفاده از دستمال
های مرطوب می تواند هر از گاهی مفید باشد اما آن ها را در داخل چاله
نیندازید. این دستمال ها باید مانند لوازم مربوط به قاعدگی بانوان در کیسه
پلاستیکی از محیط خارج شوند.
پس از رفتن به توالت صحرایی ،فضولات و زباله (شامل دستمال توالت نیز می شود) درون چاله را مجددا با خاک بپوشانید و چاله را کاملا پر کنید. با کف کفشتان خاک را خوب فشرده کنید و برای اینکه دیگران در آن محل چاله نکنند یک تکه سنگ یا شاخه درخت روی آن قرار دهید. می توانید یک تکه چوب را مستقیما در خاک فرو کنید تا گردشگران بعدی که دنبال یک مکان مناسب برای دستشویی می گردند آن مکان را حفر نکنند.
دست های نشسته می تواند در طی سفر یا بعد از آن منجر
به بیماری های گوارشی شود. در اینجا نکاتی را می آموزید که به شما کمک می
کند در مواقع عدم دسترسی فوری به آب بتوانید دست هایتان را تمیز نگه دارد:
با خود ژل ضدعفونی کننده دست(یا دستمال مرطوب) حمل کنید و همیشه بعد از
مدفوع کردن و قبل از غذا خوردن از آن استفاده کنید. بدون شک، شستشوی دست ها
با آب و صابون و مالیدن آن ها به هم روش بهتری برای تمیز کردن است اما در
مواقع عدم دسترسی به آب، ژل نیز می تواند نقش مشابهی را ایفا کند.
در اقامت های طولانی تر، ممکن است بخواهید از یک
شستشوی کامل بدن در آب لذت ببرید یا لااقل تنی به آب بزنید. در این صورت
لازم است نکات زیر را رعایت کنید:
هیچوقت مستقیما داخل دریاچه یا رودخانه خود را با کف نشویید، حتی با صابون زیست تخریب پذیر. این کار می تواند به آبزیان اسیب جدی وارد کند.
اگر تصمیم به استفاده از صابون گرفتید، دقت کنید که حتما بدون بو و زیست
تخریب پذیر باشد. قبل از ورود به آب هرگونه ضدآفتاب یا کرم دورکننده حشرات
را از پوست خود پاک کنید. این قبیل مواد شیمیایی می توانند یک حوضچه یا
آبراه کوچک را به شدت آلوده کنند. اگر از ظرفی برای در ست کردن کف استقاده
میکنید حتما پس از استفاده آن دورتر از محل کمپ و بر روی خاک بریزید (نه
روی گلسنگ ها و گیاهان ). ترجیحا یک حوله کوچک مسافرتی که سریع خشک شود با خود
به همراه داشته باشید.
در نگاه انسان، پرندهی نفرتانگیزی است؛ پیکر ترسآور و سر و گردنی زشت دارد. نگاهش بیتفاوت و بودنش آزاردهنده است. مردارخوار است و همین از نگاه ما چندشآورش میکند. بیچاره کرکس! آن همه سود به انسان میرساند و باز آدمها دست از بدگویی از او برنمیدارند. ما که این همه ساز پشت سر کرکس کوک میکنیم و بودنش را بدشگون میپنداریم، هیچ میدانیم یکی از سودرسانترین جانوران به ما و زیستبوم است؟ خبر داریم که کرکسها پاک کننده یطبیعتاند و اگر نباشند بیماریهای بیشتری گریبان انسان را میگیرد و هزینههای زیادی برای پاک سازی محیط زیست روی دست ما میگذارد؟ این را میدانیم که کرکسها تنها موجوداتی هستند که هرگز زیستبوم را آلوده نمیکنند؟ با این حساب، هنوز هم فکر میکنیم کرکسها آزاردهنده و نفرتانگیزند؟
کرکسها از آدمها دوری نمیکنند. اجازه میدهند به آنها نزدیک شویم. این ما هستیم که به ناروا از این جانوران بیآزار فاصله میگیریم. درست است که کرکسها مردارخوار هستند؛ اما همان مردار چه بسا آلوده به بیماری و عفونتی باشد و همهی پیرامونش را آلوده کند. کرکسها مردار را میخورند و با این کار بیماری و آلودگی را از میان میبرند؛ بی آنکه خود بیمار بشوند. آنها دستگاه گوارش شگفتآوری دارند که میتواند میکروبها، باکتریها و ویروسها را نابود کند. حالا بیاییم گمان کنیم کرکسها لاشهی گوسفند یا حیوانی را که روی زمین مانده است، نخورند. در آن صورت، نه تنها میکروبها پخش میشوند و به چرخهی زندگی راه مییابند، بلکه انسانها برای از میان بردن همان لاشههای بیماریزا، باید هزینه و زمان بسیاری بپردازند.
