بسیاری اوقات برای باز کردن سر صحبت با یک غریبه، گفتگو در مورد وضع آب و هوا مفید است – به ویژه که کوهنوردان حساسیت و علاقهی بیشتری به این موضوع دارند. بنابراین میتوان پس از سلام و علیک و معرفی، چند کلمهای دربارهی آب و هوا صحبت کرد. ( هنگام معرفی، به جای پرسیدن نام طرف مقابل ابتدا شما نام خود را بگویید و اگر نمایندهی گروه کوهنوردی، سازمان دولتی یا موسسهای گردشگری هستید، سمت خود را نیز ذکر کنید.)
امروز هوا خوب است. .......... Today it is fine
درکوه هوا نسبتاً سرداست. .............. the mountain it'll be rather cold
در پارهای از مناطق ایران، اگر در تابستان کوهنوردی
کنید، ممکن است دچار گرمازدگی شوید.
In some parts of Iran , when
climbing in summer , you may be dehydrated
اگر آب کافی با خود نبرید، ممکن است بدنتان دچار کمآبی شود.
If you don’t carry enough water , you may be heat stroked
در ایران، هوای مناطق گوناگون بسیار متفاوت است.
In Iran
, the weather varies a lot in different regions
در دماوند، دراین فصل
هوا خیلی سرد نیست، اما اثر باد – سرمایی خطرناک است.
On Damavand , in
this season , it is not too cold , but wind-chill is a dangerous factor
در مورد احوال شخصی ( سن، وضع تاهل، شغل و ... ) و در مورد برنامهای که طرف خارجی قصد دارد در ایران اجرا کند، بهتر است کنجکاوی پیش از موقع نداشته باشید و اجازه دهید خود او کم کم به صحبت آید؛ معمولاً اگر در مورد چنین چیزهایی از خودتان صحبت کنید، طرف هم به حرف میآید. اگر قرار است با او کوه بروید گرایش خود را بیان کنید:
به راهپیمایی علاقه دارم. ................. I am fond of hiking
کوهگردی را به صعودهای جدی ترجیح میدهم. I prefer hill walking to serious mountain climbing
من سنگنوردی را بیش از هر چیز دوست دارم، و علاقهی
خاصام سنگ کوتاه است.
I like rock climbing best , and my special
interest is bouldering
اما گاه دیوارهنوردی هم میکنم. But, sometime I venture to big wall climbing
برویم به سالن سنگنوردی این نزدیکیها. Let's go to the nearby rock gym
اگر طرف خارجی مشتری شمااست (شما راهنمای او هستید)، میتوانید پس از معارفه، صریحاً سر اصل مطلب بروید و در مورد منطقهی مورد نظر صحبت کنید: Let's talk about our programme
بهترین فصل منطقه از اواسط تیر تا اواخر شهریور است. The region is best from June till mid September
راههای پیاده روی بسیار در منطقه هست . Many trails cover this region
این کتاب راهنما در برگیرندهی همهی اطلاعات لازم است . This guidebook details all the necessary info
در این میان ممکن است پرسش و پاسخهایی هم پیش آید:
ارتفاع قله چقدر است؟ How high is this mountain ۴۲۰۰ متر است . It is 4200 meters high
عمق آن تنگ (دره) چقدر است ؟ ?How deep is the gorge valley
تقریباً ۱۰۰۰ متر عمق دارد. It is about 1000 meters deep
بهترین دید را از کجا داریم؟ ?From where can we get the best view
از یال روبرو دید بسیار جذابی داریم. A dramatic view can be seen from the facing ridge
دلم میخواهد از این نقطه، دماوند را ببینم. I should like to see Damavand from this point
اگر روی این یال به اندازهی کافی بالا بروید، دید خوبی
از دماوند خواهید داشت.
If you climb high enough on this ridge, you'll
have a good view of Damavand.
جملاتی دیگر در کوهنوردی
هنگام کوهنوردی همیشه باید یک حاشیهی اطمینان در نظر
بگیرید.
When climbing, you should always keep a safety margin
کولههایمان را ببندیم .Let's pack our rucksacks
روپوشاش خوب است، اما میان پوش و زیر پوش مناسب ندارد.
(لایهی رویی پوشاک او – بادگیر یا کت پر – خوب است، اما پوشاک میانی و لایهای که در تماس با بدن او است، مناسب نیست.)
