اکوتور شیراز جوان مجری تورهای : کوهنوردی ،طبیعت گردی ،کمپینگ ، دوچرخه سواری و تورهای اختصاصی

سردرد ناشی از ورزش و راه درمان

اگزمبتلا به سردردهای ناشی از ورزش هستید مقاله زیر به ترجمه آقای فریدون شیرمحمدلی را مطالعه کنید و مراجعه به پزشک را فراموش نکنید:

این سردرد از بدترین نوع تسلسل باطل است. شما مبتلا به سردرد ناشی از ورزش می شوید ، ولی باز همان ورزش است که می تواند موثرترین روش توقف سردرد تان باشد! برخی افراد دچار میگرن از ورزش کردن می ترسند ، از اینکه ورزش ممکن است درد کوبنده ای ایجاد کند که می تواند ساعت ها یا روز ها ادامه یابد.افراد با سردرد های تنشی سعی می کنند ورزش کنند، اما در می یابند که درد فقط افزایش پیدا می کند. در این مورد چه کار می توانید بکنید؟

چرا ورزش می تواند سبب سردرد شود؟

به چند دلیل سردرد ناشی از ورزش می توان گریبانگیر شما شود. ابتدا ، ذکر این نکته مهم است که سردرد می تواند علامت موردی بسیار جدی باشد. اگر چنین سردردی برای اولین بار بر شما عارض شد ، یا بسیار بدتر از سردرد های قبل است ، همین الان پیش دکتر بروید. دکتر می تواند موارد جدی تر را جدا کند و توصیه هایی به شما بکند.

در مورد اکثر ما، علت آن جدی نیست! ورزش بسیار شدید شایع ترین علت می باشد. این نوع سردرد ناشی از ورزش به طور بسیار معمول در افرادی که ورزش هایی مانند وزنه برداری انجام می دهند پیش می آید. در مورد مبتلایان به میگرن ، در صورت شروع یک برنامه ورزشی ، این سردرد ممکن است تنها یک شوک به سیستم تان باشد. تغییرات اغلب باعث تحریک میگرن خواهند شد. برخی معتقدند که علت سردرد گشاد شدن رگ های خونی در طی ورزش است. در مورد بقیه ، علت افت سطوح قند خون است.

روش متوقف کردن سردرد ناشی از ورزش

  1. قبل از آغاز ورزش خودتان را گرم و پس از ورزش سرد کنید.ابتدا کمی ورزش سبک انجام دهید یا چند دقیقه حرکات کششی را امتحان کنید. این کار نه تنها سردرد ناشی از ورزش را از بین می برد بلکه به پرهیز از درد زیاد ماهیچه که می تواند بعدا به سردرد منجر شود ، کمک کند.
  2. به آرامی شروع کنید. اگر تازه یک برنامه ورزشی را شروع کرده اید ، با ورزش شدید آغاز نکنید. می توانید چیزی به سادگی یک پیاده روی سریع روزانه را دنبال کنید و بعد وقتی بدن تان عادت کرد ، ادامه دهید. عقل حکم می کند که قبل از شروع یک برنامه ورزشی جدید ، به خصوص اگر بالای ۴۰ سال هستید یا آسیب یا مشکل قلبی دارید ، با دکتر تان مشورت کنید.
  3. به بدنتان خوب آب برسانید.یعنی آب بنوشید!
  4. از ورزشی که شامل خم شدن طولانی مدت است اجتناب کنید.
  5. اگر به توصیه های فوق عمل کردید و هنوز هم دچار سردرد می شوید ، قبل از شروع ورزش تعدادی از NSAIDs نظیر ایبوپروفن (Advil ) را امتحان کنید.
  6. ورزش آرام تری را امتحان کنید. شدت کمتر ، کشش بیشتر . برای مثال اگر تنیس ایجاد مشکل می کند ، به جای آن شنا را امتحان کنید.
  7. قبل از شروع ورزش، مصرف دارویی که رگ های خونی را منقبض می کند نظیر Ergomar را امتحان کنید.
  8. اگر مشکل ، افت سطوح قند خون باشد قبل از شروع ورزش قرص گلوکز بخورید و بعد پس از اتمام ورزش ( در ظرف یک ساعت ) یک اسنک نشاسته ای یا از این هم بهتر غذایی کامل بخورید.
  9. ورزش را به آرامی به پایان ببرید. اگر در حال ورزش شدید هستید، به ناگهان متوقف نکنید.
  10. داروهای مورد استفاده متداول: انجمن بین المللی سردرد می نویسد که Indocin ( داروی ضد التهاب ) به طور رایج برای درمان این نوع سردرد (سردرد primary exertional یا سردرد primary cough ) استفاده می شود. برخی بیماران ergotamine tartrate را هم مصرف کرده اند. در مصرف این داروها باید احتیاط کرد – اول حتما با دکتر خود مشورت کنید.

اگر این توصیه ها را دنبال کنید و به طور منظم ورزش کنید ، در می یابید که این سردرد ها کمتر و کمتر و فواید آن بیشتر و بیشتر می شوند. اجتناب از ورزش به خاطر سردرد ناشی از ورزش یک پس روی است. وقت آن است که رو به جلو و رو به بالا حرکت کنیم !

منبع : www.relieve-migraine-headache.com

مترجم : فریدون شیرمحمدلی

غار و غارنوردی

طبیعت، سراسر آکنده از ناشناخته ها و پدیده های پر راز و رمز است؛ بسی سادگی است که بپنداریم زمین و محیط زیست خود را خوب می شناسیم، و یا بد تر از آن، بر این پندار اشتباه آمیز باشیم که می توانیم بر این محیط چیره گردیم. آدمی، حداکثر توان آن را دارد که به این لایه ی نازک و شکننده ی حیات که بر پوسته ی زمین رنگ های خیره کننده ی بی شمار زده است، آسیب های کاری بزند و با این کار، پیش از هر چیز خویشتن را از نعمت تنوعی که در دوران معاصر ما احتمالا غنی ترین تنوع زیستی تاریخ زمین بوده، محروم و محروم تر کند. و در ثانی (به علت همان ندانم کاری) زیست خود را بر این کره ی کوچک آبی و سبز که در تمامی فضای شناخته شده تا امروز بی مانند است، سخت و سخت تر کند.
همین زمین کوچک، در قیاس با لایه ی زنده ی سطح آن- که بشریت با تمامی ساخت و سازهای خود تنها بخشی از آن به شمار می رود-  بسیار عظیم است؛ برای آن که تصویری از کوچک بودن خودمان و شکنندگی کل حیات داشته باشیم، می توان یک متال آورد: فرض کنید که از مرکز زمین، با سرعتی بالا می آیید که سه ماه طول می کشد تا به سطح زمین برسید. در این حال، فقط در پنج دقیقه ی آخر سفر، نخستین نشانه های حیات را (که مربوط به گونه های زنده ی اقیانوس ها است)  و بیشترین گونه گونی را تنها در چند ثانیه آخر خواهید دید. آیا این کافی نیست که خودخواهی و خود بزرگ بینی را کنار بگذاریم و بر پهنه ی آفرینش فروتنانه تر گام بگذایم؟!
غارها، جلوه گاه های دیگری از تنوع ساختاری زمین، و مکان هایی متفاوت با محیط مانوس سطح سیاره هستند که می توانند ما را به شناختی دیگرگونه از این جهان راز آمیز رهنمون شوند. از روزنه ی غارها است که می توانیم به حفره ها و دالان های پیچ در پیچ لایه های زیرین زمین راه یابیم و پدیده های شگفت انگیز ژرفاهای آن را ببینیم. غارپیمایی، فرصتی است برای کشف؛ امکانی برای شناخت؛ و راهی برای کاوش جهان تاریک درون این سیاره که دانسته هایمان از آن بسیار کم تر از آن چیزی است که از آسمان و کهکشان ها می دانیم. 