در زیستبوم ایران، چند گونه کرکس شناسایی شده است: کرکس منقار دراز، کرکس
منقار باریک، کرکس سرقرمز و کرکس پشت سفید. این یکی (کرکس پشت سفید)
نفسهای واپسینش را می ِشد. چیزی نمانده است که از میان برود و با رفتنش
محیط زیست ما را با دشواریهای بیشتری رودررو کند.
کرکسهای پشت سفید
بسیار باهوشاند. چشمان تیزبینی دارند و کوچکترین پرندهای را از فاصله ای
بسیار دور میبینند. هیچ حرکت و جنبشی نیست که از دید آنها پنهان بماند.
اما از این دوربینی تند و تیز خود برای سودجویی بهره نمیبرند. به جانوران
سالم کاری ندارند. اما چهبسا وسوسه شوند که جانور بیمار و دَم مرگی را از
پا درآورند. خیلی هم پایبند بزرگتری و کوچکتری هستند. اگر گروهی بالای
سر مُردار بایستند، اجازه میدهند کرکس بزرگتر سهمش را بخورد و دست از
خوردن بکِشد، آنگاه کرکسهای دیگر شکمشان را سیر میکنند. خیلی هم
پُرخورهستند. هر کرکس میتواند اندازهی 20 درصد از وزن خود غذا بخورد!
پرواز کرکسها آرام و با بردباری است. شتابی برای بال زدن ندارند. اوج
میگیرند و از آن فراز، همهجا را زیر نگاه دارند. وارون پرندههای دیگر،
آشیانه نمیسازند. میگویند کرکسها عمر درازی دارند. اما تنها 30 سال
زندگی میکنند.
کرکس پشت سفید، یا دال پشت سفید، پرندهی بومی ایران
است. از خانوادهی لاشخورها و دستهی شاهینسانان است. «مردارخوار» نام
دیگری است که روی آن گذاشتهاند. چون خوراک آنها از لاشهی جانوران است.
به این گونه از کرکس، «رامپ سفید» هم میگویند.
کرکس پشت سفید، سر و
گردنی خاکستری دارد و بدون پَر. پرهای پشتش قهوهای پُر رنگ است، آن اندازه
که به سیاهی پهلو میزند. لکههای ریزی هم روی پشتش هست.
دُم کرکس پشت
سفید کوتاه است اما تا بخواهیم بالهای بسیار پهنی دارد که به 25/ 2 متر
میرسد. از اینرو، هنگام پرواز سایه گستر است. منقارش هم خاکستری است و
بزرگ. با این همه، فریب منقار بزرگش را نباید خورد. با آن منقار حتا از پسِ
شکافتن مردار هم برنمیآید. درندگان دیگر این کار را برای او انجام
میدهند.
زاد و ولد کرکسها هر 3 سال و گاهی هر 4 سال یکبار است.
کیسهای که روی گردن آنها آویزان است با پَر پوشیده شده است و پوش پَرهای
زیر دُم آنها سفید است.
با همهی اینها، دانستههای ما دربارهی کرکسهای پشت سفید فراوان نیست.
درستتر این است که بگوییم نادانستههای پرندهشناسان بیشتر از دانستههای
آنها دربارهی کرکسها است. همین اندازه میتوان گفت که کرکسهای پشت سفید
چندان تفاوتی با کرکسهای دیگر ندارند.