(در فصل گذشته ) صعودهای زیادی داشتم. I had a good, season / I did so many climbs
باشگاه ما برنامهی خوبی داشت . Our club had a good trip ( mountaineering programme)
قله را زدید؟ ( به قله رسیدید؟) Did you make the summit
ما سه قله را یک سره پیمودیم ( پی در پی صعود کردیم.) We chained three peaks
امروز چه صعودی داشتید؟ What did you climb today
هیچ. امروز استراحت داشتیم. Noting.It was our rest day
تیم ملی ما آن قلهی عظیم را فتح کردند. Our national team conquered the giant summit
آنان با یک حمله از پایگاه( چادرگاه اصلی) به قله رسیدند. They reached the summit in one push from basecamp
پژمان و علی قله را زدند. The summitters were pejman and Ali
یال بیحفاظ است. (یال دشوار یا نسبتاً دشواری است که در آن امکان حمایت کم است، یا در معرض باد و سرما است : خطرناک).This is an exposed ridge
نمیتوان آنجا شب مانی کرد.It is too difficult to bivy there
ما به شب خوردیم ( و مجبور به شبمانی شدیم ) . We were benighted
شبمانی در فضای باز بود ( بدون چادر شبمانی یا بیرون از غار برفی). It was an open bivy
یک شب مانی با برنامه ( از پیش برنامه ریزی شده ) داشتیم. We had a planned bivouac
هنگام صعود یک کوه بزرگ، بهتر است که چند نشانه را در موقعیت یاب ( جی پی اس ) خود وارد کنید.When climbing a big mountain, you'd better enter some waypoints in your GPS
در این ناحیه میتوان چشم اندازهای خیال انگیز دید.Drematic views can be seen in this area
هنگامی که داشتیم از یک " برف پل " میگذشتیم به درون شکاف یخ افتادیم و همراهانم مرا بالا کشیدند.When we were crossing a snowbridge, I fell into the crevasse and I was hauled by my fellows
آنان یک قارچ برفی بزرگ برای کارگاه درست کردند.They made a big snow mushroom as the belay point
یخنوردی دشوار بود؟ Was the ice climbing difficult
نه، در واقع یک برفپیمایی بود
.No, it was a snow plod in fact
1-
به خاطر داشته باش که عشقهای سترگ ودستاوردهای عظیم، به خطر
کردنها و ریسکهای بزرگ
محتاجاند.
2- وقتی چیزی را از دست دادی، درس گرفتن از آن را از دست نده.
3- این سه میم را از همواره دنبال کن:
* محبت و احترام به خود را / محبت به همگان را / مسؤولیتپذیری در برابر کارهایی که کردهای
4- به خاطر داشته باش دست نیافتن به آنچه میجویی، گاه اقبالی بزرگ است.
5- اگر میخواهی قواعد بازی را عوض کنی، نخست قواعد را فرابگیر.
6- به خاطر یک مشاجرهی کوچک، ارتباطی بزرگ را از دست نده.
7- وقتی دانستی که خطایی مرتکب شدهای، گامهایی را پیاپی برای جبران آن خطا
بردار.
8- بخشی از هر روز خود را به تنهایی گذران.
9- چشمان خود را نسبت به تغییرات
بگشا، اما ارزشهای
خود را بهسادگی در برابر آنها فرومگذار.
10- به خاطر داشته باش که گاه سکوت بهترین پاسخ است.
11- شرافتمندانه بزی؛ تا هرگاه بیشتر عمر کردی، با یادآوری زندگی
خویش دوباره شادی را تجربه کنی.
12- زیرساخت زندگی شما، وجود جوی از محبت و عشق در محیط خانه و خانواده
است.
13- در مواقعی که با محبوب خویش ماجرا میکنی و از او گله داری، تنها به
موضوعات کنونی بپرداز و سراغی از گلایههای قدیم نگیر.
14- دانش خود را با دیگران در میان بگذار. این تنها راه جاودانگی است.
15- با دنیا و زندگیِ زمینی بر سر مهر باش.
16- سالی یک بار به جایی برو که تا کنون هرگز نرفتهای.
17- بدان که بهترین ارتباط، آن است که عشق شما به هم، از نیاز شما به هم
سبقت گیرد.
18- وقتی می خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه چیز را از دست دادهای که چنین
موفقیتی را به دست آوردهای.