غار؛ سکونتگاه، پناهگاه، و نهانگاه آدمیان 


در بسیاری از بخش های کره ی زمین، غارها و اشگفت های طبیعی طی صدها هزار سال اقامتگاه یا پناه دهنده ی انسان از گزند سرما و گرما و جانوران مهاجم بوده اند. وجود سنگ نگاره بر دیواره ها ی درون یا مجاور دهانه ی شماری از غارها، آثار اجاق های باستانی و یا بقایای استخوان و سلاح، همچنین آثار کنده کاری یا سنگ چینی، نشانه هایی از حضور انسان در غارها است. در دوره های پس از غارنشینی های اولیه هم که انسان در خانه های روستایی و شهری مسکن گزید، او باز هم به صورت های گوناگون به غارها رفت و آمد داشته است. برای مثال، از غار علی سرد (که امروزه بیشتر "علی صدر" خوانده می شود) در دوره هایی به عنوان نوعی ذخیره گاه آب استفاده می شده است؛ از غار کان گوهر، سنگ آهن استخراج می کردند؛ غار اسپهبد خورشید با ساخت اطاق و پلکان و راه های سخت گذر، به شکل دژی دست نیافتنی درآمد که برای زمانی دراز تسخیر آن برای مهاجمان ناممکن بود؛ غار بابا جابر، احتمالا محل برگزاری مراسم آیینی بوده؛ غار پیر هشتاد، ماوای مردی وارسته و تارک دنیا بوده، و... بسیاری غارهای دیگر که در شرایطی ویژه یا برای افرادی خاص مکان استقرار یا گذر بوده اند. 
به جز غارهای طبیعی، گاه پیشینیان ما با کندن دیواره های کوه یا کناره ی رودها، یا با گسترش دادن سوراخ های موجود، غارهای دست کنده می ساختند که کاربردهای اقامتی، دفاعی، آیینی، دام داری، و جز آن داشته است. از این دست غارها، می توان به مجموعه غارهای پل مون در جاده ی هراز، غار قلعه جوق همدان، غار کرفتو در کردستان، و غار نیاسر کاشان اشاره کرد.

 غارنوردی 


امروزه، انسان برای دو منظور اصلی به غارنوردی می پردازد: نخست برای تماشا، ماجراجویی، تحرک، ارضای حس کنجکاوی، و خلاصه برای آن چه که در مقوله ی ورزش و گردش می گنجد. دوم برای مطالعه و پژوهش درباره ی زمین. مقوله ی نخست را بیشتر با نام «غارپیمایی»، و مقوله ی دوم را به عنوان «غار شناسی» می خوانند.  


غارپیمایی، 

 خود دارای چند گرایش است: از پیمایش غارهای توریستی و تجهیز شده که همگان
بی آن که مهارت ویژه ای به دست آورده باشند، می توانند انجام دهند تا
غارنوردی های دشوار ماجراجویانه که به قصد شناسایی دهلیزهای ناشناخته یا
برجا گذاشتن رکورد انجام می شوند. دیدن یک غار برای هر کس، فارغ از این که
ورزشکار باشد یا گردشگر، جوان باشد یا پیر، در یکی از زمینه های علمی متخصص
باشد یا نه،  با هدف خاصی وارد غار شده باشد و یا بدون برنامه ریزی قبلی
گذرش به آن جا افتاده باشد، و ... در هر صورت، تجربه ای است جذاب و خاطره
ای ماندگار. تماشای سنگ های چکنده، چکیده، ستون ها، آبشارهای سنگی، و دیگر
پدیده های غیرعادی زیر زمینی که به طور کلی "سنگال" یا غارسنگ نامیده می
شوند، و پیمودن راه هایی که در هر پیچ، چشم اندازی بدیع فرا روی بیننده
قرار می دهند، چیزی نیست که هیچ انسانی مایل به آن نباشد.

روشن است که در غارپیمایی هم مانند دیگر شکل های گردشگری، رفت و آمدهای مکرر به ویژه اگر با رفتار غیرمسوولانه همراه باشد، می تواند به تخریب آن زیبایی ها که به قصد بهره بردن از آنها آمده ایم، بیانجامد. با این تفاوت که حساسیت و شکنندگی محیط غار بسیار بیشتر از محیط های بیرونی است، زیرا سازندهای غار وضعیتی تقریبا ایستا دارند و امکان بازیابی آن ها در مقیاس عمر نسل های انسانی وجود ندارد. از این رو، ضرورت دارد که هم شمار بازدید کنندگان کنترل شود و در حدی باشد که از «ظرفیت برد» یا قابلیت تحمل طبیعی غار فراتر نرود، و هم این که هر فرد بازدید کننده نهایت وسواس را در حفظ پدیده های داخل غار به خرج دهد. در این میان، وظیفه ی سازمان های مسوول حفاظت از میراث های طبیعی و فرهنگی کشور در آموزش همگانی برای نگاهداشت غارها، و در برنامه ریزی برای بهره برداری از این سرمایه های ملی، بسیار سنگین است. همچنین راهنمایان غارپیمایی و سرپرستان گروه های غارپیما و کوه نورد باید پیش از ورود به هر غار، نکته های زیست محیطی را به افراد همراه گوشزد کنند و در طول برنامه ی غارپیمایی بر رفتار آنان نظارت داشته باشند. 


غارشناسی،    

پیمایش غار است با هدف مطالعه ی علمی. این فعالیت هم شاخه ها و گرایش های
گوناگون دارد: پژوهش های زمین شناختی، معدن شناختی، زیست شناختی، مطالعه در
وضع منابع آب، سد سازی، و پژوهش در میراث فرهنگی، شماری از هدف های
غارشناسی است. 
 


پیش زمینه ها برای غارنوردی 


اگر به بازدید یک غار تجهیز شده (مانند غار علی سرد همدان یا چال نخجیر دلیجان) می رویم، کافی است که به بروشورهای منتشر شده برای آن غار یا به تابلوهای هشدار دهنده در مدخل، و تذکرهایی که راهنمایان و دیگر ماموران درباره ی پوشاک و دیگر مسایل می دهند، توجه کنیم. اما برای پیمایش غارهای تجهیز نشده، لازم است که با گروه ها و انجمن های متخصص یا فعال در این رشته تماس بگیریم و در برنامه های آموزشی و بازدیدهای سازمان دهی شده توسط آنان شرکت کنیم. توجه داشته باشید که غارنوردی، یک فن است و باید این فن را زیر نظر کارشناسان آن فرا بگیرید.
در زیر، به چند نکته ی عمومی اشاره می کنیم:
•    پیش از رفتن به سوی یک غار، اطلاعات در دسترس درباره ی آن را از دوستان، تارنماها، کتاب ها و مجله ها بگیرید. از ورود تکی به غار خودداری کنید، و برای گروه تان حتما سرپرست کارآزموده ای تعیین کنید.
•    فقط برای تماشا، عکس برداری و تهیه ی گزارش وارد غار می شویم؛ نه برای برداشتن سنگ ها و سنگال های آن یا آثار تاریخی و بقایای انسانی و حیوانی که احتمالا می بینیم، و یا برای بردن نمونه های جانوری و گیاهی که در بخش هایی از غار می زیند، یا برای یادگاری نویسی بر دیواره های غار! اگر آثار زیستی خاص یا آثار تاریخی دیدیم، باید گزارش و عکس یا فیلم آن ها را تهیه کنیم و پیش از اطلاع رسانی همگانی، به مسوولان سازمان های میراث فرهنگی، حفاظت محیط زیست و نیروی انتظامی اطلاع دهیم.
•    از رها کردن کوچک ترین زباله در غار خودداری کنید و تمام پسماندهای خود را بیرون بیاورید و به شهر بازگردانید.
•    در صورتی که فکر می کنید ممکن است به قضای حاجت نیاز پیدا کنید، با خود ظرف هایی ببرید که بتوانید مدفوع و ادرار را با آن به بیرون بیاورید.
•    هیچ گونه یادگاری، چه با رنگ و چه با کنده کاری روی سنگ ها، و یا با برچسب و پلاک و مانند آن به جای نگذارید.
•    بسیاری از پدیده های درون غار، کاملا حساس و شکننده هستند؛ دست زدن به سنگال های ظریف می تواند سبب نابودی آن ها شود. در مسیرهایی که پیش تر عبور شده راه بروید و در جاهایی که لارم است، کفش های خود را درآورید تا به سنگال های ظریف آسیب نرسانید.
•    چراغ پیشانی با باتری های اضافه، پوشاک ضد آب، پوشاک گرم، پوشاک زیر اضافه، چکمه ی لاستیکی آج دار، کلاه ایمنی، قمقمه ی آب، اندکی مواد غذایی پر انرژی، و دستکش چند تا از اقلام ضروری برای پیمایش هر گونه غار کوچک و بزرگ است. همراه داشتن طناب و وسایل فنی کاملا بستگی به شناخت قبلی شما از غار، یا توصیه های کتاب راهنما و سرپرست گروه تان دارد. از بردن مشعل به درون غار جدا خودداری کنید، زیرا اطمینانی به دوام آن نیست و به علاوه موجب دود گرفتگی و آسیب دیدگی محیط غار می شود.
•    ورود خودتان را به غار و زمان تقریبی خروج را به شخص یا اشخاصی که در بیرون هستند و با امدادگران و غارنوردان محلی ارتباط دارند، اطلاع دهید.
•    پیش بینی وضع هوا را داشته باشید؛ اگر احتمال بارندگی شدید هست، از ورود به غار خودداری کنید. ممکن است ورود حجم زیادی از آب به غار، شما را گرفتار کند.
•    توجه داشته باشید که زمان لازم برای بیرون آمدن از غار ممکن است بیش از زمان پیشروی در آن باشد، این نکته به ویژه در مورد غارهای چاهی (مانند غار پراو در کرمانشاه) صدق می کند. بنابراین، بیشتر توان خود را برای بیرون آمدن نگاه دارید. 


