ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | |||
5 | 6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 |
12 | 13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 |
19 | 20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 |
26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
میزبان این بار ما دشت لالههای دهکدهی «کُندر» است. جایی که در
دیدهوری و زیبایی، بهراستی کممانند است. پس راهی آن سو میشویم تا با
بخشی دیگر از زیباییهای سرزمینمان آشناتر شویم.
در هفت کیلومتری جادهی کرج- چالوس، درست زمانی که 22 کیلومتر از شمال
خاوری کرج دور شدهایم، روستایی به نام کُندر دیده میشود که در
بخشبندیهای استان البرز از شمار روستاهای آسارا است. دور تا دور روستای
کُندر را کوههایی دربرگرفتهاند که خود از رشته کوههای البرز شمرده
میشوند. جدای از کُندر، بیش از 50 روستای دیگر در بخش آسارا نمایان هستند؛
هر کدام نیز برخوردار از زیستبومی دلانگیز و تماشایی.
کُندر خوش آبوهواست. چشماندازهایی رو به کوه دارد و برای بسیاری از مردم
گردشگاهی زیبا و خاطرهانگیز است. در گذشتهها به این روستا «کهندور»
میگفتند، از آن سبب که آثار کهنی در آن جا پیدا میشد.
چیزی که کُندر را آوازهی بیشتری بخشیده است، باغی از لالههای بهاری است.
بیسبب نیست که این دهکدهی تماشایی را «پایتخت لالههای ایران» نام
دادهاند. در فصل بهار، صخرههایی که در هر سوی کندر جلوهگر هستند، آکنده و
پوشیده از گلهایی می شوند که یک از یک زیباتر و رنگ در رنگتر هستند.
این باغ و دشت لالهای در باختر روستای کُندر جای دارد؛ روستایی که مردمانش
به گویش تاتی سخن میگویند و در پیشواز از گردشگران و مهمانانشان از مِهر
و محبت دریغ نمیکنند. آنها کشاورزان و باغدارانی پُرتلاش و خونگرماند و
افزون بر دشت لالهزاریشان، گندم و جو و عدس میکارند و باغهای آبادشان
مملو از انگور و گلابی و گیلاسهای درشت و آبدار است. همهی اینها، به
کُندر زیبایی دوچندان میبخشد. این را نیز بگوییم که دشت لالههای کُندر با
نام «منطقهی بومگردی لِزور» نیز شناخته میشود.
نخستین باری که روستاییان کُندر دست به کاشت گلهای انبوه زدند، دو میلیون و
صدهزار پیاز لاله در 30 گونهی گوناگون در آن جا کاشته شد؛ در جایی به
گستردگی نزدیک به سهونیم هکتار. پیازهای لاله از سه گونهی پیشرس،
میانرس و دیررس بودند. از آن پس یکی از رویدادهای هر سالهی مردمان کُندر
برپایی جشنوارهی لالههاست. درآمدی که از این راه به کُندریان سختکوش
میرسد، به اندازهی یکسال درآمدزایی آنهاست. پیداست که دشت لالههای
کُندر تا چه اندازه در اقتصاد و گذران مردم نقش دارد. همین جشنواره است که
از روستای کُندر گسترهای زیبا برای گردشگری ساخته است. در یکی دو سال
گذشته که همهگیری کرونا دشواریهایی پدید آورده است، جای برگزاری جشنواره
در محیطی روباز و برنامههایی ویژه برای جلوگیری از ابتلای بازدیدکنندگان
به کرونا، درنظر گرفته شده است؛ هر چند در آغاز انتشار ویروس کرونا،
جشنواره برگزار نشد. به هر روی، نخستین باری که جشنوارهی لالههای کندر
برپا شد، در کمتر از 20 روز، 120 هزار تَن از این جشنواره دیدن کردند
(خبرگزاری ایرنا).
بهترین زمان برای رفتن به کندر و دیدن زیباییهای آن، در فصل بهار است.
در این فصل، سرتاسر کُندر سبز در سبز است و در همهجا لالههای بیشماری
دیده میشود. میتوان به دیدنیهای دیگر کُندر هم سر کشید؛ مانند آبشار
کُندر که دوری اندکی از روستا دارد و میتوان با پیادهرویای نهچندان
زیاد به آن رسید؛ یا رودخانهای که «درسیلگ» نامیده میشود و از رودهای
فصلی روستای کُندر است. این رودخانه از دامنهی کوه لیز سرچشمه میگیرد و
با گذر از کنار باغها، به رودخانهی کرج راه میبَرد و دامن میکِشد.
رودخانهی کُندر در دیدهوری و تماشایی، کممانند است.
کُندر و گسترهی دلربای آن، زیستبومی کوهستانی است. در آنجا هم میتوان
نظارهگر طبیعتی دلپذیر بود و از نانهای خوشطعم و فرآوردههای لبنی
نیروافزای آن لذتها بُرد و هم در خانههای خشتوگِلی روستا، در کنار
کُندریهای خونگرم، ساعتی آسود. کندر و دشت لالههای آن در زیبایی
خیرهکننده است!
*با بهرهجویی از تارنماهای: امرداد ،کجارو؛ خبرگزاری برنا و مجلهی دلتا.