19- در عشق و آشپزی، جسورانه دل را به دریا بزن.
بینی شما
قسمتهای راست و چپ دارد که هر دو قسمت برای تنفس تان بکار میروند، اما در
حقیقت دو سوراخ بینی شما متفاوتند و شما میتوانید این تفاوت را حس کنید.
حفره سمت راست بینی، نشانگر خورشید و حفره
سمت چپ نشانگر ماه است. وقتی سردرد دارید، سعی کنید که حفره سمت راست
بینی تان را ببنیدید و برای تنفس کردن تنها از حفره سمت چپ استفاده کنید. خواهید
دید که بعد از پنج دقیقه سردرد شما خوب خواهد شد.
اگر احساس خستگی میکنید، برعکس اقدام فوق را
عمل کنید.
حفره سمت چپ بینی تان را ببندید و تنها از
حفره سمت راست بینی تان تنفس کنید. بعد از مدتی احساس میکنید که خستگی شما
برطرف شده است.
حفره سمت راست بینی شما به گرمی مربوط است و
لذا براحتی گرم میشود
این در حالی است که حفره سمت چپ بینی تان به
سردی مربوط میباشد.
تقریباً همه خانم ها از حفره سمت چپ بینی شان
تنفس میکنند، بنابراین با سرعت بیشتری خنک میشوند.
اما بیشتر پسر بچه ها با بینی سمت راستشان
نفس میکشند.
آیا
توجه کرده اید که وقتی از خواب برمیخیزید، کدام حفره بینی تان سریعتر تنفس میکند؟
اگر از حفره چپ تندتر تنفس میکنید، شما احساس
خستگی دارید.
بنابراین حفره سمت چپ بینی تان را ببندید و
برای تنفس از حفره سمت راست خود استفاده کنید، خواهید دید که بسرعت احساس
شادابی میکنید.
دوست من مستمراً سردرد بدی داشت و مکرراً به
دکتر مراجعه میکرد و این سردرد باعث شده بود که حتی نتواند براحتی مطالعه کند و
شبها نیز چنین سردردی را حس میکرد او مکرراً قرص های مسکن میخورد اما موثر نبود.
تا اینکه تصمیم گرفت از راه تنفس، سردرد خود
را بهبود ببخشد.
حفره سمت راست بینی اش را بست و سعی کرد از
حفره سمت چپش تنفس کند.
او مشاهده کرد که در کمتر از یک هفته سردردش
بهبود یافت لذا این تمرین را برای مدت یکماه بعد هم ادامه داد.
چنین تمرینی برای تنفس کردن و بدون استفاده
از قرص های شیمیایی تجربه شده و مفید بوده است.
اکثر ما بطور معمول تمام روز رو در اداره یا دیگر محیط های کاری به یک حالت ثابت می نشینیم، در نتیجه آخر شب، وقتی که می خوایم به رختخواب بریم خیلی از ما درد کمی رو در پشتمون احساس می کنیم
این مسئله رو نادیده نگیرید ...
این درد مختصر بتدریج و براحتی ممکنه منجر به ناتوانیهای زیاد حرکتی یا حتی فوت بشه.
نگران نباشید دوستان عزیز، سعی کنید تمرینات زیر رو برای 10 دقیقه
هر روز صبح انجام بدید و این درد مزمن رو از بین ببرید
و از یک زندگی سالم لذت ببرید ...
گفت و گو با محسن جوادی
* استمرار در برنامه های کوه نوردی ، دقت نظر ، مطالعه ، آموزش و تبادل نظر با هم نوردان و پیش کسوتان باعث افزایش تجربه می شود .
*عبور از کمر بر
در
هنگام عبور از شیب به صورت کمر بر ( تراورس ) باید مراقب رها شدن سنگ ها
از زیر پا باشیم تا برای افراد پایین دست تهدید ایجاد نشود . بعد از خبر
یافتن از رها شدن سنگ ، بی درنگ با فریاد " سنگ ، سنگ ) همدیگر را مطلع
کنید .
*در ارتفاعات ، محاسبه های پیشین ، هیچ گاه به طور کامل درست از کار در نمی آید . کوهستان دارای هوای متغیر است بنابر این در اوقات گرم سال هم پوشاک گرم به همراه ببریم .