گردشی کردن غارها؛ آری یا نه؟! 


آماده کردن غارها برای ورود انبوه بازدید کنندگان می تواند موجب آسیب رسانی جبران ناپذیر به این پدیده های زیبا و کم یاب شود. گشاد کردن دهانه ی غار برای ساده سازی ورود، یکی از زیان آور ترین کارها برای غار است، زیرا تعادل هوا و رطوبت را که یک عامل اساسی در پدید آمدن و بقای غار است، به هم می زند. به علاوه، عملیات انفجار و سنگ بری برای این کار، موجب لرزش دیواره ی غار و سست شدن چکیده ها و چکنده ها می شود. متاسفانه در ایران نه تنها گشادسازی دهنه برای چندین غار انجام شده (علی سرد، قوری قلعه، دربند سمنان، کتل خور زنجان، و...) بلکه گاه حتی یک ورودی اضافه هم برای غار حفر کرده اند (چال نخجیر دلیجان)!
نصب نورافکن های قوی، موجب رشد قارچ ها و جلبک ها و در نتیجه سبب آسیب دیدگی سازندهای غار می شود. نورپردازی باید تا حد امکان کم، و به گونه ای باشد که پس از رد شدن بازدیدکنندگان، خاموش شود. نور همچنین ممکن است سبب فراری شدن خفاش ها یا دیگر غارزیان، و حتی از میان رفتن نسل شان شود.
برپا کردن رستوران و بوفه در درون غار (که برای مثال، در علی سرد انجام شده)، کاری است بسیار اشتباه که موجب آلودگی محیط، آسیب دیدن چشم انداز، آلودگی صوتی، و برهم خوردن تعادل دمایی محیط به خاطر وجود وسایل گرمایی و تجمع انسان ها می شود.
تجهیز افراطی دالان های غار، تمامیت طبیعی آن را به شدت مخدوش می سازد؛ برای مثال می توان به غار دربند سمنان اشاره کرد که وجود ترانس بزرگ برق و در آهنی در دهانه ی غار، و نورافکن های پرشمار و سیم کشی های بی ملاحظه بر دیواره ها، به راستی چشم را می آزارد. همچنین در علی سرد، همه جا نرده و پلکان و پلاک به چشم می خورد که انسان را از لذت تمرکز بر زیبایی های طبیعی محروم می کند.
ایجاد امکانات اضافی در نزدیکی غار؛ ممکن است کلیت آن را به خطر اندازد؛ در نزدیکی غار کتل خور زنجان، در نظر داشتند که دریاچه ای مصنوعی ایجاد کنند که این طرح با مخالفت طبیعت دوستان اجرا نشد. آب گیری این دریاچه می توانست سطح آب را در داخل غار بالا ببرد و تمام آن پدیده های چشم گیر را غرق کند.
به طور کلی می توان گفت که گردشی (توریستی) کردن غارها باید با کم ترین تغییر در وضع طبیعی آن ها، رعایت تمام ملاحظات زیست محیطی، و در بخش هایی از غار که کم تر آسیب پذیراند، صورت گیرد. و در هر حال، باید بخش های منحصر به فرد، بعضی از مکان های تجمع غارزیان، و اساسا شماری از غارها هیچ گاه برای گردش گری های انبوه تجهیز نشوند و بازدید از آن ها در گروه های کوچک و با مجوزهای معین صورت گیرد.
مسوولان کشور باید توجه داشته باشند که شکل گیری غارها (که در همه جای جهان بسیار طولانی است) در کشور خشک ما، به زمان باز هم بیشتری نیاز داشته و هر گونه آسیب وارد به این سرمایه های ملی به هیچ وجه جبران نخواهد شد. 


چند عامل تهدید کننده ی دیگر 


•    معدن کاری؛ حفاری در نزدیکی غارها، موجب آسیب دیدگی شدید سازندهای غار می شود. انفجارهای مربوط به یک معدن سنگ در نزدیکی غار دربند سمنان، موجب سست شدن و ریزش چند تا از چکنده ها شد. انفجارهای معدن کاری در کوه پشت غار اسپهبد خورشید، موجب فرو ریختن بخش هایی از آثار تاریخی مربوط به دوران پیش از اسلام در این غار شده است. همچنین برداشت شن و ماسه در پایین دست و کوه روبروی غار، موجب تخریب شدید چشم انداز این «دژ صخره» ی بی مانند شده است. یکی از غارهای دست کنده ی کشور که معدن باستانی قلع بوده (شاکین) با اجاره دادن آن به معدن کاران امروزین، به کلی نابود شده است!
•    سد سازی؛ انفجارهای مربوط به سد سازی، و همچنین به زیر آب رفتن شمار نامشخصی از غارهای ایران در کوه های زاگرس (برای مثال: به زیر آب رفتن چند غار تاریخی با آبگیری سد سیمره) از مهم ترین عوامل تخریب غارهای کشور است.
•    اضافه برداشت آب؛ چه به صورت مستقیم از درون غار ( مثلا، در غار سراب همدان)، و چه با افت سطح ایستابی غارها به دلیل برداشت زیادی از سفره های زیرزمینی. بیشترین خطر در این زمینه، متوجه غارهای آبی کشور مانند قوری قلعه، علی سرد، سراب، و همچنین چاه های طبیعی مانند «چاه دریا» در استان کرمان است.
•    رها کردن زباله؛ چاه غار باباگرگر در استان همدان، به زباله دانی روستای نزدیک آن بدل شده است. گروه های غارپیما، انبوهی از زباله و پسماند در عمیق ترین و دشوارترین غار کشور (پراو) به جا گذاشته اند.
•    «گنج یابی»؛ حفاری غیرمجاز و دزدی میراث های فرهنگی که شوربختانه، در تمامی گستره ی کشور رواج دارد و بسیاری از محوطه ها و بناهای تاریخی را تخریب کرده، در غارها نیز انجام می شود. به سرقت رفتن کتیبه ی تاریخی غار دست کنده ی قلعه جوق در استان همدان، رنگ پاشی روی آثار تاریخی غار تنگ براق در چهار محال بختیاری، کندن جرزدیوار اتاق های باستانی غار اسپهبد خورشید، نابود سازی سنگ نگاره های ماقبل تاریخی غار آوه زا در استان کرمانشاه، و تخریب سقف ضربی و دیوارهای باستانی در غار باباجابر، فقط چند نمونه از این دست است.
•    توسعه ی ناپایدار؛ در حریم غار طبیعی- تاریخی اشگفت سلمان ایذه، هتل سازی شده است. جاده سازی و ایجاد تاسیسات گوناگون در نزدیکی دهانه ی تمام غارهایی که توریستی شده، منظر طبیعی حریم آن ها را به کلی مخدوش کرده است.

تناسب‌ اندام هوازی

جنبه‌ های مختلف تناسب ‌اندام هوازی با اطلاعاتی که درمورد تست ‌ها و تمرینات محتلف و امثال این ارائه می‌شود، مدنظر قرار می‌گیرد. اینکه فرد چطور باید وارد این فعالیت شود هم مسئله پراهمیتی است.

تناسب ‌اندام یا سلامتی که از راه فعالیت ‌ها و تمرینات هوازی به دست می‌آید را تناسب ‌اندام هوازی می‌نامند. واژه هوازی (ایروبیک) صفتی است که معمولاً به چیزی که به هوا نیاز دارد مرتبط است. بعد از تعریف تناسب‌ اندام هوازی می‌توانیم به سراغ اطلاعات مربوط به تمرینات و تست‌های آن برویم. با افزایش بیماری‌های قلبی-عروقی در دنیای مدرن امروز، نیاز به مراقبت بیشتر از تناسب ‌اندام هوازی خود امر مهمی است. فعالیت‌های مختلف که تحت تمرینات قلبی-عروقی دسته‌ بندی می‌شوند شامل دویدن، شنا کردن، دوچرخه‌ سواری و امثال این می‌شود. این تمرینات (و شدت، تکرار و طول ‌مدت آنها) باید برحسب سطح تناسب ‌اندام فرد انجام گیرد. 

چطور می‌توان تناسب ‌اندام هوازی را تقویت کرد؟

در زیر به بررسی تست‌های لازم برای تعیین تناسب‌ اندام هوازی و تمریناتی که برای تقویت سطح تناسب ‌اندام انجام می‌گیرد، می‌پردازیم. داشتن اطلاعات درمورد تست‌های مختلف و استفاده از آن ر انجام تمرینات بسیار مفید است. 

تست‌های تناسب ‌اندام هوازی

تست‌های تناسب ‌اندام هوازی برای تعیین سطح تناسب ‌اندام با استفاده از تمریناتی مثل دویدن نرم یا پیاده ‌روی انجام می‌گیرد. معمولاً در چنین تمریناتی از فعالیت راه رفتن 5/1 مایل با سرعت متوسط و ثابت استفاده می‌شود.