کرکسهای پشت سفید دوست دارند
در جاهایی زندگی کنند که گسترهای باز و فراخ باشد، اما نه خالی از دار و
درخت. دلبستگیای به بودن در کوهستان ندارند. در حالی که کرکسهای دیگر
بیشتر کوهستاننشین هستند. نزدیک به یک متر هم درازی بدن آنها است.
بیشترین سبب مرگومیر کرکسهای پشت سفید، پسماندهایی است که انسانها در
طبیعت رها میکنند. آن پسماندها شیمیایی هستند یا فلزات سنگین. کرکسهای
پشت سفید زبالهها را میخورند و مسموم میشوند. در پی خشک شدن دریاچهی
هامون، در سیستان و بلوچستان، نیز شمار بسیاری از آنها از میان رفته است.
زمانی نهچندان دور، کرکسهای پشت سفید در لرستان نیز دیده میشدند. اما در
آنجا نیز جمعیت آنها رو به کاهش نهاده است.
برای آگاهی دربارهی
کرکسها و نگاهبانی از آنها، روز یکم سپتامبر در جهان به نام «روز کرکس»
شناخته شده است. این حیوان سودمند در آستانهی مرگ همیشگی است. در ایران
نیز شمار آنها رو به کاستی گذاشته است. ناآگاهی ما از ارزش کرکسها نیز به
رهاکردن و نگاهبانی نکردن از آنها دامن زده است. بکوشیم کرکسها را
بشناسیم و بدانیم که بودن آنها همچون دیگر موجودات کرهی خاکی برای
ماندگاری زیستبوم اهمیت بسیار دارد.
*یارینامه: تارنمای سازمان حفاظت محیط زیست
گردشگری پس از گذر از روزهای سخت (بخش یکم، گردشگری تاریخی)
چه کسی فکر میکرد ویروسی نادیدنی، که همه جا هست و هیچ جا نیست، تا به این اندازه جهان ما را به آشوب بکِشاند؟ انسانها را چنان بترساند که از هم دوری کنند، در خانه بمانند و «تا اطلاع ثانوی» از دستدادن و دیدوبازدید و سفر کردن و هزار کار دیگر بپرهیزند؛ برنامههای نوروزیمان را به هم بریزد و ما را از کار و زندگی بیندازد؟
کرونا، مهمان ناخواندهای است که بیش از اندازه به دست و پایمان پیچید. زمانش که برسد و کرونا بار سفر از ایران و جهان ببندد ما میمانیم و یک دل سیر دید و بازدید و سفر کردن؛ رفتن به جاهایی که باید رفت و شهرها و روستاها و موزهها و خانههای تاریخی که باید یک به یک سر زد. پس دست روی دست نگذاریم و از هم اکنون به فکر آن روزهای گردشگری باشیم. ما برای آن روزها، که خیلی زود، زودتر از آن چه فکرش را بکنیم خواهد رسید، چند پیشنهاد گردشگری داریم. فهرستی از کارهایی که باید انجام بدهیم، برای زمانی که آن مهمان نطلبیده را از زندگیمان دور کرده باشیم.
ایران، دیدنی است
کیست که نداند هر گوشه و کنار ایران دیدنی است؟ زیست بوم ما، با همهی آسیبهایی که دیده است، هنوز دلپسند گردشگران و دوستداران طبیعت است. پیشینهی درازدامن تاریخی، این بخش از جهان را که زادگاه ماست، سرشار از یادمانهای دیرینه کرده است. پا به هر کجا که بگذاریم یادمانهایی از نیاکانمان را میبینیم که دستسازهای خود را با هنری والا آمیختهاند؛ مردمان هنرورزی را مییابیم که آفرینههایشان نگاه را خیره میکند. هنر مردمی که در سراسر این مرز و بوم زندگی میکنند، به هم گره میخورد، جاری می شود و با زندگی آمیختگی مییابد. در روزهای دلخواهی که پس از گرفت و گیرهای کرونایی پیش روی ما خواهد بود، میتوان از دیدن دوباره و چندبارهی ایران سیراب شد و از طبیعت چشمنواز این کهنسرزمین بهرهها برد.