* لوازم و تجهیزات تخصصی کوه نوردیی که با جان انسان سرو کار دارد ، باید واجد معیارهای مصوب اتحادیه جهانی کوه نوردی ( UIAA ) و یا اتحادیه اروپا ( CE ) باشد . این علامت بر روی بدنه این وسایل حک شده است .
* آداب کوهستان
هنگام
استراحت در پناهگاه ها و جانپناه ها باحفظ سکوت ، امکان استراحت را برای
همگان فراهم نماییم تا با بدنی آماده بتوانیم صعود خوبی داشته باشیم . هم
چنین از آسیب رساندن به پناهگاه ها ، جانپناه ها و جابه جایی علائم و نشانه
های راهنما در طول مسیر خود داری کرده و در حفظ آنها کوشا باشیم .
چه قدر زیباست که محل شب مانی و توقف های خود را پاکیزه تر از آنچه یافته ایم ترک کنیم . اگر در محیطی پر از چوب ، خاک و خاشاک و مواد سوختی است ، ابتدا مکانی را که می خواهیم در آن آتش روشن کنیم ، به طور کامل از مواد سوختی پاک کنیم و سپس با چیدن سنگ به دور آن دیوار کوتاهی درست کنیم تات آتش نتواند بر اثر وزش باد گسترش پیدا کند و باعث آتش سوزی ناخواسته شود .
کوه پیش روی ماست ، هیچ چیز مانع کوه رفتن ما نمی شود . اما صعود آگاهانه و با احتیاط ، موهبت کوه را دیگر نیز به ما ارزانی خواهد کرد .
ترساندن ، آزار رسانده و کشتن جانوران در شان اخلاق کوه نوردی نیست . کوهستان قبل از اینکه محل ورزش و تفریح ما باشد ، محل رشد و زندگی این موجودات است .
بدون اجازه وارد باغ یا مزرعه های کشاورزی نشویم ، حتی اگر مجبور باشیم راه مان را طولانی کرده و باغ یا مزرعه را دور بزنیم .
احترام و بزرگداشت پیشکسوتان در همه رشته های ورزشی از جمله کوه نوردی از اصول مسلم اخلاقی است . همیشه خود را ملزم به رعایت این اصل مهم بنمایییم .
1- جلوی گریه خود را نگیرید و گهگاهی گریه کنید.
2- افراد آرام دائم به خود می گویند که برای تغییر گذشته کاری نمی توان انجام داد پس باید از ادامه زندگی لذت برد.
3- حداقل روزی 15 دقیقه را در سکوت کامل بگذرانید و به آنچه که می خواهید در زندگی به دست آورید فکر کنید.
4- هنگامی که احساس می کنید ذهنتان پر از افکار گوناگون است و هیچ جای خالی در آن وجود ندارد با قدم زدن سعی کنید ذهن خودتان را خالی کنید.
5- به کودکان نگاه کنید و ببینید چگونه از زندگی لذت می برند. زندگی با آرامش را از کودکان یاد بگیرید.
6- سعی کنید به داشته های خود قناعت کنید چون در این صورت احساس رضایت بیشتری از زندگی خواهید کرد.
7- اکسیژن باعث می شود مغز شما بهتر فعالیت کند. پس در محل زندگی و کار خود گیاه نگه دارید.
8- این همه عجله برای چیست؟ به یاد داشته باشید سرعت حرکت شما با احساس شما رابطه مستقیمی دارد ،پس سعی کنید عجول و شتابزده نباشید.
9- شوخی روش خوبی برای رسیدن به آرامش است . پس شوخ طبع باشید.
10-لحظات زیبای زندگیتان را بایگانی کنید. سعی کنید از این لحظات فیلم و عکس تهیه کنید و در لحظات ناراحتی به آن نگاه کنید تا به یاد بیاورید زندگی همیشه برای شما تلخ و دشوار نبوده است.
11- آرام سخن گفتن باعث می شود ضربان قلب و تنفس شما کم شود و این پایین آمدن ضربان قلب ، آرامش بیشتری به شما می دهد.
12- شاد کردن دیگران باعث می شود احساس و انرژی مثبتی به شما منتقل شود.
13- هر چند وقت یک بار ساعتتان را باز کنید و اجاره بدهید از شرّ فشار زمان نجات پیدا کنید.
14- مسافرت به شما کمک خواهد کرد تا برای مدتی فکر شما آزاد باشد و اثرات مسافرت پس از برگشت به خوبی در زندگی روزمره شما نمایان خواهد شد.