تست راه‌رفتن: فعالیت راه رفتن یکی از بهترین تمرینات هوازی به شمار می‌رود. فرد نباید دو ساعت قبل تست چیزی بخورد. یک سطح صاف برای دویدن و دو نرم انتخاب می‌شود. برای انجام تست نیاز به کرونومتر (گام‌ شمار) است. زمانی که برای تمام کردن فاصله 5/1 مایل لازم است توسط کرونومتر ثبت می‌شود. اگر مقدور نباش که 5/1 مایل را با دویدن/دویدن نرم تمام کرد، فرد می‌تواند با فعالیت‌های هوازی با شدت کمتر مثل راه‌ رفتن آن را تمام کند.

شنا کردن: تست شنا کردن که 12 دقیقه طول می‌کشد هم یکی از تست‌های استاندارد است. شنا کردن بهترین ورزش هوازی برای کم کردن وزن است. کسانیکه به طور مرتب شنا می‌کنند باید این فعالیت را ادامه دهند. تست شنا برای افراد مبتلا به آرتروز شانه مطوب نیست. شنا کردن برای 12 دقیقه متوالی برای مبتدیان آسان نیست، حتی اگر به‌طور مرتب ورزش کنند. در تست اصلی، فرد باید تعداد دورهایی که طی 12 دقیقه تکمیل می‌کند را بشمارد. برحسب تعداد دورهایی که طی این مدت انجام شود، سطح تناسب‌اندام فرد تعیین می‌شود. 

تست دوچرخه‌سواری: تست دوچرخه برای تعیین سطح تناسب ‌اندام طی دوچرخه‌ سواری استفاده می‌شود. فعالیت دوچرخه زدن باید برای 6 دقیقه با یک مقاومت مشخص ادامه یابد. توصیه می شود که ضربان قلب در هر دقیقه ثبت شود. برای محاسبه اکسیژن مصرفی می‌توان از نوموگرام استفاده کرد. 

تمرینات تناسب ‌اندام هوازی

براساس تعریف ارائه شده از کالج پزشکی ورزشی امریکا (ACSM)، تمرین هوازی فعالیتی است که شامل حرکات ریتمیک و مداوم گروه‌های عضلانی بزرگ بدن می‌شود. قلب و ریه‌ ها باید بالاتر از سطح عادی فعالیت کنند. تعیین ضربان قلب هدف قبل از شروع هر تمرین هوازی مفید است. ضربان قلب هدف افراد از لحاظ دامنه محاسبه می‌شود. برای محاسبه این دامنه از فرمول زیر استفاده می‌شود:

ضربان قلب مینیمم = )سن – 220) × 60/0

ضربان قلب ماکسیمم = )سن – 220) × 90/0

عددی که توسط این فرمول‌ها به دست می‌آید باید ضربان قلب هدف شما درنظر گرفته شود. برخی از نمونه‌های فعالیت هوازی برای حفظ سطح تناسب‌اندام عبارتند از: ایروبیک دنس، پیاده ‌روی، دو نرم، دویدن، دوچرخه‌ سواری، شنا، پله ‌نوردی، طناب زدن، اسکیت، اسکی و از این قبیل.  

 

نقل از سایت مردمان

شانزده نکته که ای کاش تو مدرسه بهمون یاد داده بودن!

هر چقدر که از دوران مدرسه دور شده باشیم، چیزهایی هست که هر از گاهی باعث میشن که فکر کنیم: "آه...کاش اینو تو مدرسه بهم یاد داده بودن.." کاش به جای یکی از ساعت های زبان خارجه و ریاضی و فارسی، یک بار هم یه کلاس درباره  زندگی کردن برگزار می شد. شاید هم هر از گاهی معلمی پیدا شده که سعی کنه حرف های خارج از درس بزنه...اما احتمالا ما حرف هاشون رو جدی نگرفتیم و ترجیح دادیم به جای فکر کردن به حرف هاش، به شیوه زندگی خودمون ادامه بدیم.خیلی موارد هست که شاید دیر، ولی بالاخره روزی توی زندگی بهشون می رسیم. فکر کنید چقدر عالی می شد اگه توی سن کمتر این ها رو یاد می گرفتیم.این نکات کاربردی رو بخونید و سعی کنید ازین جا به بعد توی زندگی جدی ترشون بگیرید:

1)قانون ۸۰/۲۰:
این یکی از بهترین روش ها برای اینه که بهترین استفاده رو از وقتتون بکنید. چیزی که قانون ۸۰/۲۰ میگه، اینه که ۸۰ درصد ارزشی که به دست می آورید، نتیجه  ۲۰ درصد از تلاشیه که انجام داده اید.
این یعنی این که اکثر کارها و مشغولیت های ما مفید نیستند. پس می تونیم خیلی از کارها رو از لیست انجام کارمون خط بزنیم. در عوض وقت و انرژی بیشتری روی کارهای دیگه، که به نظر می رسه بازده بیشتری - چه از لحاظ موفقیت و چه از لحاظ حس رضایت درونی - دارن بذاریم.


2)قانون پارکینسون:
می تونی کارها رو خیلی سریع تر از اونچه که فکر می کنی، انجام بدی! این قانون میگه کاری که قراره انجام بدی، متناسب با وقتی که براش در نظر می گیری، خودش رو کش میده و درجه  سختی اش رو تعیین می کنه! یعنی اگه به خودت بگی ظرف یه هفته یه راهکار برای فلان مشکل پیدا می کنم، اون مشکل خودش رو سخت تر و سخت تر جلوه میده و ممکنه نتونی حتی توی یک هفته هم براش راه حلی پیدا کنی.
پس وقتت رو روی پیدا کردن راه حل متمرکز کن. به جای یک روز یک ساعت، و به جای یک هفته یک روز به خودت فرصت بده. این کار باعث میشه که مغزت فقط روی راه حل و کار کردن متمرکز بشه، نه سختی کار!


3)تراکتوری کار کردن!:
کارهای خسته کننده و تکراری می تونن باعث پایین اومدن سطح هیجان و به تعویق افتادن کار بشن. یکی از راه هایی که بشه اون ها رو سریع انجام داد اینه که اون ها رو تراکتوری انجام بدیم. یعنی چی؟ یعنی همه رو پشت سر هم انجام بدیم. این جوری اون زمانی که برای کندن از وضعیت فعلی و راضی کردن خودتون صرف می کنید، فقط برای کار اول لازم میشه و کارهای بعدی سریع تر انجام می شن.
مثلا یه نمونه از تراکتوری کار کردن این جوریه:
میزتون رو تمیز کنید/ قبض آب و برق پرداخت بشه/ سه تا تماس تلفنی که باید انجام می دادی رو انجام بده/ یه لیست خرید تره بار بنویس.



4)اول چیزی بده تا چیزی بگیری:
شاید این قضیه با حستون جور در نیاد. چون معمولا همه این ذهنیت رو داریم که تا کسی برامون کاری انجام نداده نباید براش کاری انجام بدیم. مشکل اینجاست که خیلی ها این جوری فکر می کنند، و خب طبیعتا نتیجه این میشه که در آخر هیچ کدوم کاری انجام نمی دن.
اگر می خواید ارزشی که به دست می آورید، بیشتر بشه (اون ارزش می تونه پول، عشق، محبت ، فرصت و خیلی چیزهای دیگه باشه...)، بهتره ارزشی که خودتون میدید رو افزایش بدید. چون در گذشت زمان شما بالاخره اونچه که از دستی دادین رو از دست دیگه ای می گیرین. پس فکر کنید چقدر خوب میشه که هیچ کاری انجام ندین و چیزی بگیرین. اما این اتفاق خیلی کم پیش میاد...


5) فعالیت کن، واکنش نشون نده!:
این هم به نکته ی قبل مربوط میشه. اگه همه رفتارشون واکنشی بود، شاید خیلی از اتفاقات هیچ وقت نمی افتاد و همه منتظر می نشستند تا کسی فعالیتی بکنه... این اتفاق ممکنه بالاخره بیفته، ولی خیــــلی طول خواهد کشید!
پس یه فکر به صرفه تر اینه که خودتون فعالیت کنید. به سادگی می تونید اولین نفری باشید که حرکتی می زنه و یه سری آدم واکنشی به دنبالش راه میفتن. این کار نه تنها شما رو از حس وحشتناک انتظـــار دور می کنه، بلکه باعث میشه احساس کنید اون کسی که زندگیتون رو تو دست داره و در حال کنترل کردنشه خودتون هستید، نه نیروهای جور واجور بیرونی!