آنچه در اینجا برمیشماریم، راهنمای سفر نیست. حتا نام بردن فهرستوار از جاذبههای گردشگری ایران هم دشوار است، اینها تنها گزینههای پیشنهادی ماست برای روزهای شادمانهای که میرسد و به یادمان میآورد که نوروز امسال را سفر نرفتهایم و باید آن نرفتهها و ندیدهها را جبران کنیم. از پاسارگاد، تخت جمشید، نقش جهان، مسجد شیخ لطفالله، سعدیه، حافظیه و غار علیصدر، چغازنبیل، تختسلیمان، بیستون، ماسوله، ماسال و دهها و صدها جای دیگری چیزی نگفتهایم. اینها آشنای هر ایرانی است. دیدن تختجمشید و ساعتی نشستن در حافظیه و دمی آسودن در طبیعت سرسبز شمال را البته که از یاد نمیبریم. ما سراغ چند جای کمتر شناخته شدهی دیگر برای گردشگری ماههای آینده رفتهایم که دیدنشان به همان باشکوهی و زیبایی جاهای شناخته شدهتر ایران است.
گردشگری تاریخی
ایران کشوری است با تاریخی چندهزارساله که با وچود تازشها و یورشهای بیشمار و سخت دچار گسست نشده و با تکیه بر فرهنگ و هنری پیشنهدار، همچنان جاودان و پایدار مانده است.
خانه بروچردیها
اگر اهل گردشگری تاریخی هستید، نخستین پیشنهاد ما بازدید از خانههای تاریخی کاشان است که از شاهکارهای مهرازی (:معماری) ایران بهشمار میروند. خانهی طباطباییها، خانهی بروجردیها، خانهی راهب، خانهی عامریها، خانهی منوچهری و خانهی عباسیان تنها بخشی از خانههای شگفت و دیدنی کاشان هستند.
آتشکده یزد
همچنین اگر به شهر جهانی یزد سفر کردید افزون بر دیدن بافت تاریخی این شهر، آتشکدهی یزد و میدان امیرچخماق بازدید از خانههای تایخی آنرا فراموش نکنید. خانهی لاریهای یزد (موزهی اسناد) ، خانهی کلاهدوزها (موزهی آب یزد)، خانهی اخوان سیگاری (خانهی تراب) از جمله خانههای تاریخی یزد هستند.
بقعهی شیخ صفیالدین اردبیلی
دیگر پیشتهاد ما دیدن «بقعهی شیخ صفیالدین اردبیلی» در شهر اردبیل است. در یکی از برنامههای گردشگری خود دیدن اردبیل و آرامگاه صفیالدین را فراموش نکنید.
شیوهی مهرازی آرامگاه (:بقعه) نمونه است. تالار آن با چهار شاه نشین، تاق نماهای کممانند و طلاکاریهای نقششده بر دیوارها، هر بینندهای را شگفت زده میکند. به همهی اینها چینیخانهی آرامگاه شیخ صفی را هم باید افزود. یکی از آثاری که در آن جا نگهداری میشود ظرفهایی است که امپراتور چین برای شاه عباس صفوی فرستاده است. قندیل خانهی بنا و پنجرههای چوبیاش، آرامگاه شاهزادگان صفوی، چلهخانهی صفیالدین، اسلیمیها و دهها اثر دیگر، آرامگاه شیخ صفیالدین (نیای شهریاران صفوی) را دیدنی و جایی دلخواه برای گردشگری تاریخی میسازد.
گنبد سلطانیه
در میان آثار تاریخی سرزمین ما، گنبد سلطانیه هم جایی آشناست. حتا اگر آن جا رفته باشید، دیدن دوبارهی آن شما را با یکی از نمونههای کم مانند مهرازی ایران بیشتر آشنا میکند.
گنبد سلطانیه در استان زنجان، پس از گنبد کلیسای سانتاماریا در فلورانس ایتالیا و گنبد مسجد ایاصوفیه در ترکیه، سومین گنبد بزرگ جهان است. این بنای شگفتانگیز، هشت ایوان و هشت منار دارد و 3000 کارگر در ساخت آن دست داشتهاند. بلندی سازه به 48 متر میرسد. افزون بر اینکه کاشیهای لعابی فیروزه رنگ گنبد، دیدن آن را دلپذیرتر میکند. دیدن از شگفتیهای این سازهی جهانی را نباید از دست داد.