15- دیگران را ببخشید. زیرا بخشش و شاد کردن دیگران یکی از مسائل زندگی بخش است.
16- سعی کنید در هنگام عصبانیت خود را به گونه ای تخلیه کنید .مثلا به بالای پشت بام بروید و فریاد بکشید.
17- لباسهای راحت و گشاد باعث آرامش می شوند.
18- سعی کنید به موقع غذا بخورید و از غذا خوردن لذت ببرید. زیرا غذا خوردن باعث آرامش سیستم عصبی می شود.
* فراهم کردن انرژی لازم برای انقباض
عضلات
* افزایش تحمل پذیری بدن برای تمرینات
طولانی مدت
* بهبود کیفیت عملکرد مغز
* احیای ذخایر تهی شده گلیکوژن موجود در
کبد و عضلات
* تسریع فرایند ریکاوری
* تقویت فرایند عضله سازی از طریق
افزایش ترشح انسولین
* افزایش حجم سلولها
* کنترل و تعدیل میزان قند خون
* کمک به جذب و هدایت پروتئین به سمت
سلولهای عضلات
فوائد مصرف مداوم فیبرها
* کاهش خطر ابتلا به بیماری دیابت
* کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی –
عروقی
* کاهش خطر ابتلا به سرطان روده بزرگ
* کاهش میزان کلسترول مضر در خون
* کمک به جذب و ورود گلیکوژن به خون
* پدید آوردن احساس سیری در انسان
* کمک به دفع سموم از بدن
* تنظیم حرکات روده وکمک به دفع مدفوع
* کم کردن از میزان هیدرولیز نشاسته در
بدن
* پاک کردن دستگاه گوارش
کوهها، چه از نظر گسترهای که به زمین دارند، و چه از نظر شکل، و نیز تاثیر در طبیعت، از مهمترین ساختارهای کرهی زمین هستند. کوهها یک پنجم سیمای زمین را تشکیل میدهند؛ زیستگاه دست کم یک دهم از مردم جهاناند؛ یک سوم از مردم جهان از جنبهی غذا، برق، چوب و مواد معدنی به کوهها وابستهاند؛ و نیمی از آب شیرین مصرفی مردم جهان از کوهها سرچشمه میگیرند.
مطابق یک اصل بوم شناختی (ecologic) هر اندازه پستی و بلندی یا چین و شکن منطقهای بیشتر باشد، «تنوع زیستی» یعنی گوناگونی جانوران و گیاهان آن منطقه، بیشتر خواهد بود. به این دلیل در کوهها، گونههای بسیار متنوع جانوری و گیاهی را میتوانیم ببینیم؛ پارهای از گونههای گیاهی در سمت سایهگیر صخرهها و دامنهها، و پارهای دیگر در سمت آفتابگیر رشد میکنند. پارهای از آنها در ارتفاعهای پایین که گرمتر هستند،و پارهای دیگر در ارتفاعهای بالاتر که سردتر هستند میرویند. جانوران گوناگون هم با استفاده از پوشش گیاهی متنوع، و در پناه امکانی که صخرهها و غارهای کوهستان برای زیست آنان فراهم میسازد، جمعیتهای قابل توجهی را شکل میدهند. به این ترتیب، در مجموعهی کوهستانها و کوهپایهها، «گیا» (حیات گیاهی منطقه = flora) و «زیا» (حیات جانوری منطقه = fauna) تنوع چشمگیر دارد.
کوهستان، جز آن که بستر انبوهی از گیاهان و زیستگاه گونههای جانوری خاص خود است، امروزه با از میان رفتن طبیعت دشتها به دلیل فعالیتهای کشاورزی و صنعتی و شهرسازی، به پناهگاه پارهای از گونهها که از دشتها رانده شدهاند، بدل گشته است. در سرزمینهایی که پیشینهی تمدنی دیرین دارند - مانند ایران - طبیعت بکر معمولاً فقط در کوهها باقی مانده است، زیرا دشتها از قرنها پیش مورد بهرهبرداری سنگین انسان بوده است. برای مثال، در ایران جنگل را فقط در کوهها میتوان یافت، و در نواحی هموار جز چند «لکه»ی کوچک، چیزی از جنگل باقی نمانده است.