6)اشتباهات و شکست ها بد نیستند:
وقتی سنمون کمتر و به اصطلاح " دهنمون بوی شیر میده "  و "کله مون هنوز بوی قرمه سبزی میده"، انقدر کارهای مختلف رو امتحان می کنیم و شکست می خوریم تا یاد بگیریم. اما هر چی بزرگ تر میشیم، محتاط تر عمل می کنیم و کمتر از قبل روحیه  "فعال بودن" رو داریم. چون از شکست خوردن می ترسیم، ترجیح میدیم که بشینیم تا یک نفر دیگه کاری رو شروع کنه.
حالا اگه واقعا شکست بخوریم، چه اتفاقی میفته؟ همه بهمون می خندن؟
آره خب، شاید بخندن. اما وقتی همچین تجربه ای داشته باشی، خیلی زود بعدش می فهمی که بابا آخر دنیا که نرسیده! و حقیقت اینه که مردم خیلی زود شکست های ما رو فراموش می کنند. اون ها انقدر درگیر زندگی و مشکلات خودشون هستن که این جور موارد براشون اهمیتی ندشته باشه!
و فراموش نکنید که موفقیت توی زندگی از تسلیم نشدنه!
یادتون بیاد وقتی که ۵ ساله بودین و می خواستین دوچرخه سواری یاد بگیرین. زانو ها درب و داغون می شد و شاید هم یه کم گریه می کردید. ولی بلند می شدید، لباس ها رو می تکوندید و دوباره روی صندلی اش می نشستید. پس سعی کنید اون روحیه  بچه  ۵ ساله رو درون خودتون زنده کنید و با یکی دو بار شکست خوردن توی کاری تسلیم نشید!


7)به خودت سخت نگیر:
چرا آدم ها بعد از یکی دوبار اشتباه کردن و شکست خوردن از کاری دست می کشند؟ خب، یه دلیل خیلی بزرگ اینه که دارن از درون خودشون رو میزنن! این عادت به درد نخوریه! چون فقط به ناراحتی و درد درونی ات اضافه می کنه و وقت با ارزشت رو ازت می گیره. پس این عادت رو از خودتون بگیرید و انقدر خودتون رو ملامت نکنید.


8) یک دفعه صمیمی بشو!
آشنا شدن با آدم های جدید خیلی کیف داره، ولی می تونه باعث به وجود اومدن استرس بشه. همه  ما دوست داریم تو برخورد اول آدم های خیلی جالب و جذابی به نظر بیایم و از صحبت های عجیب و غریب و سکوت های طولانی فرار می کنیم.
بهترین راه برای انجام این کار اینه که تو برخورد اولتون با کسی، تصور کنید که اون صمیمی ترین دوستتونه. این جوری اضطراب رو از ذهنتون دور می کنید و راحت تر با طرفتون ارتباط برقرار می کنید.


9) روی چیزی که می خوای تمرکز کن، نه چیزی که نمی خوای!
شما در مغزتون سیستمی به نام سیستم فعالیت مشبک دارید که بهتون اجازه میده چیزهایی که ذهنتون روشون تمرکز کرده رو ببینید. این یعنی شما هرچقدر تمرکزتون رو روی اهدافتون بیشتر کنید، بیشتر با اون ها مواجه می شید.
یکی از کارهایی که برای تمرکز روی چیزهایی که می خواین می تونید انجام بدید اینه که اهداف تعیین کنید و به این فکر کنید که چه چیزی در این شرایط مهم تره. می تونید از یادآوری های بیرونی استفاده کنید. مثلا روی کاغذی که به دیوار چسبوندید بنویسید : "فعالیت کن، واکنش نشون نده!" تا هر روز به چشمت بخوره و یادت بندازه.


10)رفتار تو واقعیت رو عوض می کنه:
همه  ما شنیدیم که باید رفتار مثبت داشته باشیم و ممکنه خیلی ها بهمون بگن: "یه فکری به حال رفتارت بکن!"
این نصیحت خیلی با ارزشیه، ولی معمولا چه اتفاقی میفته؟ از یه گوش میره تو و از گوش دیگه میاد بیرون و فردا ما باز همون رفتار قبلی رو داریم.
ولی نکته  خیلی ظریف و قابل توجهی که وجود داره اینه که رفتار ما، واقعیت های اطرافمون رو عوض می کنه. ممکنه که توی ذهن همه بدبینی به عنوان واقعیت زندگی پذیرفته شده باشه، اما این ها به خاطر اینه که سیستم فعالیت شبکه ای مغزمون عادت به پیدا کردن چیزهای بد داره.
اگه سعی کنید رفتارتون رو به طور جدی عوض کنید - و با این کار واقعیت اطرافتون رو تغییر بدید - به نتایج متحیر کننده ای می رسید.


11)شکر کردن یه راه آسون برای خوشحال کردن خودتونه:
معلومه که این یکی رو تو مدرسه بهمون یاد دادن...خیلی زیـــــاد! احتمالا می گفتن قدر چیزهایی که دارید و بدونید و شکر گزار باشید، چون کار درست اینه...یا این  که کلا کاریه که باید انجام داد!
ولی حالا این جوری به قضیه نگاه کنید که یکی دو دقیقه وقت گذاشتن برای شکر کردن، خیلی راحت می تونه یه حال بد رو به یه حال خوب تبدیل کنه.
این کار می تونه برای خوشحال نگه داشتن روحیه تون، و تمرکز روی چیزهای خوبی که می خواین به دست بیارین کمکتون کنه.



12)خودت رو با کسی مقایسه نکن:
امان از این "من" درون که همیشه دنبال مقایسه کردنه! "آخ جون من یه دوچرخه  جدید خریدم!" احتمالا این جمله خوشحالتون می کنه، ولی بعدش فکر می کنید که "ای وای! دوچرخه ای که علیرضا گرفته که خیلی بهتــــــره!!" و این جوری میشه که حال خوبتون دووم زیادی نمیاره و باز حس می کنید از خودتون راضی نیستید. اگه دست از مقایسه کردن خودتون با دیگران برندارید، در واقع دارید به دنیا اجازه میدید که احساسی که نسبت به خودتون دارید رو کنترل کنه.
بهترین راه اینه که خودت رو با خودت مقایسه کنی. ببین چقدر از جایی که بودی فاصله گرفتی، چه چیزهایی به دست آوردی و چقدر رشد کردی. شاید خیلی کار هیجان انگیزی به نظر نرسه، اما در طولانی مدت کلی بهت قدرت و ثبات درونی میده!


13)80-90% اون چیزهایی که ازشون وحشت داریم، اتفاق نمیفتن!
این یکی خیلی مهمه! این ها فقط هیولاهایی هستن که ما تو ذهن خودمون ساختیم، و اگرهم اتفاق بیفتن، قطعا به اون دردناکی و وحشتناکی که فکر می کردیم نخواهند بود.
البته که حرف زدن از این کار همیشه آسونه، اما سعی کنید به خودتون یادآوری کنید که درصد خیلی کمی از ترس ها و وحشت های گذشته تون به واقعیت پیوستن...پس چرا فکر می کنید این بار با بقیه ی وقت ها فرق می کنه؟؟




14) هیچ چیزی رو خیـــــلی جدی نگیر:
خیلی راحت میشه درگیر مسائل شد. ولی اون احتمالات بدی که میدیم معمولا اتفاق نمیفتن و چیزی که الان براش نگرانیم و حرص می خورم به احتمال خیلی زیاد در سه سال بعد اصلا به یادمون نمیاد!
پس خودت، افکار، و احساساتت رو اونقدر جدی نگیر که اسباب شکنجه  خودت بشه. راحت باش و به چیزهای خوب زندگیت فکر کن.


15)همه چیز رو بنویس:
اگه مغزتون یه سطل پر سوراخه و هر چیزی که توش می ریزین یهو ناپدید میشه، پس خطر این که ایده های ناب و خوبی که به ذهنتون می رسه، خیلی راحت از ذهنتون پاک بشن، وجود داره. خودتون رو عادت بدید به اینکه افکار و اهدافتون رو بنویسید - همه چی رو! این طوری راحت تر می تونید روی چیزهایی که می خواید متمرکز بشید.



16)توی هر تجربه  بدی یه فرصت وجود داره:
توی هر شکست یا تجربه  تلخی، چیزهایی وجود داره که می تونی ازشون درس بگیری و برای رشد خودت استفاده کنی. شاید حتی بشه گفت که تجربه های منفی، چیزهای بیشتری برای یاد دادن نسبت به تجربه های موفقیت آمیز دارن. بعضی وقت ها، نکته ای که از یه تجربه ی بد یاد گرفته میشه، از توی ده ها تجربه  موفقیت آمیز در نمیاد!
پس هر بار که یه "تجربه  منفی" برات پیش اومد، از خودت بپرس: چه چیزی راجع به این شرایط می تونه خوب باشه؟ اون چیزی که من الان باید یاد بگیرم چیه؟
یه تجربه منفی می تونه باعث بشه چندین تجربه  مثبت برات اتفاق بیفتن.