گنبد قابوس
یک نمونهی دیگر از مهرازی هنرمندانهی ایرانیان در گنبد قابوس، در استان گلستان، جای دارد. بلندای این گنبد که بلندترین برج تمام آجری جهان است، به 15 متر میرسد.
استانهای شمالی ما، این روزها از دست کرونا حال و روز خوشی ندارند. آرزو میکنیم از سختیهای این روزها گذر کنند، با شادمانی و دل خوش روزها و سالیان آینده را بگذرانند و پذیرای دوبارهی هممیهنانی باشند که دلشان برای دیدن شمال سرسبز لک زده است!
قلعه رودخان
سفر به فومن و بازدید از قلعه رودخان و کوچصفهان با پل خشتی «مورغانه پرد» در گیلان، پل ورسک و کاخ رامسر در مازندران، میل گنبد شهر گنبدکاوس گلستان و بسیاران جاذبهی تاریخی در گسترهی شمالی سرزمین زیبایمان در روزهای تندرستی و شادی بسیار دلچسب است.
پل شکسته خرمآباد
لرستان را پایتخت پلهای تاریخی ایران میدانند. این استان با بیش از 100 پل تاریخی که برخی از آنها از شگفتترین سازههای کهن جهان بهشمار میروند خواستگاه خوبی برای گردشگری تاریخی است. در سفر به لرستان بازدید از پلهای کهنسالی همچون پل کشکان و پل شکسته یا پل شاپوری، (تنها پل تمام سنگ جهان) را از یاد نبرید.
قلعه سام شیروان چرداول
اگر به ایلام سفر کردید در کنار لذت بردن از طبیعت بیمانندش بازدید از سازههای تاریخی چهارطاقی درهشهر، قلعه سامِ شیروان چرداول و آتشکدهی سیاهگِل ایوان را هم در برنامهی خود داشته باشید.
گورستان هفتادملا
در سفر به استان سیستان و بلوچستان دیدن پوشش رنگارنگ و زیبای مردم این بخش از کشور خود از جاذبههای گردشگری این استان است اما در کنار این زیبایی دلفریب، از آتشکدهی کرکویه در شهرستان هیرمند، کاروانسرای ملک و ساختمان قدیم دادگستری زاهدان هم دیدن کنید. گورستان هفتادملا هم جاذبههای تایخی این استان است.
پل لاتیدان هرمزگان
پل لاتیدان در غرب بندرعباس و بر روی رودخانهی کول قرار دارد که به عنوان
یکی از آثار تاریخی استان هرمزگان در منطقهی بندر خمیر شناخته میشود.
جالب است بدانید که از پل لاتیدان به عنوان یکی از طولانیترین پلهای
ایران نام برده شده که در ابتدا زیر خاک مدفون بوده تا اینکه در سال ۱۳۷۲
در اثر سیلاب نمایان شده است.
پل لاتیدان که در زبان محلی پلکول نامیده می شود، با طولی در حدود یک
کیلومتر، شهر بندرعباس را به لارستان متصل میکرده است. این پل همچنین، از
آثار تاریخی به جا مانده از دوران صفوی است که قدمتی در حدود 500 سال دارد و
هدف ساخت آن بیرون راندن پرتغالیها بوده است و بعدها به عنوان مسیری برای
کاروانهای بازرگانی مورد استفاده قرار میگرفته است.
بافت تاریخی بوشهر
قلعه هزاره میناب، قلعهی اسرارآمیز فین و پل لاتیدان که در پی سیلاب در سال 1372 خورشیدی در نزدیکی شهرستان خمیر، سراز خاک برآورد در استان هرمزگان، کاخ زمستانی کورش در برازجان، گورستان باستانی سیراف، عمارت ملک، بافت تاریخی بوشهر در کنار نخلستانهای سر به آسمان ساییده، تنگهی کولفرح ایذه، پل ساسانی دزفول و آرامگاه یعقوب لیث صفاری در خوزستان، گرمابه پهنه سمنان، دروازه ارگ سمنان و شهر تاریخی بسطام، تنگه تاریخی ابوالحیات کازرون، تنگ چوگان و حمام وکیل در فارس، بلاد شاپور یا شهرکهنهی دهدشت و نقشبرجستههای ایلمایی (اشکانی) تنگ سروک در شهر بهمئی کهگیلویه و بویراحمد از دیگر جاذبههای گردشگری کشورمان هستند.