کوهها، سدهایی هستند در برابر جریان هوای کرهی زمین، هوا و رطوبتی که در آن است، در برخورد با کوه به بالا رانده و در نتیجه سرد و متراکم میشود. در این حال، امکان بارش باران و برف فراهم میشود. بارشها یا از شکافها و حفرههای کوهستان به عمق زمین نفوذ میکنند - و به این ترتیب از تبخیر شدن درامان میمانند و در پایین دست ظاهر میشوند - یا به شکل برف ذخیره میشوند و از محل این ذخیره، امکان جریان یافتن پیوستهی جویبارها و رودها فراهم میآید. اگر کوهها نبودند، در سرزمینی مانند ایران، بارش از آن چه که هست کمتر میشد و در تابستانها هیچ روانابی نداشتیم. بنابراین میتوان گفت که کوهها، برجهایی هستند که آب را ذخیره میکنند و در طول سال، دامنهها و کوه پایهها و دشتها را با جریان «کنترل شده»ی آب سیراب میسازند.
بسیاری از تمدنهای جهان، در کنارهی رودخانههایی که از کوهها سرچشمه میگیرند، پدید آمدهاند؛ تمدن «میان رودان» (بینالنهرین) که از قدیمیترین تمدنهای جهان است، در کنارههای دجله و فرات شکل گرفت. در مرزهای کنونی ایران، تمدن بزرگی که در سیستان وجود داشته و بقایای آن به نام «شهر سوخته» معروف است، در کنارههای رود هیرمند - و تمدن تازه کشف شدهی جیرفت در کنارههای هلیل رود شکل گرفته بودند. منشا تمامی آبهای جاری و بخش عمدهای از آبهای زیرزمینی ایران، کوهها هستند و به این دلیل زندگی در این سرزمین به طور کلی مدیون کوهها است. در دیگر نقاط جهان هم، رودهایی که از کوهها سرچشمه میگیرند، آبادانی و برکت را برای دشتها به ارمغان میبرند. برای نمونه میتوان از رود زرد در چین و رودخانهی گنگ در هند نام برد که از کوههای هیمالیا سرچشمه میگیرند، یا رود سند در پاکستان که از کوههای قراقوروم جاری میشود، و رود راین در اروپا که از کوههای آلپ سرچشمه میگیرد.
سرزمینهای کوهستانی، کم و بیش به صورت جدا از یکدیگر و دور از دشتها، حامل فرهنگهای گوناگونی هستند که در گذر طولانی زمان به دست قومها و گروههای انسانی مختلف پدید آمدهاند. رنگارنگی تمدنها و جلوههای چشمگیر زیست انسانی، تا حد بسیاری نتیجهی تنوع فرهنگی شکل گرفته در کوهستانها است.
کوهها حدود دو سوم سطح ایران را دربرمیگیرند (حدود 86 میلیون هکتار کوههای مرتفع و 30 میلیون هکتار کوهپایهها و تپههای مرتفع)، و تقریباً نیمی از روستاهای کشور که محل بیشتر فعالیتهای کشاورزی و دامپروری هستند، در نواحی کاملاً کوهستانی قرار دارند. شیوههای متفاوت زندگی در کوهستان و دور بودن محلهای زندگی کوهنشینی از یکدیگر و دسترسی دشوار به آنها، موجب شکل گرفتن فرهنگ و آداب گوناگون شده است. در ایران، بسیاری از زبانها و نیمزبانها و گویشها، آوازها، گوشههای موسیقی، رقصها، شیوههای معماری و دست بافتها (فرش، گلیم، و ...) خاستگاه کوهستانی دارند.
یکی از شیوههای جالب توجه زیست انسانی که پیوند تنگاتنگی با کوهستان دارد، زندگی عشایری است. این شیوه، بیش از هر جای دیگر جهان، در ایران متداول بوده است، و نمونهی استفادهی هوشمندانه و کم و بیش «پایدار» از مرتعهای کوه و دشت است. البته امروزه، با افزایش جمعیت انسانی و زیاد شدن تعداد دامها، ساخت و ساز در مسیرهای «ییلاق - قشلاق» و نیز الزامهای زندگی نوین، دیگر زندگی عشایری به شکل گذشته نمیتواند دوام آورد. اما، میتوان از زیستِ سازگار با طبیعت که ایلها و طایفههای عشایری در گذشته داشتند، درسهای ارزندهای برای زندگی امروزین گرفت. از دستاوردهای هنری عشایر ایران، میتوان به قالیها و گلیمهای دست بافت ایل قشقایی (ایل بزرگی که طول مسیرهای ییلاق - قشلاق آن چندصد کیلومتر بوده است) اشاره کرد. این دست بافتهها به دلیل محیطهای متنوع زندگی که آفرینندگان آن داشتهاند، و به خاطر برخورداری آنان از طبیعت رنگارنگ و پرجلوهی کوهها و کوهپایهها، چنان تنوعی در طرحها و چنان سرزندگی در رنگها و اصالت در مواد اولیه دارند که موجب شهرت بینظیر آنها در جهان شده است.