تقویت اعتماد به نفس در کودکان

تحقیقات نشان می دهد که انعطاف پذیری، یکی از مهمترین خصوصیاتی است که شما می توانید آن را به فرزندانتان آموزشدهید و با استفاده از روش های مختلف می توانید اعتماد به نفس آنها را برای فائق آمدن بر مشکلات تقویت کنید.اگر از شما سؤال شود که چه چیزی را در زندگی فرزندتان آرزو می کنید، بدون شک می گویید: خوشبختی، موفقیت در درس و مدرسه، داشتن دوستان خوب، عشق به خانواده و شغل خوشایند و دلخواه او. گرچه شما نمی توانید همه این چیزها را یک جا بخواهید، ولی با کمک به او می توانید در پیشرفت خصلت انعطاف پذیری که کلید دستیابی به تمام این اهداف است، او را به این سمت سوق دهید. بنابراین والدین باید توانایی انعطاف پذیری- یعنی داشتن توانایی انطباق و تغییر مناسب در برابر محیط و شرایط متفاوت - را به جای زور و اجبار در کودکان خود تقویت کنند. 

در اینجا به ده روش برای کمک به تقویت اعتماد به نفس کودکان و پیروزی بر مشکلات اشاره میکنیم:

۱- صبور و بردبار باشید:توانایی در پرورش انعطاف پذیری در کودکان ضروری و در عین حال سخت است. مجبور نیستید که با تمام کارهای کودکان موافقت کنید، اما سعی کنید که از آنها قدردانی کرده و ایده های آنها را تصدیق کنید. وقتی که کودکان متوجه شوند که دقیقاً والدینشان به آنها گوش می دهند، از راهنمایی های آنها بیشتر استفاده می کنند.

البته هنگام عصبانیت و مشاهده رفتار ناخوشایند از فرزندتان، احساس همدردی کردن خیلی مشکل است. در چنین شرایطی بردباری مهمترین چیز است.

برای حس همدردی، خود را جای او گذاشته و فکر کنید که در مقابل شنیدن حرف هایی که به او می زنید، چه احساسی پیدا می کردید. برای احساس همدردی بیشتر با افراد خجالتی بگوئید: «سلام کردن برای بسیاری از کودکان، سخت و دشوار است. من روشی که راه را برای تو آسان تر می کند را انجام می دهم. شاید در ابتدا اگر با لبخندزدن شروع کنی بهتر باشد و کم کم با این کار خود را برای سلام کردن آماده می کنی».با استفاده از این روش فرزندتان را امیدوار می کنید تا بتواند موقعیت خود را بهتر درک کند. وقتی شما روزبه روز احساس همدردی بیشتری نشان دهید، در حقیقت به فرزندتان آموخته اید که این کار، امری حیاتی است تا او بتواند رضایت و ارتباط با دیگران را حفظ کند و احساس نزدیکی بیشتر با فرزندتان باعث می شود تا او بتواند خود را با هر شرایطی سازگار کند؛ در نتیجه حس انعطاف پذیری او تقویت می شود.

۲- ارتباطی محترمانه با او داشته باشید:

همیشه به کارها و صحبت های خود نسبت به فرزندتان دقت کافی داشته باشید تا فرزندتان نیز به همان نسبت محترمانه و با ادب رفتار کند. هرگز صحبت آنها را قطع نکنید. بگویید که احساسات آنها را درک می کنید یا از کلماتی مانند همیشه و هرگز در برخی مواقع بحرانی و حیاتی که نشان دهنده مسلم بودن است، استفاده کنید.

برای جواب دادن به سوالاتشان وقت بگذارید. پرسش هایشان برداشت آنها از دنیای خارج و احساساتشان است که با نشان دادن آنها سعی در برطرف کردن مشکلاتشان کنید، همه این کارها پیش زمینه ای برای انعطاف پذیری کودکان است. اگر فرزندتان احساس کند که سؤال هایش احمقانه و خسته کننده به نظر می رسد، از مطرح کردن آنها منصرف می شود.

همچنین صادق بودن برای کودکان خیلی اهمیت دارد. معمولاً بچه ها می دانند که والدین بعضی از مسائل را از آنها مخفی می کنند. به عنوان نمونه، پدر و مادری برای این که فرزندان دوقلوی ۸ ساله آنها از بیماری سرطان مادربزرگشان ناراحت نشوند، این مسئله را به آنها نگفتند. البته دختر خانم ها دقیقاً احساس می کنند که بعضی چیزها حقیقت ندارد، بنابر این به والدین توصیه می شود که با دخترهایی که قدرت درک بالاتری دارند صادقانه تر رفتار کنند. البته این جمله بدین معنا نیست که تمام مسائل خصوصی و شخصی و یا مسائلی که به احساسات آنها لطمه می زند یا خارج از ظرفیت آنها می باشد را به طور کامل بازگو کنید، بلکه از گفتن بعضی از مسائلی که خارج از تحمل آنهاست، صرف نظر کنید. در نتیجه، با پنهان کردن همه مسائل، فرزندتان را در به دست آوردن موقعیتی که یاد بگیرد چگونه می تواند با ناملایمات و مشکلات دست و پنجه نرم کند، محروم کرده اید.

۳- انعطاف پذیر باشید:والدین می خواهند فرزندانشان سازش پذیر، با ملاحظه و قابل انعطاف در مقابل عقاید جدید باشند. ولی آنها بیشتر در اجرای این روش شکست می خورند. اکثر والدین از این روش برای نزدیک شدن به فرزندانشان استفاده می کنند گرچه زیاد موفقیت آمیز نبوده است، مثلاً: ما می دانیم والدینی که مرتب به فرزندانشان در مورد تمیزی اتاق، نق می زنند، نتیجه مطلوبی نگرفته اند.

۴- تمام توجه و حواستان را روی او متمرکز کنید:وقتی کودکان متوجه می شوند که والدینشان از بودن با آنها لذت می برند، احساس عشق و علاقه زیادی می کنند. این حس خاص، مکمل و لازمه اعتماد به نفس آنهاست. در حقیقت، مطالعات نشان می دهد که کودکانی که در دوران کودکی خود بر مشکلاتشان پیروز می شوند کسانی هستند که خود را به راستی باور کرده اند. طبق جدول زمان بندی شده حتی اگر ۱۵دقیقه در روز توجه کامل خود را به فرزندتان معطوف کنید کافی است. والدین کودکی ۵ ساله هر شب در کنار او بازی می کنند، ولی هر وقت که تلفن زنگ می زند، بازی را قطع کرده و مشغول جواب دادن به تلفن می شوند. به تدریج، کودک متوجه می شود که تلفن از او خیلی مهم تر است و برای نشان ندادن ناراحتی اش، خود را با دیدن فیلم سرگرم می کند.

۵- کودکان را برای خودشان و آنچه که هستند، بپذیرید:شاید فرزندانتان همه انتظارات شما را برآورده نکنند، ولی شناخت خلق و خوی ذاتی آنها بسیار مهم است. هنگامی که برای آن چه که هستند توسط دیگران تقدیر شوند، احساس امنیت بیشتری برای ارتباط برقرار کردن پیدا می کنند، همچنین یاد می گیرند که چگونه مشکلاتشان را برطرف کنند.

البته پذیرفتن فرزندتان، همان گونه که هست بدین معنا نیست که همه رفتارهای بد او را قبول کنید، بلکه او را درک کرده و به او کمک کنید تا تغییر روش دهد و بتواند اعتماد به نفس خود را تقویت کند.

۶- به کودکان فرصت جبران کردن بدهید:کودکان از همان سال های اول دوست دارند که مفید باشند. اگر از افراد در مورد بهترین خاطرات دوران مدرسه سئوال شود، پاسخ بیشتر آنها کارهایی است که به نحوی کمک به دیگران و مثبت بوده است، مانند: درس دادن به شاگردان کوچکتر، رنگ آمیزی نقاشی دیواری یا کارهای گروهی و نمایشی در کلاس.

وقتی کودکان را در جهت کمک به دیگران حمایت می کنیم، به توانایی آنها ایمان داریم که فرزندانمان می توانند کارهای مختلفی انجام دهند و حس مسئولیت پذیری آنها را نیز تقویت کرده ایم. همچنین قبول می کنیم که یک کودک ۳ ساله هم می تواند در خانه مسئولیت پذیر باشد، به شرطی که کار شاقی نباشد. به فرزندان بگوئید: «ما به کمک تو احتیاج داریم.»