ارگ نارین
بازدید ارگ نارین قلعه از آثار بهجامانده در شهر تاریخی بلقیس اسفراین با قدمتی ۱۲۰۰ ساله، که دومین بنای خشتی و گلی ایران است و سنگنگارهی نرگسلوی بجنورد در خراسان شمالی، آرامگاه بزرگمهر یا بوذرجمهر قائنی در قائن پایتخت زعفران ایران و قنات ثبتجهانی شدهی بلده فردوس در خراسان جنوبی، آتشکدهی بازههور (دره خورشید) در جنوب مشهد و پاک کوهسنگی مشهد در خراسان رضوی را هم در برنامههای گردشگری خود بگنحانید.
قلعه دزک شهرکرد
در کنار دشت لالههای واژگون کوهرنگ در فصل بهار، قلعه دزک شهرکرد و پل زمانخان سامان در استان چهارمحال و بختیاری هم دیدنی است.
آرامگاه شمس تبریزی
معبد آناهیتای کنگاور، تاق گرا در سرپلذهاب کرمانشاه، قلعه قمچای کردستان که آنرا مربوط به سه دورهی اشکانیان، مادها و پارتها میدانند و کتیبهای به زبانهای هیراتیک و هریوگلیف کنار آن وجود دارد، آرامگاه شمس تبریزی در خوی و یخچال دوقوز پله در خیابان عسگرخان ارومیه و در محلهای به همین نام که یکی از بهترین جاذبههای گردشگری آذربایجان غربی است را هم باید دید.
سد چندمنظورهی امیرکبیر کرج
و اما استان البرز که تا پیش از سال 1389 خورشیدی، بخشی از استان تهران بود و از آن پس به عنوان سیویکمین استان ایران شناخته میشود، در کنار طبیعت دلپذیر و روستاهای شگفتانگیزش از جاذبههای تاریخی بسیاری برخوردار است. محوطه باستانی ازبکی در شهرستان نظرآباد، قلعه دزدبند از سازههای دوره ساسانی در شهرستانک، کاروانسرای شاهعباسی کرج و سد چند منظورهی امیرکبیر بخشی از این جاذبهها هستند که باید دید.
موزهگردی را فراموش نکنید
پیشنهاد موزهگردی ما نخست موزهی آذربایجان است؛ دیگری موزهی آبگینه و سرانجام موزهی جواهرات ملی.
موزه آذربایجان
موزهی آذربایجان، در شهر تبریز، یکی از ارزشمندترین موزههای کشور و دومین موزهی تخصصی تاریخ باستانشناسی در ایران است. در این موزه آثاری از یافتههای باستانشناسان در فلات ایران، نگهداری میشود. برای نمونه، آثار یافتهشده از تمدن جیرفت، سفالهای تپهی اسماعیلآباد قزوین با 7000 سال پیشینه، تندیس بانویی که در رستمآباد گیلان به دست آمده است و 3000 سال دیرینگی دارد، بشقاب زرینی از روزگار ساسانیان، ظرفهای سفالی دورهی ایلخانان و صدها اثر باستانی و تاریخی دیگر را میتوان دید و با تاریخ ایران بیشتر آشنا شد.
به همین گونه باید از موزهی آبگینه در خیابان سی تیر تهران یاد کرد. ساختمان تاریخی آن یکی از دیدنیهای تاریخی است و نیز سفالهای زرینفام، عطردانهای شیشهای که در آنجا نگهداری میشود، شیشههای یافتهشده در چغازنبیل که به هزارهی دوم پیش از میلاد میرسند، کهنترین سفال دستساز از دورهی اشکانی و نمونههای بسیار دیگر که هر گردشگری را به دیدن موزه فرامیخواند.