کوهها، الهام بخش شاعران و نویسندگان و عارفان بوده، و موضوع بسیاری از اسطورهها و داستانهای دلکش، با کوه ارتباط دارد. برای نمونه، میتوان به داستان زندگی زال پدر رستم - معروفترین پهلوان اسطورهای ایران- اشاره کرد که در کوهستان بزرگ شد، و سیمرغ پرندهی افسانهای که یاور فرهیختگان است- و آن هم مطابق داستانهای ایرانی در کوه میزید - از زال مراقبت کرد، و بعدها چندبار به رستم یاری رساند. داستان پرکشش دیگر، اسطورهی آرش کمانگیر است که پرتاب تیر سرنوشتساز او از فراز البرز کوه (یا دماوند) مرز کشور ایران را با توران تعیین کرد.
در بسیاری از دینها و باورها، کوهها مکانهای پاکیزه و مقدس به شمار میروند. در باورهای کهن ایرانی، مهر یا میترا فرشتهی روشنایی و نگاهبان عهد و پیمان، همچنین آناهیتا فرشتهی نگاهبان آب، در کوه جایگاه دارند. پیدا است که آب خیز بودن کوهها، در سرزمین کم آب ایران جایگاه پرارجی را به آنها بخشیده است.
از دیرباز، انسانها برای بهرهمند شدن از هوای فرحبخش و تماشای گل و گیاه و شنیدن نوای دلکش رودها، به کوه میرفتهاند. فردوسی میگوید:
کنون خورد باید میخوش گوار که می بوی مشک آید از کوهسار
هوا پرخروش و زمین پر ز جوش خنک آن که دل شاد دارد به نوش
همچنین، برای دور کردن اندوه و راندن بیقراری به کوهپیمایی میپرداختهاند؛ نظامی در داستان خسرو و شیرین میگوید که فرهاد از دل تنگی راه کوه و دشت را پیش گرفت:
گرفته کوه و دشت از بیقراری وزو در کوه و دشت افتاده زاری
نیمایوشیج، شاعر بزرگ معاصر در چندین شعر به توصیف کوهها و کوهپیمایی میپردازد و از عشق خود به کوهستان و مردم کوهنشین سخن میگوید. او شعر معروف «افسانه» را از «درهای سرد و خلوت» و با توصیف بادِ سر کوه «نوبن» که زبان به سخن میگشاید، آغاز میکند.
امروزه، بخش مهمی از اوقات فراغت انسانها، به گردش در طبیعت و انجام وزشهایی که در محیطهای طبیعی انجام میشوند، اختصاص دارد. پیادهروی در کوهستان و نیز کوهنوردی جدی از مهمترین تفریحها و ورزشهای طبیعی هستند. در کشور اتریش حدود ده درصد مردم به کوهنوردی میپردازند، و در ایران، هر هفته در روزهای تعطیل صدها هزار نفر برای کوهگردی یا کوهنوردی به کوهستان میروند. نه تنها کسانی که رشتهی ورزشی مورد علاقهشان، کوهنوردی است، بلکه افرادی که به ورزشهای دیگر - مانند فوتبال، کشتی، دو و میدانی - هم میپردازند، برای افزایش ظرفیت ششی و تقویت ماهیچههای پا و تواناتر شدن قلب خود، کوهپیمایی میکنند.
آرامشی که با تماشای چشماندازهای پرشکوه کوهستان و غرقه گشتن در زیبایی و سکوت آن به دست میآید، برای انسان پرکار امروزین که در فضاهای تنگ و پر سر و صدا کار میکند، نعمتی بزرگ و باارزش است.
از سایت آرش