۷- سعی کنید اشتباه کودکان را با تجربه کردن خودشان، برطرف کنید:کودکانی که والدینشان نسبت به خطاهای آنها بیش از حد حساسیت نشان می دهند، ریسک پذیری کمتری داشته و در نهایت به خاطر اشتباهشان توسط دیگران سرزنش می شوند. والدین باید خیلی با این مسائل راحت تر برخورد کنند به طور مثال اگر فرزندتان برای سومین بار شیرش را روی صندلی می ریزد، خود را کنترل کنید و به خود بگوئید که این کار برای کودکان در این سن طبیعی است و با بزرگ شدن آنها، این مسئله نیز حل می شود. با این روش فرزندتان را برای حل کردن مشکلش آماده می کنید. اگر می خواهید به فرزندتان دوچرخه سواری یاد دهید، بگوئید که چگونه تعادل خود را حفظ کند و اکثر بچه ها بار اول زمین می خورند.

۸- به نقاط قوت کودکان تأکید کنید:اگر چه کودکان با اعتماد به نفس بالا از شکست دلسرد نمی شوند بلکه از موفقیت خود نیز لذت می برند. حس موفقیت و غرور آنها، باعث عزت نفس بیشتری شده تا در آینده بهتر بتوانند با مشکلات دست و پنجه نرم کنند. اگر چه همه کودکان به طور ذاتی ورزشکار، هنرمند یا محبوب نیستند، بلکه هر کودکی به نوبه خود قدرت و توانائی خاص خود را دارد و شما به عنوان والدین او باید متوجه چنین نیرو و استعداد فرزندتان باشید و برای این که کودکان بتوانند به راستی خود را باور کنند، باید خود به تنهایی موفقیت را تجربه کنند.

۹- به کودکان اجازه دهید که در برطرف کردن مشکلاتشان، تصمیم گیرنده باشند:مسئله ای که بیشتر والدین با آن روبرو هستند این است که تمایل دارند خیلی سریع فرزندانشان را از مخمصه نجات دهند. البته به کرات دیده شده وقتی که مشکل حل می شود و همه چیز سرو سامان می گیرد به فرزندانمان می گوئیم که ما گفتیم که چه کار کنید. اما اگر فرزندتان تکالیف مدرسه اش را نمی داند یا چیزهایش را گم کرده است، او را برای یافتن راه حل و پیدا کردن موقعیتش تشویق کنید.

۱۰- ادب و نزاکت را به او یاد دهید:یکی ازاهداف، پرورش دادن نظم و ترتیب است که کودک را حتی اگر در کنارش نباشید، مسئولیت پذیر بار می آورد. مطمئن باشید هرگز با تهدید کردن و تحقیر کردن فرزندتان به نتیجه مطلوب نخواهید رسید. اگر شما در مواقع اضطراری به فرزندتان بگوئید: تو بعد از مدتی آرام می شوی. یا بهتر است اضافه کنید: هر وقت که آرام شدی، اجازه بده ببینم که چه شده است. با این کار به او اجازه مسئول بودن روی اعمالش را می دهید. برای کودکان بالاتر از هفت سالی که یک دنده و لجباز هستند فرصت داده و تأکید کنید که خودشان در تصمیم گیری رفتار مناسب توانایی دارند. اگر شما داد و بیداد کنید، او متوجه منظورتان نمی شود و همچنین اعصاب خود را نیز به هم ریخته اید.

به طور ایده آل، با تشخیص به موقع سعی کنید که مشکلات رفتاری در فرزندتان به وجود نیاید. همچنین اگر فرزندتان کار درستی انجام می دهد، اجازه دهید تا خود نیز بداند. تشویق و علاقه شما از همه ستاره ها و برچسب ها برای فرزندانتان با ارزش تر است.

عزت نفس در زندگی

هر چه بیشتر براى دنبال کردن آرزوهایتان صبر کنید، اعتماد به نفس کمترى خواهید داشت و هراس از نرسیدن به خواسته ‏هایتان بیشتر خواهد شد.

با در پیش گرفتن چنین روشى بدون آنکه بفهمید خود و اعتماد به نفس‏تان را ویران خواهد کرد. هر چه بیشتر براى انجام خواسته‏ هاى واقعى ‏تان، خواسته ‏هاى شخصى یا شغلى ‏تان، امروز و فردا کنید، بى‏ تحرکتر خواهید شد و هر چه بى ‏تحرک‏تر شوید. بیشتر از ترس میخکوب مى ‏شوید و اعتماد به نفس بیشترى را از دست خواهید داد.

آیا خودتان را به طور مشروط دوست دارید؟

نتیجه ‏ى دیگر امروز و فردا کردن این است که با گفتن «فقط وقتى....... احساس خوبى در مورد خودم خواهم داشت.»

تنها احساس اعتماد به نفس و خوب بودنى را که در جستجویش بودید، به تأخیر مى‏ اندازید. خودتان جاى خالى را پر کنید. و البته جمله «وقتى - ---» همان چیزى است که امیدوارید در آینده اتفاق بیفتد، یعنى چیزى که چون در حال حاضر برایتان اتفاق نیفتاده است، پس احساس اعتماد به نفس یا حس مثبتى نسبت به خودتان ندارید.

چند مثال رایج در این زمینه برایتان مى‏آورم.

احساس خوبى در مورد خودم خواهم داشت...

وقتى کار خودم را شروع کنم. وقتى 10 کیلو وزن کم کنم. وقتى دوست دختر یا دوست پسر پیدا کنم. وقتى سالانه 50 هزار دلار درآمد داشته باشم. وقتى تمام بدهى ‏هایم را بدهم. وقتى بتوانم در برابر مادرم محکم بایستم. وقتى من و شوهرم دوباره احساس نزدیکى کنیم. وقتى ارتقاء شغلى بگیرم. به بیان دیگر، من احساس خوبى نسبت به خودم خواهم داشت، احساس اعتماد به نفس خواهم داشت، خودم را دوست خواهم داشت فقط وقتى که این شرایط برآورده شوند و تا آن زمان قرار نیست احساس خوبى در مورد خودم داشته باشم. اشکالى ندارد که وقتى به موفقیتى رسیدید احساس خوبى داشته باشید.

عزت نفس یکى از طبیعى ‏ترین محصولات فرعى موفقیت است.

جدیدترین روش درمان مارگزیدگی

          با استفاده این روش، درمان انواع مارگزیدگی بدون توجه به نوع مار و سم آن قابل درمان است.

محققان دانشگاه کالیفرنیا موفق به ساخت یک اسپری بینی شدند که قادر به درمان انواع مارگزیگی است.
تاپیش از این هیچ روش درمانی قابل اعتمادی برای مارگزیدگی وجود نداشت و قربانیان قبل از رسیدن به اولین مرکز درمانی جان خود را از دست می دادند
این معضل بیشتر از مزرعه داران و کشاورزان مناطق گرمسیری قربانی می گیرد.
محققان دانشگاه کالیفرنیا دوسال قبل یک کیت پزشکی تولید کردند که درصورت گزیدگی انواع موجودات موذی به صورت خانگی مورد استفاده قرار می گرفت و حاوی یک آمپول تزریقی بود.

پس از استفاده و نظر سنجی، مشاهده شد که مردم به این کیت پزشکی خیلی اعتماد ندارند. همین امر باعث شد که این طرح بهداشتی در قالب یک اسپری بینی توسعه پیدا کند.
برای اجرای این طرح، چند داوطلب سالم با استفاده از سمی شبیه به سم مار کبری فلج شدند (مار کبری در ابتدا قربانی خود را فلج می کند) ولی پس از استفاده از این اسپری درمانی، در عرض ۲۰ دقیقه به حالت عادی برگشتند.
نکته جالب این است که از همین اسپری در یک زن هندی ۵۰ ساله که مدت ها از فلج صورت رنج می برد نیز استفاده شد و بیماری او به طور کامل درمان شد.
تابحال از این اسپری بیینی در چند مورد مارگزیدگی استفاده شده و نتیجه کاملاً رضایتبخش بوده است.
سالانه حدود ۱۲۵ هزار نفر در سراسر جهان جان خود را بر اثر گزیدگی از دست می دهند. قربانیان در ابتدا توسط نوروتوکسین مار یا عقرب فلج می شوند و سپس به دلیل نارسایی تنفسی جان خود را از دست می دهند.

جدیدترین روش درمان مارگزیدگی

 محققان دانشگاه کالیفرنیا موفق به ساخت یک اسپری بینی شدند که قادر به درمان انواع مارگزیدگی است. 

با استفاده این روش، درمان انواع مارگزیدگی بدون توجه به نوع مار و سم آن قابل درمان است.
تاپیش از این هیچ روش درمانی قابل اعتمادی برای مارگزیدگی وجود نداشت و قربانیان قبل از رسیدن به اولین مرکز درمانی جان خود را از دست می دادند.  