تهران، این روزها، آن اندازه کم رفتوآمد است که بهراستی دلمان میگیرد! ما که همیشه از شلوغی و ترافیک تهران کلافه و آزرده بودیم، حالا آرزوی بازگشت روزهایی را داریم که پیادهروها مملو از رفتوآمد بود و خیابانها از فراوانی خودروهای ریز و درشت، جا برای سوزن انداختن نداشت. اما نباید ناامید بود. روزهای خوش (و امیدواریم کم ترافیک!) پس از راندن ویروس کرونا، برمیگردد. برای آن روز و گردشگری موزهها، پیشنهاد دیگر ما دیدن موزهی جواهرات ملی ایران است.
موزهی جواهرات ملی، در خیابان فردوسی تهران، روبهروی سفارت ترکیه، جایی برای نگهداری الماس دریای نور است و نیز موزهای برای دیدن تخت نادری، تاج فرح پهلوی و دیگر جواهرات بازماندهی تاریخی. گفتنی است که الماس دریای نور یکی از کمیابترین الماسهای جهان است و 182 قیراط وزن دارد.
همچنین بازدید از موزهی جنگ خرمشهر که یادآور از جانگذشتگی و دفاع فرزندان ایران از کیان و مرز این سرزمین سپند است را در سفر به خوزستان از دست ندهید.
بازارگردی حالتان را خوش میکند!
اگر اهل خرید هستید و میخواهید در کنار دیدن و خریدن، جاهای تاریخی را هم ببینید، پیشنهاد ما رفتن به بازار تبریز است. اگرچه آذربایجان هم این روزها با کرونا دست و پنجه نرم میکند و بازار تبریز بسته است، اما روزهای پُررونق بازمیگردد. پس آمادهی سفر باشیم!
بازار تبریز یکی از زیباترین و ارزشمندترین بازارهای سرپوشیدهی جهان است. در دالانها، تیمچهها و سراهای آن کالاهای دستساز و فرشهای گرانبهایی را خواهید دید که چشم پوشیدن از آنها آسان نیست. افزون بر اینکه از چایخانهها، قهوهخانهها و تیمچهی مظفری بازار هم میتوانید دیدن کنید.
اگر به همدان سفر کردید بازدید از بازار تاریخی این شهر را هم در برنامههای خود بگنجانید. بازار تاریخی همدان از آثار دوره قاجاریه است که در مرکز شهر همدان جای دارد. این بازار نیز همچون بسیاری از بازارهای دیگر شهرهای کهن ایران سرپوشیده است.
بازار بزرگ کرمان
بازدید و خرید از بازار قدیمی اراک که آمیختهای از شیوهی مهرازی سنتی و مدرن است و بازار بزرگ کرمان که یکی از بزرگترین مجموعههای تاریخی این شهر و طولانیترین راستهبازار ایران بهشمار میرود هم از پیشنهادهای بازارگردی ما در شهرهای ایران است.
راستی اگر به اهواز سفر کردید، چرخیدن در بازار کاوه این شهر که پر از خوراکیهای خوشمزه و سوغاتهای خوردنی است را فراموش نکنید.
بازار قم هم یکی از زیباترین بازارهای کهن ایران از دید مهرازی است. این بازار از بخشهای گوناگونی همچون چهار سوق، تیمچه، سرا و راسته تشکیل شده است. دارای دو راستهی سر پوشیده با پوشش گنبدی است که در آن دریچههایی جهت تهویه و نور رسانی تعبیه شدهاند.
به این پیشنهادها دهها و صدها نمونهی دیگر هم میتوان افزود. گوشه گوشهی ایران افزون بر طبیعتی دلربا، نشان از تاریخی کهن دارد و دیدن آنها هر گردشگر طبیعتدوست و دلبستهی تاریخ را خرسند میکند. بیگمان در میان پیشنهادهای ما نام بسیاری از جاذبههای دیدنی و بیمانندشان از قلم افتاده است که این از بخت و زمان کوتاه نگارنده در یافتن و پرداختن به این مکانها حکایت دارد.
با امید به گذشتن از روزهای سخت با رعایت توصیههای بهداشتی و ماندن در خانه تا رسیدن روزهای بهتر، به پیشنهادهای گردشگری ما بیندیشید و برخی از آنها را در برنامههای آیندهی سفرهای خود داشته باشید.
نقل از : امردادتارنمای خبری زرتشتیان