این معضل بیشتر از مزرعه داران و کشاورزان مناطق گرمسیری قربانی می گیرد.
محققان دانشگاه کالیفرنیا دوسال قبل یک کیت پزشکی تولید کردند که درصورت گزیدگی انواع موجودات موذی به صورت خانگی مورد استفاده قرار می گرفت و حاوی یک آمپول تزریقی بود. پس از استفاده و نظر سنجی، مشاهده شد که مردم به این کیت پزشکی خیلی اعتماد ندارند. همین امر باعث شد که این طرح بهداشتی در قالب یک اسپری بینی توسعه پیدا کند.
برای اجرای این طرح، چند داوطلب سالم با استفاده از سمی شبیه به سم مار کبری فلج شدند( مار کبری در ابتدا قربانی خود را فلج می کند) ولی پس از استفاده از این اسپری درمانی، در عرض ۲۰ دقیقه به حالت عادی برگشتند.
نکته جالب این است که از همین اسپری در یک زن هندی ۵۰ ساله که مدت ها از فلج صورت رنج می برد نیز استفاده شد و بیماری او به طور کامل درمان شد.
تابحال از این اسپری بیینی در چند مورد مارگزیدگی استفاده شده و نتیجه کاملاً رضایتبخش بوده است.
سالانه حدود ۱۲۵ هزار نفر در سراسر جهان جان خود را بر اثر گزیدگی از دست می دهند. قربانیان در ابتدا توسط نوروتوکسین مار یا عقرب فلج می شوند و سپس به دلیل نارسایی تنفسی جان خود را از دست می دهند.
نتایج این تحقیقات در شماره اخیر نشریه Clinical Case Reports به چاپ رسیده است.

Voto ترکیبی از اجاق گاز و پیل سوختی

Voto ، ترکیبی از یک اجاق گاز کوچک و شارژر پورت USB است که با یک پیل سوختی کار می کند.


Voto بسیار مناسب برای علاقه مندان به محیط زیست که نمی خواهند برای پخت و پز از آتش استفاده کنند. استفاده از آتش خطر آتش سوزی برای جنگل ها را خواهد داشت بنا براین این وسیله برای مسافران کاربرد دو منظوره خواهد داشت.

Voto ، ترکیبی از یک اجاق گاز کوچک و شارژر پورت USB است که با یک پیل سوختی کار می کند.

برای شارژ دستگاه های تلفن همراه مورد استفاده قرار می گیرد.

 
Voto بسیار مناسب برای علاقه مندان به محیط زیست که نمی خواهند برای پخت و پز از آتش استفاده کنند. استفاده از آتش خطر آتش سوزی برای جنگل ها را خواهد داشت بنا براین این وسیله برای مسافران کاربرد دو منظوره خواهد داشت.

منبع:http://shahrammoradi.com/

آمار مرگ و میر کوهنوردان بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۲۰۰۶

  

این تابلوی قدیمی از مرگ آخرین شاه که نمیدونم مربوط به کدام کشور است  تو دره یک کوه توسط Oton Ivekovic کشیده شده :

این نقاشی جدید از تجسم هیولای مرگ منتظر در کوه توسط Carouse lique یک نقاش آماتور :

این یکی خیلی سادس ولی من رو داغ کرد . جوری که وقتی دیدمش پیشونیم عرق کرد :

 

 

 تو همین فکر  بودم که تو جستجو رسیدم به یه مطلب در سایت پست با عنوان آمار مرگ و میر کوهنوردا بین سالهای ۱۹۵۱ تا ۲۰۰۶ در امریکا . دامنه آمار خیلی وسیع بود و نمیشد از اون چشم پوشی کرد . بیا با هم یه نیگاهی به آمارها بندازیم : 

نسبت مرگ و میر با افزایش جمعیت

خوب قاعدتا باید با افزایش جمعیت ، جمعیت کوهنوردی اضافه شه و میزان حادثه هم افزایش پیدا کنه . اما انگار تو امریکا اینطور نبوده . فقط سال ۱۹۷۶ معلوم نیست چی شده شاید فیلمی ساختند در زمینه کوه نوردی یا صعود اسمی انجام شده و سر و صدا و تبلیغات ایها الناس اتازونی رو جو زده کرده . قرمز مرگ و میر ، زرد گزارش حادثه و سورمه ای گزارش حوادثه . ظاهرا تو امریکا هم بعضا از گزارش حادثه فرار می کردند !

نسبت مرگ و میر با گزارش های ارائه شده

در جدول بالا قرمز تلفات و زرد مجروحان حوادثه .

نسبت سنی حوادث

مرگ و میر حتی تو خودِ خودِ امریکا هم سن و سال نمیشناسه عزیزم از زیر ۱۵ سال توش گیر میاد تا بالا ۵۰ سال . تو بعضی سنا اگر کمه چون کم میرن کوه .

نسبت حوادث با ماه های سال

نسبت حوادث با ماه های سال نشون میده که تو فصلای گرم تر سال حادثه بیشتره . ایران هم قاعدتا اینطوری باید باشه .

نسبت علی حوادث

از آبی روشن سمت راست شروع میکنم . علل حوادث :

۱- صعود بی طناب ۲- فعالیت بیش از توان ۳- بدون میانی یا با میانی کم صعود کردن ۴- نداشتن ابزار کافی/لباس ۵- اب و هوا ۶-فعالیت تنها ۷- همراه نداشتن کلاه مناسب ۸- حمایت ناجور ۹- در اومدن ناخواسته میانی ۱۰- موقعیت ناجور ۱۱-جدا شدن قسمتی از مسیر ۱۲-انتخاب گیره غلط ۱۳-خارج شدن میخ یا پیچ یخ . ۱۴-گم کردن مسیر ۱۵-در معرض ریزش قرار گرفتن ۱۶-بیماری ۱۷-سایر عوامل .

نسبت حوادث در فرود و صعود

 

معلوم نیست تو ایران از رو چی میگن بیشتر حوادث در فرود اتفاق میوفته . اما آمار رفقای ینگه دنیا نشون میده اینطوریام نیست این آبی  تو شکل بالا حوادث حین صعوده . قرمزه حوادث حین فرود حوادث حین صعود ۱۳ درصدی بالاتره .

نسبت حوادث با نوع برنامه

نوع برنامه . خب حوادث سنگ نوردی ظاهرا تو امریکا داره بیداد میکنه و تقریبا ۶۳٪ حوادث رو به خودش اختصاص داده . تنها ۳۳٪ مربوط به حوادث برف و حدود ۳.۷٪ مربوط به حوادث یخ میشه . و تنها ۰.۲٪ در رودخانه .

عوامل

نوع جراحتا رو ... : ۱- شکستگی ۲-پارگی ۳- کوفتگی ۴- فشار/کشیدگی ۵-خراشیدگی۶- ضربه مغزی ۷-هیپوترمی ۸-سرمازدگی۹-گم شدن ۱۰- HAPE و ۱۱- سوراخ شدن ! ۱۲- AMS و۱۳ - HACE و ...

نسبت تجربه حادثه !

و یک آمار نا امید کننده : تقریبا حوادث ربطی به میزان کارآزمودگی نداشته ! میزان حوادث در افراد کارآزموده ، کم دانش و با تجربه ای بین ۱ تا ۳ سال برابر بوده . البته یک قسمت آمار وسیع و نامشخص هم گذاشته که گمراه کننده هستش . اما اینجوری که ظاهرا پیداس هر کسی در سطح خودش بی نصیب نمونده از حادثه . و این نامشخصی به همون دلایله که تو ایران هم هست  .

حالا میگی ته این همه حرف و جدول چی ؟ زنگ زدی من رو پیدا کردی گفتی این رو برا من نوشتی ! ببین من و تو دو راه داریم : یکی این که بگیم ضربه سنگین ، کوهنورد بومب ؟ وسایل رو بدیم همه رو مغازه ... و بزنیم زیر همه چی و دیگه ، نترسیم بدوییم دنبال راهی برای کم کردن تلفات . حداقل تو کار عمودی من و تو حرف برا زدن و تجربه مفید برا انتقال داریم . هر چند ته این خط یک روزی هم نوبت منه و خیلی دوستای دیگه .

من میدونم نسبت جمعیتی تو ایران بیداد میکنه . حداقل میشه این رو کاهش داد . میشه اصلا شروع کرد به تشویق تشکل های کوهنوردی به تهیه آمار صادقانه و از یه جایی جلو خطرات تکراری یا ناشی از بی توجهی رو گرفت . از همین آمارها بود که اونور آبیا مخصوصا تو امریکا افتادن دنبال تعویض میانی ها و کارگاه های فرسوده یا تو روش های تدریس تجدید نظر کردن . فکرات رو بکن آروم شو اما جا خالی نکنیا هر چند که اگر این کار رو بکنی هم بازم دوستت دارم داداش ، دست رفاقت برا من و تو معنا داره .

پی نوشت :

۱- مطلب مخاطب خاص داره اما عامه دوستان با خوندن و فکر و ارائه نظر من رو خوشحال میکنند .

۲- منبع Summit post

۳- من رو ببخشید اگر نقصی داره .